محمود حاجزمان: مرگ دردناک 19 آتشنشان در یارنهیل آریزونا بار دیگر توجهات را به خطراتی جلب کرد که گروههای آتشنشان اعزامی در نبرد با آتشسوزیهای عظیم با آنها روبهرو هستند. اما برای کاهش این خطرات و حفظ ایمنی آتشنشانان چه کاری میتوان انجام داد؟ کارشناسان نیوساینتیست پاسخ میدهند.
تراژدی یارنهیل تا چه حد غیرمعمول است؟
از دست دادن این تعداد آتشنشان در یک آتشسوزی بسیار نادر است. این حادثه، بزرگترین حادثه در نوع خود طی 20 سال گذشته است؛ زمانیکه 29 آتشنشان در شعلههای آتش گریفیث پارک لسآنجلس جان خود را از دست دادند. اما داشتن تلفات امری عادی است: بین سالهای 1990 و 2006 / 1369 و 1385، 310 آتشنشان جنگلی در حوادث مرتبط با آتشسوزی جان خود را از دست دادند. از میان این تعداد، 64 درصد پس از آنکه توسط شعلههای آتش احاطه شدند؛ زنده زنده در آتش سوختند.
این بار چه اتفاقی رخ داد؟
بر اساس گزارشهای اولیه، آتشنشانان توسط جبهه پیشرونده آتش گرفتار شدند. برخی از آنان خود را درون «حفاظ آتش» فردی خود که همچون چادری کوچک است و هر آتشنشان آن را با خود در محل همراه دارد پوشانده بودند. اما ظاهرا این پوششها نتوانسته بود از آنها در برابر آتش محافظت کند.
آیا باید حفاظ آتش تازهای طراحی کرد؟
چنین کاری قبلا یکبار در اواخر دهه 1990 / 1370 انجام شده است. پوششهای حفاظتی اولیه از پشم شیشه ضدآتش ساخته شده بودند که با یک لایه فویل آلومینیوم برای بازتاب گرما پوشانده شده بود. اما بر اساس نتایج تحقیق برت باتلر از اداره جنگلبانی میسولا مینهسوتا، در آتشهای آزمایشی این پوشش اگر به مدت 10 ثانیه یا بیشتر در معرض شعله مستقیم قرار میگرفت ذوب میشد.
حفاظهای امروزی لایههای چندگانه فویل و پارچه ضدآتش دارند، و میتوانند برای چندین دقیقه تاب بیاورند تا آتش از منطقه عبور کند. اما اگر آتش اندکی آرامتر حرکت کند و یا خیلی شدید باشد، این پوششها نیز کارایی ندارند و شکست میخورند. اضافه کردن لایههای حفاظتی بیشتر به عنوان یک گزینه مطرح نیست، چرا که در این صورت پوشش بیش از اندازه سنگین میشود که آتشنشانان بتوانند آن را حمل کنند.
چه ابزارهای ایمنی دیگری وجود دارد؟
حفاظهای آتش به عنوان پشتیبان و تنها در مواردی مطرح هستند که همه چیز خیلی بد پیش برود. استراتژی ایمنی اصلی آتشنشانان این است که یک محدوده ایمنی را دور از پوشش گیاهی آتشگیر ایجاد کنند، که در صورت ناتوانی در مهار آتش بتوانند به درون آن عقبنشینی کنند؛ و همواره نیز از داشتن مسیر فراری مطمئن به سوی این محدوده اطمینان حاصل نمایند.
قضاوت اشتباه درباره دوام این مسیر فرار عامل مهمی در حوادث قبلی بوده است، که از جمله میتوان به مرگ 14 آتشنشان در آتشسوزی ساوثکانیون کلرادو در سال 1994 / 1373 اشاره کرد. مسیر فرار آنها به شیبی تند منتهی میشد، و میدانیم که آتش در سربالایی به مراتب سریعتر از زمین صاف حرکت میکند؛ خصوصا زمانیکه توسط بادهای قوی تقویت میشود. گزارش رسمی آن حادثه نشان میدهد که اندکی پیش از آنکه آتشنشانان در حال عقبنشینی گرفتار شعلههای آتش شوند، سرعت پیشروی آتش به 3 متر بر ثانیه (11 کیلومتر بر ساعت) رسیده بود (متوسط سرعت دویدن انسان بین 8 تا 13 کیلومتر در ساعت است).
اگر آتشنشانان بتوانند به محدوده ایمنی خود برسند، آیا در امان خواهند بود؟
نه لزوما. بر اساس حساب سرانگشتی ارائه شده در سندی موسوم به «راهنمای جیبی واکنش در برابر حادثه»، محدوده ایمنی باید به گونهای ساخته شده باشد که فاصله میان آتشنشانان و آتش، چهار برابر ارتفاع شعلههای آتش باشد. چنین فاصلهای به معنای یافتن یا پاک کردن منطقهای به اندازه کافی وسیع و فاقد هرگونه پوشش گیاهی آتشگیر است.
این مساله بر اساس مدلهای رفتاری آتش است که فرض میکنند مهمترین عامل پخش گرمای تابشی است. اما آخرین نتایج تحقیقات (منتشر نشده) باتلر نشان میدهد که همرفت -انتقال حرارت به واسطه حرکت هوا- ریسک اضافی و قابل توجهی را وارد مساله میکند. در حالیکه تصور اغلب ما درباره همرفت به صورت حرکت عمودی هوا است، جریانهای همرفتی آتشسوزیهای عظیم، سطح زمین و به ویژه شیبها را نیز در بر میگیرند.
بر اساس یافتههای جدید، باتلر دستورالعملهای جدیدی برای این کتاب راهنمای جیبی ارائه کرده است که از آتشنشانان میخواهد تا هنگام محاسبه اندازه محدوده ایمنی خود، عواملی همچون شیب و نوع پوشش گیاهی را نیز در نظر بگیرند. وی میگوید: «من تلاش دارم تا سیستمی ارائه کنم که آتشنشانان بتوانند به آسانی و راحتی از آن استفاده کنند.» یک ایده در این راه استفاده از برنامههای تلفنهای هوشمند است که میتوانند محاسبات ضروی را انجام دهند.
چه درسهایی از فاجعه اخیر میتوان گرفت؟
این موضوع بستگی به دامنه تحقیقات رسمی خواهد داشت. یکی از بزرگترین منتقدان تحقیقات انجام شده در خصوص فجایع قبلی، تد پوتنام است. پوتنام روانشناس اسبق اداره جنگلبانی آمریکا است که مدتی را نیز به عنوان smokejumper (آتشنشانان ممتازی که برای مهار آتش، با چتر به درون منطقه آتشسوزی میپرند) خدمت کرده است. وی میگوید که عموما توجه بیش از حدی به عواملی مانند باد و توپوگرافی میشود؛ در حالیکه به میزان کافی به اشتباهات تصمیمگیری افراد درگیر توجه نمیشود. وی پیشنهاد میدهد که متخصصان عوامل انسانی باید مصاحبههایی انفرادی با بازماندگان حادثه، و همچنین افراد زنجیره فرماندهی انجام دهند؛ تا مشخص شود که آیا اشتباهاتی صورت گرفته است و چطور میشود از آنها در آینده اجتناب کرد.
پوتنام هشدار میدهد: «اگر شما افراد درستی را نفرستید، و آنها را فورا نفرستید، اطلاعات گرانقیمتی را از دست خواهید داد.»
53275
نظر شما