لیلی الخفاجی*
بعد از شگفتی و وحشتی که در پی جنایت اعمال شده علیه شیخ حسن شحاته و شماری از یاران طریقت او بر جامعه انسانی مستولی شد، کسی نمی توانست باور کند که خطابه های طایفه ای و اندیشه های تکفیری که به سرعت در نهادهای بین المللی عربی به ویژه در ازهر شریف رسوخ کرده است، این گونه بتواند ظرف یک شب و روز چنین بازتابی داشته باشد و آن جنایت هولناک را رقم بزند. آن هم در مصری که همه آن را به کشور دیالوگ ها و روشنفکری جهان عرب می شناسند. در چنین کشوری جنایتی رخ می دهد که مطابق با هیچ عرف انسانی و هیچ کدام از شناخت های اخلاقی و اسلامی نیست.
آن چه رخ داد فقط صرفا یک اتفاق جنایی نبود که بازتاب آن منزجر کننده باشد بلکه خطر اصلی این است که نهادهای حکومتی و نظارتی در برابر مرتکبین چنین جنایت هایی سکوت اختیار کرده اند، نه تنها پلیس برای جلوگیری از ارتکاب این جنایت دخالت نکرد بلکه دولت وابسته به حزب حاکم که پرزیدنت مرسی آن را نمایندگی می کند نیز هیچ گونه هشدار و حذری نسبت به آن نداد.
این سکوت و بی تفاوتی را در واکنش سازمان دیده بان حقوق بشر به روشنی می بینیم که اخوان المسلمین را مسئول قتل شحاته دانست و آن را متهم کرد که بذر نفرت را در کشور می پاشد. به گونه ای که جو استورک، مدیر اداره خاورمیانه دیده بان حقوق بشر گفت: «قتل طایفه ای وحشیانه خارج از چارچوب قانونی که در حق چهار شیعی مصری شد بازتاب خطابه های تنفرآمیزی است که علیه اقلیتی دینی انجام می شود و جماعت اخوان المسلمین چشمان خود را در برابر آن بسته و حتی از این فراتر احیانا در آن مشارکت هم داشته است.»
وی همچنین افزود: «حادثه وحشتناکی که در زاویه ابو مسلم رخ داد نشان می دهد که شیعیان حتی نمی توانند در جلسات خاص خودشان در منازلشان برای گرفتن جشنی کوچک گرد هم آیند و این مساله ترس را از برخوردهای خونین با اقلیت های دینی در مصر افزایش می دهد.»
در میان این جنایت شوک آور و در برابر مواضع حیرت آوری که در قبال آن اتخاذ شد، و در برابر این ظلمتی که به روح و روان آقایان اخوان المسلمین مستولی شده بدون اراده به یاد مواضع آیت الله العظمی سید محسن حکیم، مرجع بزرگ عالم تشیع و نامه ای که به جمال عبدالناصر فرستاد و در آن خواستار توقف اعدام سید قطب شد، می افتیم. همان مواضع روشنگرانه ای که تا همین الآن اخوان المسلمین برای دفاع از خود از آن یاد می کنند و دائما به حمایت آیت الله حکیم از خود تاکید می کنند.
مواضع حکیمانه مرجعیت شیعه فقط به این جا ختم نمی شد، سید محسن عبد الحمید، موسس حزب اسلامی عراق می گوید ما بر اساس فتوایی از سوی سید محسن حکیم که وقتی نزد او رفتیم و از او مشورت گرفتیم که به ما اجازه تشکیل این حزب را داد، اقدام به تاسیس آن کردیم.
این مواضع فراتر از مذاهب است و از قاره ها، از مرزهای کشورها، عبور کرده، مواضعی است جهانی که مرجعیت ما همواره در افق آن تحرک داشته است، مواضعی صریح و روشن که فراگیر است و فراتر از مذاهب و مرزها است.
مواضع مرجعیت در قبال ملت کرد نیز نمونه ای دیگر از مواضع فرافرقه ای و طایفه ای مرجعیت است. هنگامی که نیروهای نظامی به سمت شمال عراق به حرکت در آمدند تا گوری دسته جمعی علیه آنها ایجاد کنند، مرجعیت مواضعی روشن و صریح اتخاذ کرد و این حرکت را محکوم کرد. مواضع آیت الله العظمی حکیم بود که باعث شد این جنگ طایفه ای پرهزینه متوقف شود و ارتش سلاح خود را زمین بگذارد برای این که اکثریت سربازان ارتش وقت مقلد آیت الله العظمی حکیم بودند، با این فتوای روشن و مشهور جان و مال کردها حفظ شد و این موضعی است که شامل همه نژادها و طایفه ها می شود.
وقتی توصیه می کنند که آن جنایت وحشتناک علیه شیخ شحاته در سایه سکوت مطلق دیگران صورت بگیرد، نشان می دهد که حزب اسلامی در مصر خود به نوعی در این جنایت دست دارد و تحریک به انجام آن کرده است، آیا در آن موقع اگر ما موضعی مشابه موضع آنها اتخاذ کنیم آن گاه کسی می تواند ما را ملامت کند؟
*خانم لیلی الخفاجی، نماینده مجلس عراق از فراکسیون شهروند و از اعضای مجلس اعلای اسلامی عراق است که این یادداشت را به طور اختصاصی برای خبرگزاری خبرآنلاین نگاشته است.
49262
نظر شما