دولت جدید طبیعتاً باید از هماکنون اطلاعات دقیق و جدیدی از میزان ارز قابل حصول داشته باشد. منظورم از ارز قابل حصول منابعی است که قابل عرضه در بازار توسط بانک مرکزی و شرکت نفت است. بر اساس این اطلاعات دقیق باید تصمیم بگیرد که چگونه میتواند تقاضای بازار را در زمان تحویل امور پاسخ دهد. به این نکته این ملاحظه را نیز اضافه کنید که در زمان تحویل گرفتن کار همزمان چقدر میتواند ارزآوری برای کشور را بالا ببرد.
دولت جدید تصور نکند که در حوزه اقتصادی مخصوصاً بازار ارز سوار بر یک اسب زینکرده میشود، اسب زینکردهای وجود ندارد. دولت باید بداند که در یک شرایط خاص تحریمی امور را تحویل میگیرد. بازار ارز نیز به دلیل محدودیتهای ناشی از تحریم با کمبودهایی روبهرو است و مانند مریضی است که به شکل تسکینی با آن برخورد شود اثر بیماری بزودی و با درد بیشتری خود را نشان میدهد.
برخورد موقتی با بازار شاید بتواند در روزهای اول امید بیشتر را ایجاد کند اما بعد از یک مدتی باعث یأس و ناامیدی میشود و آن رخوتی که در بازار بود، تشدید میشود. بنابراین نیاز است که با یک سرعت دقیق و جامع برای این بازار برنامه داشته باشند. من اعتقادم این است باید سیاست دولت در بازار حرکت به سمت نظام تکنرخی باشد. در این مسیر ابتدا باید به سمت نرخ تعادلی رفت زیرا امکان تعیین نرخ به صورت ذاتی نیست. نرخ تعادلی میتواند یکی از نرخهای موجود در بازار باشد در حالی که نرخ ذاتی هیچ کدام از نرخهای موجود نیست و حتی بالاتر از این نرخهاست.
نرخ ذاتی بر اساس ارزش کالایی ارز تحویلگرفته در خارج از کشور است. این نرخ باید محاسبه شود و الان اولویت دولت منتخب نیست. کار دولت جدید این است که روی یک نرخ در بازار کار کند، و پس از مدتی به یک نرخ تعادلی برسد. روی این نرخ تعادلی متمرکز شود و پس از مدتی اگر توانست جواب لازم را بگیرد به سوی تعیین نرخ ذاتی ارز حرکت کند.
*معاون اسبق ارزی بانک مرکزی
3939
نظر شما