یک
فارغ از نتیجه انتخابات و سلیقه رایدهندگان به نامزدهای این دوره، به گمانم پس از سومین و آخرین مناظره انتخاباتی یک سوال جدی در ذهن بسیاری از بینندگان تلویزیونی این مناظره شکل گرفته است: در زمین بازی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران چه خبر است؟!
از ترکیب هشت نامزد ریاستجمهوری، دو نفر رییس شورای عالی امنیت ملی و بالاترین مقام مذاکرهکننده در پروندهی هستهای، یک نفر مشاور عالی مقام رهبری در سیاست خارجی و شانزده سال وزیر خارجه جمهوری اسلامی، و یک نفر دبیر مجمع تشخیص مصلحت بودهاند. اگر اختلاف نظر دکتر روحانی و دکتر جلیلی به عنوان دبیران اسبق و فعلی شورای عالی امنیت ملی و متعلق به دو جناح سیاسی مختلف قابل حدس و هضم باشد، بیاعتمادی، متهم کردن یکدیگر به بیاطلاعی و حتی کارشکنی در سیاست خارجی بین آقایان ولایتی، جلیلی و رضایی را به حساب چه میتوان گذاشت؟! آیا بینندگان تلویزیونی حق ندارند از مقامات بلندپایهی سیاست خارجی کشور بپرسند چالش هستهای کشور که وارد یازدهمین سال خود میشود و تمامی سیاست خارجی و بخشی از اقتصاد و امنیت داخلی ما را تحتالشعاع قرار داده، با چه روندی به پیش میرود؟ اصلا آیا به پیش میرود؛ یا هر چهار سال یک بار و در جریان یک مناظره انتخاباتی، چون پرده برمیافتد، این گمان را به ذهن متبادر میکند که سیاست خارجی ما در مساله هستهای در حال درجا زدن یا حتی عقبگرد است؟!
دو
اینجانب کارشناس سیاسی یا متخصص دیپلماسی نیستم؛ اما فوتبال زیاد تماشا میکنم. جمله معروفی هست که همه علاقهمندان به فوتبال آن را بسیار شنیدهاند: وقتی تیمی نتیجه را واگذار کرده و یکی دو گل از رقیب عقب است، گزارشگران بازی دوست دارند بگویند «زمان به کندی به نفع تیم برنده و به سرعت به ضرر تیم بازنده سپری میشود.»
این جمله و منطق آن اینقدر بدیهی است که وقتی جناب دکتر جلیلی - سرپرست مذاکرات هستهای کشور - در مناظره آخر در کمال افتخار و با اعتماد به نفس کامل در جواب دکتر ولایتی فرمودند «... به دلیل همین منطق محکم ]ما[ بود که آنها ]یعنی نمایندگان 1+5[ اعلام کردند که باید به مراکزمان برویم، مشورت کنیم و بعد از چند روز به شما بگوییم که این چند روز به چهل روز تبدیل شد» تا چند ثانیه به چهره ایشان بر صفحه تلویزیون زل زده بودم تا ببینم ایشان قصد مزاح دارند، یا واقعا مذاکرهکننده ارشد هستهای ما نمیدانند این ما هستیم که دچار تحریم شدهایم، نه کشورهای 1+5! و آیا ایشان این نکته بدیهی را نمیدانند که وقتی آنها «چند روز را به چهل روز تبدیل کنند» در واقع آنها هستند که به خواستهشان رسیدهاند؟! آیا نمیشود آقای جلیلی دست کم گاهی فوتبال تماشا کنند تا ببینند تیمی که برای بردن بازی نیاز به گل زدن دارد، از وقتکشی طرف مقابل نباید خوشحال شود؟!
به غیر از آقای جلیلی، بقیه آقایانی که از ابتدا تا کنون در پرونده هستهای مسوولیت داشته و دارند، نباید به مردم جوابگو باشند که اصولا ما پس از ده سال، در بازی پرهزینه پرونده هستهای چند - چند هستیم؟ آیا با فرمایشات این آقایان در آن مناظره کذایی، مردم نباید احتمال بدهند که چند باری هم گل به خودی زدهایم؟!
سه
این انتخابات هم مثل رقابتهای سیاسی قبلی برگزار و نتیجه آن مشخص خواهد شد. فارغ از این که برنده انتخابات جلیلی باشد یا قالیباف، رضایی باشد یا روحانی یا هرکدام از این هشت نفر، سوال این است که آیا حق ملت ایران این نیست که به جریان آزاد اطلاعرسانی دسترسی داشته باشند و عملکرد مسوولان را در همه زمینههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و سیاست خارجی رصد کنند؟ اگر مذاکرات هستهای و مسائل پشت پرده آن از جنس محرمانه است، چگونه آقایان اجازه پیدا میکنند در مناظره زنده تلویزیونی به این راحتی از آن حرف بزنند؛ و اگر نیست که چرا در طول سال که مردم نگران حق هستهای، اعتبار بینالمللی و نتایج اقتصادی سیاست خارجی هستند، از این مسائل خبردار نمیشوند؟
/2727
نظر شما