اینها به عکس خبرنگاران که تابع اخلاق حرفه ای هستند و آیین نامه های اخلاقی حرفه ای سفت و سختی دارند، ترکیبی از کارآگاه، جاسوس، خبرنگار و باج گیرند. خبرنگاران معتبر «ضبط بدون اجازه» را غیر اخلاقی می دانند، انتشار بدون توافق را نادرست می نامند، تحریف را غیر حرفه ای می شمارند و سوء استفاده از سوژه را برخلاف اصول اخلاقی و حرفه ای تلقی می کنند.
این روزها بعضی همکاران ما وقتی شخصیتی از مجلس ختمی بیرون می آید یا به جلسه ای وارد می شود یا با خانواده خود، در ترافیک گیر کرده است، جلو می پرند و از او سوال می کنند. اگر حتی او با بله و خیر هم جواب بدهد، باز هم سوژه به دست این همکاران داده است . مثلا از یکی می پرسند « آیا آقای روحانی، برای معاون اولی با شما صحبت کرده است؟» و وفتی فرد جواب می دهد نه ، تیتر می زنند : «روحانی با من در باره معاون اولی صحبتی نکرده است». اگرچه مضمون هر دو یکی است اما چنین تیتری القاء منفی دارد و می تواند مصداق تحریف باشد . یک حرفه ای برای چنین مکالمه ای، تیترهایی از جنس زیر می زند :
- فلانی از پیشنهاد معاون اولی اظهار بی اطلاعی کرد
- روحانی پیشنهاد معاون اولی به فلانی نداده است
دوستان خوبم، همین کارها را کرده ایم که شخصیت های مشهور از ما فراری اند و روزنامه نگار جماعت را با شارلاتان ها یکی می گیرند . در جاهای درست درمان اولا"، مقامات مثل مقامات ما شهوت سخنرانی و مصاحبه و آنتن ندارند و لذا کمتر حرف می زنند. ثانیا"، رسانه های آْنها انباشته از فرمایشات وزیر و وکیل و فرمانده نیست و ثالثا، حتی همان مقامات هم در موقعیت های برنامه ریزی شده (مصاحبه اختصاصی، کنفرانس خبری، نطق و ...) اعلام موضع می کنند ، یعنی چیزی به نام غافلگیری وجود ندارد. اگر غافلگیری هم وجود داشته باشد «غافلگیری رضایتمندانه» است زیرا آن چهره می داند وقتی به یک سردبیر با تجربه روزنامه ای مهم وقت مصاحبه می دهد ، او در یک بازی مردانه ممکن است سوالاتی بپرسد که مصاحبه شونده را آچمز کند.
حتی بد نیست بدانیم برای فقره اخیر هم قاعده دارند . دفتر آن مقام چنانچه قبلا توافق کرده باشند می تواند از روزنامه یا شبکه تلویزیونی بخواهد فلان قسمت مصاحبه پخش نشود. رسانه نیز مطابق توافق می پذیرد اما اگر آن فراز را ناب و بفروش بداند می تواند اعلام کند که از انتشار کل مصاحبه منصرف شده است نه آن که قلدری کند و بگوید «فایل آن موجود است» یا زرنگ بازی در آورد و زیرتوافق خود بزند. آنها می دانند چنین زرنگ بازی هایی، یک بار مصرف است و سرمایه اعتماد و اعتبار حرفه ای آنها را برای همیشه مخدوش می کند .
اگر افرادی حرفه ای بر مصدر یک رسانه باشند، همکاران خود را از چنین خبرگیری و خبر نویسی هایی منع می کنند اما اگر افرادی سیاسی و البته مطیع رده های بالاتر، اداره یک رسانه را به عهده داشته باشند چنین رفتاری را ترویج می دهند و بدیهی است خبرنگاران چنین رسانه ای برای خوشامد نفرات ارشد، با یکدیگر مسابقه بگذارند. گیر اصلی کار همین جاست ، یعنی تبدیل این روش غیر حرفه ای وغیر اخلاقی به هنجار و مکتب و روش غالب.
چهره های سیاسی هوشمند در برابر چنین غافلگیری هایی راه های زیر را بر می گزینند :
1. بعضی اصلا مصاحبه نمی کنند . به عکس تصور رایج ، مصاحبه نکردن فی نفسه بد نیست بلکه پاسخگو نبودن ، بد است. یک وزیر می تواند مصاحبه نکند اما با ایجاد شفافیت، سیستمی پاسخگو داشته باشد. یک چهره سیاسی که فاقد مسئولیت اجرایی است حتی موظف به پاسخگویی هم نیست ، اگرچه فرار همیشگی از سوالات رسانه ها و افکار عمومی توصیه نمی شود زیرا برای وجهه خود او خوب نیست.
2. بعضی در مصاحبه های دوره ای یا موضوعی به شکل کنفرانس خبری یا مصاحبه اختصاصی، اطلاع رسانی یا تحلیل می کنند و البته به سوالات غافلگیرانه نیز پاسخ می دهند زیرا مصداق غافلگیری آگاهانه است .
هر دو گروه فوق از پریدن ناگهانی یک خبرنگار میکروفن به دست ، آسوده اند و نگران رو به روشدن با خبرنگاران نیستند زیرا فرض موضوع را منتفی کرده اند.
3. بعضی، وقتی خبرنگاری در شرایط غیر رضایتمندانه، آنها را به اصطلاح غافلگیر می کند جواب نمی دهند ، یا به او لبخند می زنند، یا می گویند «در موقعیت مصاحبه نیستند» ، یا می گویند «اگر لازم باشد سخنگوی من اظهار نظر می کند» یا مثل آقای احمدی نژاد خودمان نارضایتی خود از چنین پرسش هایی را نشان می دهند و به خبرنگار پاسخ می دهند: امروز هوا خوبه!
1-این واژه ایتالیایی، خودش جمع است که مفرد آن «پاپاراتزو» برگرفته از نام خبرنگاری سمج در فیلم «زندگی شیرین» فلینی است، اما ما در فارسی باز هم جمع می بندیم !
نظر شما