هم در پرورش محقق و هم در ارتقای جایگاه تحقیق در فرهنگ و هنر، کوتاهی‌های غیرقابل اغماضی صورت گرفته است. معمولاً با بزرگنمایی این تلقی که "هنر نزد ایرانیان است و بس"، دچار توهماتی شده‌ایم که متاسفانه ما را از نگاهی موشکافانه و محققانه مستغنی ساخته است.

3)     پژوهش و تحقیق

  نبود و یا کمبود تحقیق و پژوهش در عالم فرهنگ و هنر چیزی نیست که بر اهل علم و دانش پوشیده مانده باشد. واقفید که کار پژوهش و تحقیق چه در مرکز بررسی‌های استراتژیک باشید و چه رئیس دولت، نیازمند بودجه‌هایی است که کمتر سابقه‌ای از تعیین آن برای این مقوله به چشم می‌خورد.

هم در پرورش محقق و هم در ارتقای جایگاه تحقیق در فرهنگ و هنر، کوتاهی‌های غیرقابل اغماضی صورت گرفته است. معمولاً با بزرگنمایی این تلقی که "هنر نزد ایرانیان است و بس"، دچار توهماتی شده‌ایم که متاسفانه ما را از نگاهی موشکافانه و محققانه مستغنی ساخته است.

هنوز هیچ ترسیم و تصویر درستی از جایگاه فرهنگی و هنری خود در قیاس با کشورهای منطقه و جهان نداریم. شعارها را کناری نهیم و واقع‌بینانه بنگریم. اینکه صاحب پتانسیلهای ارزشمند و کم‌نظیری هستیم، در اغلب جوامع کم و بیش چنین انگاره‌ای رایج است. اما زنده بودن سنتهای ارزشمند فرهنگی و هنری و زندگی کردن مردم با تمسک به آنها و تناسب‌شان با اقتضائات زمانه، نیازمند پژوهشی است که کاستیها و خطاها را در کنار توانمندیها و امکانات و استعدادها بررسی کرده و فضایی شفاف و بدور از تعصبات و پندارهای وهم‌آلود ترسیم نماید.

کمی دقت و سرکشی به کشورهای همسایه و منطقه، نشان می‌دهد که ایشان با همین شیوه‌‌های تحقیق و پژوهش و آگاهی از عدم ورود ما به این حوزه‌ها؛ چگونه درصددند حتی با مجعولات خودبافته، سرمایه‌های فرهنگی و هنری‌مان را به تاراج برند.


4)     اقوام و مذاهب

گوناگونی فرهنگی و هنری در کشور عزیزمان ایران، که متشکل از اقوام و مذاهب متنوع است، هم می‌تواند تهدید باشد و هم فرصت. راهبری مدبرانه، هوشمندانه و از سر خردورزی، با محوریت منافع ملی، آن چیزی است که نادر و مهجور مانده است.

داشته‌های فرهنگی و هنری هر قوم و مذهب ایرانی، امکانی برای صعود بر قله‌های تعالی و توسعه و تقویت ارزشهای ایرانی-اسلامی این سرزمین است. نگاه تهدیدمحور به فرهنگ و هنر اقوام، نه تنها نشانی از عجز و ناتوانی است، بلکه بستری است برای تاخت و تاز شرارتها و مرضهای مغرضانه.

در این فرصت کوتاه، تنها به یک نمونه‌ی کوچک از میان انبوه هجران‌های مدیریت دلسوزانه، اشاره می‌کنم و تفصیل آن را به مقاله‌ی دیگری وامی‌گذارم. در شمال غرب کشور هم آذری‌ها و هم کردها، از عدم و یا کمبود چشمگیرِ محصولات فرهنگی و هنری تولید داخل مرزها محرومند. این محرومیت و خلا، توسط کشورهای همجوار و حتی دشمنان، به خوبی رفع و جبران می‌شود.

انبوه شبکه‌های تلویزیونی کشورهای ترکیه و آذربایجان برای آذری‌زبانان و بیش از 20 شبکه‌ی کردزبان، برای مخاطبین منطقه، برنامه تولید و پخش می‌کنند. این منطقه از فقدان سالن‌های سینما، سالن نمایش، گالریهای هنری، آموزشگاه‌های هنری، رشته‌های هنری دانشگاهی، تولیدات موسیقایی و نمایشی، گروه‌های فعال فرهنگی و هنری، تولید آثار سینمایی و تلویزیونی و شبکه‌ی تلویزیونی با کیفیت، انتشار کتاب و مطبوعه روزمره و مجلات تخصصی، موزه‌های هنری، کتابخانه‌ها و کتابفروشی‌های پربار، و از همه مهمتر مدیران شایسته و کاربلد، در رنج است.

وفور قاچاق کالاهای فرهنگی و هنری بیگانه و حتی ضدفرهنگی از طریق مرزها؛ ابتدا جامعه‌ی قومی و مذهبی این منطقه را مورد آسیب و صدمه‌ی جدی قرار می‌دهد. تصور کنید که در این برهوت فرهنگ و هنر، با نبود روادید میان کشورهای همسایه و ایران، چه بر سر وضعیت فرهنگی و هنری مردمِ ناچار این بخش از کشور، آوار می‌شود.


5)     خرد و خرافات

به فرموده‌ی مرحوم ابن‌سینا، "اندیشه، یک نیایش عقلانی است". منصفانه و به دور از حب و بغض‌ها بنگریم که این نوع نیایش چگونه در حوزه‌ی فرهنگ و هنر، چه در سطح عموم جامعه و چه در مراکز عالیه، بیش از پیش نه تنها پرورانده نمی‌شود، بلکه مورد هجمه و آسیب جدی است. فاجعه‌ی قربانی شدن اندیشه به پای خرافات و موهومات، قابل توجه است و وااسفا اگر این تألم از ناحیه‌ی رسانه‌های حکومتی محقق شود. جناب آقای رییس جمهور، واقعاً با چه برنامه‌ و دم مسیحایی می‌خواهید برای احیای این جسد مثله شده "اندیشه"، قدم بردارید؟ آیا قادرید دوران و زمانه‌ای از خود برجای بگذارید که به عصر روشنگری و اندیشه‌ورزی شهره شود؟

نگاه منصفانه شما را تنها به آمار و ارقام تولید کتاب (از محصولات شاخص خردگرایی)، موضوعات و شمارگان آن و استقبال مخاطبان ارجاع می‌دهم. در وحله‌ی نخست به آمار سرانه‌ی مطالعه در کشور توجه کنید که در دولتهای پیشین تا چه حد دارای تفاوتهای فاحشی بوده که بوی سیاست‌بازیهای منفعت‌طلبانه از آنها به مشام می‌رسد.

وقتی مسئولی با حضور چند ماهه‌ی خود در سمت فرهنگی، آماری ارائه می‌کند که رشد سرانه مطالعه در دولتش را چندین برابر دولت‌های قبلی نشان می‌دهد، آیا وجود انقلابی باورنکردنی در فرهنگ مکتوب را متصور نمی‌شوید؟!

برداشت نخبگان و صاحب‌نظران از اینگونه آماردهی‌ها، جز پنهان‌سازی نقاط ضعف و بیماریهای موضعی فرهنگ توسط مسئولین، و دلخوشی دادن‌های مغرضانه، به جامعه‌‌ای که از این نظر رو به احتضار است، چه می‌تواند باشد؟ نتیجه‌ی دلخوشی‌هایی اینچنین، جز بی‌توجهی مردم و مسئولین به تولید و توزیع و مصرف کتاب چه ثمره‌ای خواهد داشت؟


6)     درد فرهنگ درد بی‌پولی

به خاطر دارم در محفلی دوستانه، عزیزی از تجدید چاپ چند ساله‌ی یک رمان 10 جلدی شکوه می‌کرد و فغان داشت که تا کی باید شاهد پر شدن کیسه‌ی نویسنده‌ی این اثر از جیب مردم باشیم؟ لحظه‌ای به ذهنم خطور کرد که شِکوه از اختلاس‌ها و فسادهای مالی کلان در سالهای گذشته، عرصه‌ای بود در اختیار بزرگان و کشمکشی بود مابین قوا، که پس از مدتی هم تب آن فروکش کرد و همه به آرامش رسیدند! اما تحمل دریافت حق‌الزحمه‌ی یک نویسنده که با هنر و مشقت چندین ساله‌ و با قراردادهای غیرمنصفانه با ناشر و فقدان حق مولف، منتظر مجوزهای سلامت و انتشار اثرش بوده، چقدر زجرآور است و  دردناک.

در این وانفسا، نگاه کاسب‌کارانه دولت به فرهنگ و هنر و عدم حمایت‌های مالی کارشناسی شده از هنرمندان و اندیشمندان و مولدین، هم موجبات افول و رکود و حتی انزوا را فراهم ساخته و هم چشمداشت تولیدکنندگان محصولات هنری و فرهنگی، از حامیان آن سوی آبها را در پی دارد. عدم بازار برای تولیدات این عرصه، پای صنایع فرهنگی و هنری را لنگ گذاشته و کمیت و کیفیت آثار را ضایع کرده است.


7)     موخره:

در پایان، سعی می‌کنم تا با اشاره به بینش و برداشت شیرین مرحوم ملاصدرای شیرازی در خصوص هنر، از تلخی نوشتار خود بکاهم. استاد مهدی امامی جمعه، در کتاب "فلسفه هنر در عشق ‌شناسی ملاصدرا" آورده است:

"از نظر ملاصدرا قوم و امتی که هنر و صنایع لطیفه در بین آنها رواج داشته باشد، امکان‌های بیشتر و زمینه‌های مناسب‌تری برای توجه به خداوند و زیبایی‌های خداوند دارند و در نتیجه در چنین اقوامی، عشق‌های پاک انسانی بروز و ظهور بیشتری دارد."

"از نظر او، در جامعه‌ای که علوم و فنون مذکور و همچنین صنایع لطیفه رواج داشته باشد و تعلیم و تعلم این علوم رایج شود، زمینه‌ی تعالی و رشد معنویات و رواج احساسات پاک انسانی فراهم‌تر است. عشق انسانهای آن جامعه نسبت به هم پاکتر و انسانی‌تر است."

"نگاه ملاصدرا به هنر عام، فراگیر و غیرایدئولوژیک اما در عین حال ارزشی، معنوی و قدسی است. نگاه او به هنر یا صنایع لطیفه، از جمله شعر و آهنگ، آواز و داستان، معطوف به دین، آیین، فرهنگ، قوم و امت خاصی نیست. بنابراین او هنر یا صنایع لطیفه را قطع نظر از حنبه‌های شرقی و غربی آن، نگریسته و حکم واحدی بر آن رانده است زیرا معتقد است که نگاهش به این مقوله، نگاهی آزاد و مطلق است."

کد خبر 303033

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۲۲:۴۱ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۰
    3 3
    شنیدم میگن کلید تدبیر و امید روحانی گم شده !!! خودش گفته تا زمانی که کلید پیدا نشده از من هیچ انتظاری نداشته باشید!!! درسته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
  • آشنا A1 ۱۲:۰۱ - ۱۳۹۲/۰۵/۱۴
    1 1
    فکر نمی کنید به تمسخر گرفتن شعارها و نمادهای مطرح شده از سوی رئیس جمهور جدید ی که هنوز کارش را شروع نکرده است به صلاح نیست . دراین رابطه به سخنان گهربار اخیر آقا در مراسم تنفیذ دقت بیشتری داشته باشید بویژه شما قشر هنرمند...