۰ نفر
۱۶ تیر ۱۳۹۲ - ۱۶:۱۹

بر آنم که نشان دهم سیاست دنیای پیجیدگی های بسیار ساده و سادگی های بسیار پیچیده ای است که براساس پیوند با دو مفهوم غلیظ انسان و قدرت؛ متناقض نما است.

ورود به آن در عین جذابیت های ذاتی با مخاطرات پیچیده ای رویروست. براین اساس و در پیوند با دو دانش واژه ی عملیاتی زمان و مکان؛ خرمن کوفتنی است که به اصطلاح گاو نر و مرد کهن می طلبد.  تدبیر اندیشی مدیریت آینده ی زمان در بستر مکان به نفع سعادت اکثریت مردمان است.
دنیای سیاست؛ دنیای سادگی های بسیار پیچیده و پیچیدگی های بسیار ساده است. این ساحت بس پرگستره و پرژرفا؛ از آن روی، ساده است که مفهوم بنیادین و هویت زیرین آن را "قدرت"؛ تشکیل می دهد. همه ی ورود کنندگان به این سرای پرپهنا؛ به دنبال کسب، حفظ، و افزایش قدرت اند. با تمام کوشش هایی که در عرصه ی فعالیت سیاسی و سیاستمداری از سوی سیاسیون به انجام می رسد؛ نمی توان واردِ سرای سیاست شد و مدعی بیزاری از قدرت و دوری از آن شد!!.
این صحصیح و رواست که سیاستمداران خدایی گرا و رحمانی صفت، "شیفتگان خدمتند؛ نه تشنگان قدرت"؛ اما در این استعاره ی معنایی، قدرت نه در هویت اصلی آن؛ بل، در معنای "سلطه و ظلم"، چهره می آراید. پرسش اسن است که: آیا می توان بدون قدرت خدمت نمود؟ آیا خدایِ "رحمان"، بر همه ی آدمیان و "رحیم"، بر همه ی مومنان؛ می تواند بدون قدرت؛ به همه ی انسان ها ببخشاید و بر همه ی ایمان آوردگان راستین خود رحمت ویژه فروفرستد؟! باید بپذیریم؛ قدرت لازمه ی سیاست، و پیوند با آن گریزناپذیر است. باید قبول نُماییم، سیاست در غایی ترین بخش هویتی خویش به دنبال قدرت است. در همین گستره ی پر پهنا است که سادگی سیاست چهره می نُماید و رنگ می پذیرد. این به سیاست و تحلیل آنچه در آن می گذرد؛ سادگی می بخشد.
از سوی دیگر؛ سیاست دنیای ساده ی "میل به قدرت" است. به دلیلِ همین "میل به قدرت در موجودیت انسان" ی است که سیاست و تلاش در ساحت سیاست امری خطیر و پر حادثه است. این جا است که بازی قدرت؛ پرریسک!! و بس حادثه خیز!! می شود. در این گستره ی ژرف؛ سیاست بحران زی و بحران زا است و در هر آنِ آن؛ آبستن مخاطراتی بس پر بها است.
باید پذیرای این نکته باشیم که در این دریچه ی نگاه، این سیاست یا قدرت نیست که سیاست را به مخاطره می کشد؛ بل، این انسان پیچیده ی پر تدبیر و در همان حال پرفریب است که سیاست و قدرت پنهان در دهلیزهای هزارتوی آن را به زیور مخاطرات و حوادث می آراید. موجود دو پایی که خدای رحمان و رحیم "اشرف مخلوقات"ش خوانده و بر زمین "خلیفه" اش نموده است تا در پرتو کوشش خویش در پی کسب دانش، جهان هستی را فهم کند؛ با ژرفابخشی به فهم خود، هستی واقعیت ها و آرمان های موجود را درک کند؛ با تکیه بر درک خود؛ به تجزیه و تحلیل واقعیت ها، آرمان ها و نسبت آن ها با حقیقت نایل آید؛ و زین پس با ارزیابی و قضاوت معنادار بتواند رفتاری معقولانه و کنشی مدبرانه از خود بروز دهد.
این انسان و پیچیدگی های موجود در رفتارها و کنش های او در ساحت پر گستره و بس ژرف سیاست است که دنیای سیاست را در عین سادگی؛ بسیار پیچیده می سازد. و درهم تنیدگی انسان پیچیده در گستره ی زمان و پهنای مکان، است که بر ژرفای باند گسترده ی این پیچیدگی می افزاید. سیاست در همین معنا؛ پارادوکسیکال و متناقض نما؛ می نُماید.
سیاست در زمان و به ویژه بعد سوم آن؛ یعنی آینده و در مکان و بافت موقعیتی ناشی از آن؛ تعریفی عملیاتی می پذیرد. از همین روی، آنچه بیش از هر چیز در سیاست باید به آن همت نهیم؛ آینده ی دوران خود ماست. آینده ی فرزندانمان؛ فردای آرزوهایشان، آینده ای نزدیک و دور، زمانی که به سرعت به ما نزدیک می شود. آینده ای نزدیک که تشخیص آن، حتا برای بسیاری از کارکشتگان عرصه های سیاست؛ در دوران ما به زحمت میسور است. هر دورانی را مانند هر انسانی بیش از هر چیز آینده ای است. آینده ای که تجربه ی قرن ها سیاست ورزی نشان داده است که اگرچه به ظاهر بسیار زود می آید و بسی کوتاه می گذرد، اما، در باطن می تواند چه پیامدهایی به جای گذارد.این آینده عبارت است از امور جاری آن دوران ها، کارها، کوشش ها طرح ها و برنامه های کم و بیش طولانی، دگرگونی ها، مبارزه ها، و بیم ها و امیدهای آن دوران. سیاست بیش از هرچیز باید با آینده اندیشی در هم آمیزد تا تدبیر امور را بیاراید و با ساماندهی و سازماندهی به قدرت و نحوه ی اعمال آن؛ هستی آدمی را در زمان معنادار نماید. این خرمن کوفتنِ ارزشمندی است که "گاو نر می خواهد و مرد کهن"، می طلبد.
این سرای پر حادثه ی ما ایران؛ در مکان پر مخاطره ی "نوهارتلند"؛ خلیج همیشه فارس و فلات ایران است که بیش از هر سرزمینی به سیاست آینده اندیشانه نیازمند است. آینده ی ما بیش از هر چیز در گرو تدبیری است که سیاست را در بعد آینده ی زمان و درک اهمیت جغرافیایی این مکان بیاراید. "تدبیر"؛ در درایتی بروز می کند که به مدیریت آینده ی زمان در بستر مکان به نفع سعادت اکثریت مردمان؛ نایل آید. سیاست را از همین روی "تدبیر اندیشی"؛ خوانده اند.

کد خبر 302448

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار