به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در ابتدای این مناظره که جمعه شب 28 تیربرگزار شد، همایون اسعدیان کارگردان و تهیهکننده آرزو کرد که دو طرف گفتوگو توضیحات خوبی ارائه بدهند.
محمود گبرلو منتقد سینما و مجری برنامه «هفت» هم به فیلم «نیش» به کارگردانی اسعدیان و تهیهکنندگی فرحبخش اشاره کرد که هفته گذشته در همین برنامه از آن سخن رفته بود. او از دو طرف خواست در این فرصت با رعایت انصاف صحبت کنند.
حسین فرحبخش کارگردان و تهیهکننده سینما به عنوان منتقد خانه سینما و هیات مدیره آن بحث را آغاز کرد.
او با اشاره به عملیات مرصاد و منافقان، تجمع سینماگران در روز 27 تیرماه جلوی خانه سینما را به رفتارهای منافقان شبیه دانست و گفت: «۵ مرداد ساگرد عملیات مرصاد نزدیک است و باید یادی کرد از عملیات مرصاد و منافقینی که در این عملیات به درک واصل شدند.»
او افزود: «فکر میکنم امروز اتفاقاتی که در سینمای ما رخ میدهد، بیربط به عملیات مرصاد نیست؛ باید درست و صحیح بررسی شوند.»
کارگردان فیلم «خصوصی» ادامه داد: «ما یادمان نرفته در سال ۹۱ چه کسانی باعث شدند که این تشنج آغاز شود. کسانی که در راس خانه سینما بودند و با پناهندگی به یک نهاد دولتی میلیاردی پول پارو کردند.»
فرحبخش گفت که این پول متعلق به 4 هزار نفر بیکار اهل سینما و آن افراد با گرفتن این پولها به ریش آن چهار هزار نفر خندیدند. آن هم کسانی که اکثرشان در سطح میانی سینما قرار دارند. اینها نابود شدند. نکته دیگری که میخواهم به آن اشاره کنم این است که پدران ما وقتی از ماجراهای سال 1332 تعریف میکردند اشارهای به یک نفر داشتند به نام شعبان بیمخ. خدا را شکر دیدیم که آقای برزیده روز پنجشنبه درست مثل شعبان بیمخ رفتار کرد. ما نمیدانستیم ایشان کشتی کج هم بلد هستند که با جفت پا می زنند به در خانه سینما میخواهند پلمب را بشکند. خوشبختانه اگر دیدن شعبان بیمخ به سن ما قد نداد لااقل این یکی را دیدیم.»
این تهیهکننده سینما سپس به موضوع تاسیس خانه سینما پرداخت و اظهار داشت: «تاسیس خانه سینما در سال ۶۶ توسط دولت انجام شد، اما از سال ۶۶ تا سال ۷۲ خانه سینما روی کاغذ ماند و سپس در سال ۷۲ از حالت بالقوه به حالت بالفعل درآمد. چرا؟ چون اگر در همان موقع خانه سینما تشکیل میشد برای آقایان مشکل ایجاد میکرد. این فتنهها ریشه در آن سالها دارد. رانتخوارها هنوز باقی هستند. از اردیبهشت ۶۲ تا سال ۷۲ همین آقایان بر سر کار بودند و وقتی دیدند دارند از قدرت خارج میشوند عوامل خود را که از سال ۶۵ فعالشان کرده بودند و با تشکیل دفتر و باقی قضایا بهشان سر و شکل قانونی داده بودند وارد کار کردند. عواملی که با پول دولت به وجود آمده بودند. مثلا اکران چند فیلم خارجی را به این عوامل میدادند و بعد میگفتند که سودش را سه سال بعد به ما بدهید. آن موقع هم مثل حالا نبود که فیلم خارجی در سینما تماشاگر نداشته باشد. یا میرفتند فلان دوبلور مشهور را که میگفتند بهایی است و ممنوعالکار میآوردند که در آن فیلم حرف بزند و بعد باز ممنوعالکارش میکردند.»
او ادامه داد: «بهرحال اساسنامه سال ۷۲ اساسنامه رسمی است، اما خود خانه سینما در هیچ کجا ثبت قانونی نشده است. در واقع ارشاد باید موافقت کند تا یک اساسنامه ارزش قانونی پیدا کند. پس از آن هم که کم کم خانه سینما به مسائل سیاسی ورود پیدا کرد. از سال ۷۶ خانه سینما را سیاسی کردند به جای اینکه آن را رفاهی کنند. اساسنامههای خانه سینما هیچ وقت قانونی نبوده است. همان کسانی که زمانی ارشاد بودهاند رفتهاند خانه سینما، و از خانه سینما هم هیات مدیره به ارشاد آمدهاند. به همین هیات مدیره فعلی نگاه کنید. در تمام پستها بوده است. این سی چهل نفر خانه سینما را محل رانتخواری کردهاند و می گویند پول نداریم. به خاطر همین آقای شمقدری گفت خانه سینما غیرقانونی است. اگر قانونی است پس چرا دیوان عدالت اداری نتوانست برایشان کاری بکند؟»
بعد از این سخنان جنجالی فرحبخش نوبت اسعدیان رسید که سخن بگوید. او خطاب به گبرلو گفت: «اول از همه باید از آقای فرحبخش تشکر کنم. نگرانی ایشان بابت 4 هزار نفر عضو خانه سینما آن هم از سوی یک تهیهکننده بسیار قابل تقدیر است، اما آقای گبرلو باید بگویم که بحث تاسیس خانه سینما به اینجا ربطی ندارد. شما از من خواستید درباره سه هفته اخیر صحبت کنیم و من هم ترجیح میدهم در همین باره گفتوگو کنیم. چون بحث درباره تاسیس خانه سینما به مشاجره کشیده میشود و اینجا هم جای مشاجره نیست.»
کارگردان «طلا و مس» افزود: «ماجرا از اینجا نشات میگیرد که هیات مدیره قانونی و روسای صنوف با رییسجمهور جلسهای گذاشتند. در آن جلسه آقای رئیسجمهور گفتند که شما بروید کار خودتان را بکنید. بهرحال ماهها روی این اساسنامه کار شد و سرانجام به تصویت هفت نفر رسید و همان باید میآمد تا در مجمع عمومی تایید شود. تا رسیدیم به جایی که رئیسجمهور محترم به آقای شمقدری گفتند چرا تنگنظری میکنید؟ اکثر اعضای خانه سینما متعهد به انقلاب هستند. فوری مشکل را حل کنید. بعد از آن آقای شمقدری گفتند این سخنان ریاست جمهوری مربوط به قبل است، نه الان و بعد هم رئیس دفتر ایشان اعلام کرد که اینطور نیست. بهرحال تصمیم گرفتند به شیوه خودشان این موضوع را حل کنند. یعنی آن صنوف به اصطلاح قانونی را توسط آقای ضیاء هاشمی دور هم جمع کردند، اما در برگهای که به این دوستان داده شده نوشته انجمن فرهنگی صنوف. ببینید وقتی مثلا از صنف فیلمنامهنویسان صحبت میکنیم یعنی کسانی که کارشان فیلمنامهنویسی است ولی وقتی صحبت از انجمن فیلمنامهنویسان میشود این انجمن میتواند متشکل از فیلمنامهنویسان، علاقهمندان به فیلمنامهنویسی در حوزه اکشن، ملودرام و غیره باشد. پس این دوستان خودشان را به عنوان انجمن فرهنگی ثبت کردهاند نه صنف. یک فراخوان دادند و آنقدر عجله داشتند که دقت نکردند اساسنامه باید در مجمع فوقالعاده تصویب شود نه مجمع عمومی.»
رییس انجمن کارگردانان خانه سینما ادمه داد: «نکته جذابتر این است که تمایم اصناف مستقل در بخشهای تولید، توزیع، نمایش و آموزش به این مجمع دعوت شدهاند، اما در تمام اساسنامههای خانه سینما بخشهای تولید، توزیع و نمایش آورده شده است. بخش آموزش نداریم. البته ممکن است عضویت آنها در آینده ثبت شود. بهرحال ۱۹ تیرماه اعلام مجمع عمومی کردند و الان ادعا میکنند که ۱۴ صنف ثبت شده است. ولی در واقع 10 صنف ثبت شده است. چگونه میشود با 10 صنف مجمع عمومی تشکیل داد؟ آقای عظیمی میرآبادی گفتند طبق ماده فلان با ۶ صنف میشود مجمع را تشکیل داد ولی کاش دقت میکردند که در اینجا نیاز به 11 نفر دارند. آن ماده واحده به این موضوع ربطی ندارد و میگوید برای ثبت قانونی باید یک پنجم اعضا حضور داشته باشند. سندیکایی که ۲۹ صنف دارد چطور میتواند با ۶ یا ۹ صنف تشکیل شود؟ در این مجمع که پشت درهای بسته تشکیل شد و هیچ خبرنگاری در آن حضور نداشت آقایان یک بند را تغییر دادند تا هیات مدیره هفت نفره بشود پنج نفره. چرا؟ چون تعداد کافی نبود.»
اسعدیان اضافه کرد: «الان تکلیف ما روشن نیست که این مجمع عمومی برای تاسیس است یا مجمع عمومی فوقالعاده برای ادامه راه یک تشکل. بهرحال یک اتفاقاتی قبلا افتاد که طبیعتا دوستان اعتراض کردند و آقایان مجبور به عقبنشینی شدند و گفتیند بیایید در دفتر رئیس جمهور نشست بگذاریم. در آن نشست هم به یک تفاهم رسیدند، اما روز شنبه یک ابلاغیه هشت بندی به علاوه اساسنامه از سوی آقای شمقدری اعلام شد که صنوف باید ظرف سه روز خودشان را ثبت کنند و آن صنوفی که اختلاف دارند اختلاف خود را 5 روزه حقل کنند و ... طبیعی است که در این مدت کوتاه این کارها شدنی نیست.»
کارگردان فیلم «بوسیدن روی ماه» افزود: «چطور میشود یک اساسنامه را تصویب کرد و بعد دوباره یک اساسنامه دیگر معرفی کرد؟ به خاطر همین آقای توحیدی در اینباره مصاحبه کردند و آقای شمقدری رسما اعلام کرد من دیگر به این مسائل کاری ندارم. شما خودتان بروید اقدام کنید. ما هم فوری آمدیم و ۶ مرداد را برای برگزاری مجمع عمومی انتخاب کردیم، اما نمیدانم ظرف چند ساعت چه اتفاقی افتاد که آقای شمقدری به این نتیجه رسید ما زیر قانون زدهایم و مجمع ۱۹ تیرماه هم با صنوف خودشان برگزار کردند ولی بر اساس این مسائل این مجمع کان لم یکن تلقی میشود. بعد از پایان مجمع عمومی هم با خوشحالی آمدند و گفتند که اختلاف نظری وجود ندارد و پنج نفر هم بر اساس آن تغییری که انجام داده بودند انتخاب شدند که آقای کاسهساز هم جزوشان است. آقای کاسهساز که بازرس ارشاد بود؟ نه دیگر نیست! تازه تمام اینها در حالی است که دو صنف از میان صنوفی که در این مجمع شرکت داشتند فردای آن روز اعلام کردند که ما در این مجمع نمایندهای نداشتیم. صنف چهرهپردازان و صنف جلوههای ویژه. یعنی در آن روز آقای محتشم و آقای روزبهانی حضور نداشتند و این ماجرا را خیلی جالب میکند. به خدا آدم تعجب میکند از این همه فریاد واقانونا.»
پس از پاسخهای اسعدیان دوباره نوبت به فرحبخش رسید. او با عصبانیت از اسعدیان پرسید: «صنف به اصطلاح قانونی یعنی چه؟» و از اسعدیان خواست که منظورش را از صنف به اصطلاح قانونی توضیح دهد. اما خودش در ادامه گفت: «یعنی شما ارشاد را قبول ندارید؟ اینکه ایشان میگوید انجمن فرهنگی تاسیس شده نه صنف درست نیست. این فتنه در بیست سال پیش ریشه دارد. من از همه اینها در سینما قدیمیترم. زمانی که من کار میکردم هیچ کدام اینها نبودند و بسیاری از اینها هم برای من کار کردهاند. من نماینده سازمان سینمایی نیستم که بخواهم در اینجا از آن دفاع کنم یا برعلیه آن حرف بزنم. مگر آقای منتظرالمهدی از شما ۴۸ ساعت وقت نخواست؟ ما که میدانیم بعضی از آقایان برای اینکه گرینکارتشان تمدید شود آمدند و خود را جلوی دوربین انداختند تا تلویزیونهای خارجی نشانشان دهند و آنها بتوانند اقامت آمریکای خود را درست کنند. اکثریت این آدمها رفیق من هستند. آقای عسگرپور با خودش فکر کرده که یک ماه دیگر این دولت میرود و مشکلات حل میشود. 20 سال شما در راس کار بودهاید دیگر بس است. مگر میتوانید من یا آقای شایسته را حذف کنید؟ من افتخار میکنم که در تمام این مدتی که کار کردهام نه یک ریال به دولت بدهکارم نه کسی از من شکایت کرده است. اکثریت این هیات مدیره برای من کار کردهاند. پس به اصطلاح قانونی حرف درستی نیست. این حرفی که شما میزنید یعنی حکومت را قبول ندارید.»
در اینجا صحبتهای فرحبخش با واکنش اسعدیان و گبرلو مجری برنامه روبرو شد ولی او ادامه داد: «نه همین طوری است که میگویم. نظام بخشهای مختلفی دارد. بخش بینالملل را سپرده به وزارت خارجه، بخش فرهنگی هم در دست وزارت ارشاد است. وزارت ارشاد میگوید خانه سینما غیرقانونی است. در دفتر ریاست جمهوری تفاهمنامه حاصل شد طبق آن ظرف چهل و هشت ساعت باید صنوف میآمدند فرم پر میکردند. اصلا حرف شما آقای اسعدیان درست که میگویید تمام صنوف وقت نمیکردند ظرف این ۴۸ ساعت به ارشاد بروند ولی لااقل یک صنف را میفرستادید به ارشاد تا حسن نیتتان ثابت شود. تا نشان دهید که با نظام لجبازی نمیکنید. من امروز داشتم تفسیرالمیزان شرح سوره توبه را میخواندم و دیدم شرح حال این دوستان است. خیلی از این آقایان زبان و دلشان با هم یکی نیست. من اینجا نمیخواهم بکگراند و سابقه افراد را مطرح کنم. پس این انجمن صنفی است نه فرهنگی. بعد این دوستانی که اشکال میگیرند من خودم یک دوره نایب رئیس بودم یک دوره بازرس. آن دوره من نامزد شدم برای بازرسی خود این آقای اسعدیان هم نامزد بود و دوستان به من رای دادند.»
در اینجا اسعدیان گفت: «من هیچ وقت برای نایب رئیسی یا بازرسی نامزد نشدهام و فرحبخش گفت: «اسنادش هست. من سال ۶۲ دو میلیون پول دادم تا یک فیلم بسازم. آن زمان با دو میلیون میشد دور میدان ونک چهار آپارتمان خرید. ولی با اشرافیگری دولتی و مدیریتی مخالفم. این اشرافیگری دیگر تمام شد. ما دیگر نمیگذاریم. اصلا انقلاب شد که اشرافیگری نباشد. اما در مورد این که میگویند مجمع عمومی ما با 11 صنف تشکیل شده در هیچ کدام از اساسنامهها ننوشته که مجمع باید با ۲۹ صنف برگزار شود چون صنف میتواند اضافه شود. پس بنابراین این صنفها میتوانند مستقل باشند. تا الان خانه سینما قدرتش را از هیات مدیره میگرفت اما الان صنف قانونی است. من موافق بازگشایی خانه سینما هستم. آن آقایی که به طعنه میگوید اینها آمدهاند گوشت و مرغ بین اعضا تقسیم کردهاند، باید بداند که ما به این کار افتخار میکنیم. این کارها دوندگی دارد و ما برای آن دویدهایم. بعد هم این که میگویید مجمع پشت درهای بسته تشکیل شده است، من خودم در خانه سینما بودهام کدام مجمع با حضور خبرنگاران برگزار شده؟ ماجرای آقای کاسهساز را نمیدانم و اگر دو صنف هم بعد از مجمع چنین نامهای نوشتند که شما میگویید حتما تحت فشار قرار گرفتهاند که حضورشان را تکذیب کنند.»
اما گبرلو با قطع کردن سخنان فرحبخش باز هم از او خواست که به کسی تهمت نزند و در فضایی دوستانه به بحث ادامه دهد.
اسعدیان هم گفت: «الان در سینما یک گروه آن طرف است و یک گروه زیادی این طرف هستند. اجازه بدهید بگویم دوستانی که آن طرف هستند همگی ادبیاتشان مثل ادبیات آقای فرحبخش نیست. ایشان ادبیات مخصوص به خودشان را دارند. آقای فرحبخش حرف از تاسیس میزند و بعد میگوید موافق بازگشایی است. آقای هاشمی در مصاحبهای گفتند که اسم این سازمان را میگذاریم خانه سینما. بعد به ایشان گفتند این کار شدنی نیست چون اسم خانه سینما ثبت شده است. گفتنید خب یک چیز دیگر میگذاریم. باز آقای هاشمی گفت ساختمان را هم ازشان میگیریم. به فاصله خیلی کوتاهی مشاور حقوقی سازمان هم آمد و گفت همه چیز عالی و قانونی برگزار شده است. من اینجا میخواهم از یک سناریو صحبت کنم.»
سناریویی که اسعدیان از آن صحبت کرد، به عقیده او سناریویی بود که میخواست سازمان صنوف سینمایی را به جای خانه سینما جا بزند.
او اظهار داشت: «نامهای که به دفتر ثبت شرکتها داده شده با اسم خانه سینما بود ولی با هیات مدیره جدید. یعنی خانه سینما همان قبلی است، اما هیات مدیرهاش عوض شده است. اگر ما دقت نمیکردیم این اتفاق میافتاد چون سازمان ثبت شرکتها از کجا باید میدانست که این مجمع را خانه سینما برگزار نکرده و هنوز هیات مدیره قبلی کنار نرفته است؟ قدم بعدی این بود که با حمایت سازمان سینمایی محل خانه سینما را تحویل آقایان دهند. تحویل هشت صنف. بعد که متوجه شد قرار است دوشنبه اعضا در خانه سینما جمع شوند و جلسه بگذارند، ساعت چهار، پنج بعد از ظهر آمدند قفل خانه سینما را شکستند. بعد هم قفلها را عوض کردند و حراست هم آنجا را پلمب کرد. بعد آقای شمقدری میآید میگوید خانه سینما مدتهاست که پلمب شده. این حرف کاملا غلط است. خانه سینما تعطیل شد منحل نشد. وقتی شما تعطیل میشوید میتوانید برای بازگشایی تلاش کنید. ولی در آغاز ما برای این که از تشنج جلوگیری کنیم خود اعضای هیات مدیره رفتیم و در را قفل کردیم. خانه سینما هیچ وقت پلمب نشد. اما در آن روز آقایان داخل میشوند و یکسری چیزها را خارج میکنند و فکر هم میکنند کسی نیست که به ما خبر بدهد. ما ساعت دو نصفه شب مطلع شدیم که چنین اتفاقی افتاده و به اتفاق وکیل خانه سینما و هیات مدیره به آنجا رفتیم و از پلیس خواستیم که یک گزارش به عنوان تصرف عدوانی بنویسد.»
او ادامه داد: « همان شب سینماپرس که ارگان معاونت سینمایی است ساعت یک ربع به دوازده خبری گذاشت مبنی بر این که خانه سینما فک پلمب و به هیات مدیره قانونی تحویل داده شد. بعد دیدند که تحویل مکان آن هم در این ساعت به خانه سینما خیلی غیرعادی است. خبر را دو ساعت بعد حذف کردند و دوباره نوشتند که خانه سینما فک پلمب شد و فردا صبح به هیات مدیره جدید تحویل داده میشود.»
این کارگردان افزود: «آقایان با خودشان گفتند این اهالی خانه سینما که اهل جار و جنجال نیستند. وقتی با چنین چیزی روبرو شوند بی سر و صدا میافتند دنبال شکایت و پیگیری قانونی. ما هم از سهشنبه میرویم آنجا مینشینیم و آنها تا بروند و شکایت کنند ما خانه را صاحب شدهایم. فکر نمیکردند که 100 نفر مقابل خانه سینما جمع شوند. آقای رئیس جمهور هم گفت که پلمب خانه سینما اشتباه بود. آقای شمقدری هم که بعدش اعلام کرد من هم پلمب خانه سینما را نپسندیدم و کار حراست ارشاد بوده است. ما وقتی آنجا رفتیم آقای منتظرالمهدی گفتند ۴۸ ساعت وقت بدهید. ما هم گفتیم بسیار خوب. در این چهل و هشت ساعت آقای شمقدری اعلام کردند هیات مدیره جدید و هیات مدیره قدیم بنشینند و با هم صحبت کنند در حالی که ما اصلا هیات مدیره جدید را قانونی نمیدانیم.»
اسعدیان سپس اظهار داشت: «اینها خودشان هم نمیدانند که دنبال تاسیس هستند یا بازگشایی آن وقت ما این هیات مدیره را به رسمیت بشناسیم و با آنها مذاکره کنیم؟ ما از همان موقع هم اعلام کردیم که پنجشنبه صبح جلوی خانه سینما تجمع میکنیم. اینقدر هم نگویید تجمع غیرقانونی بوده است. برا اساس اصل ۲۷ قانون اساسی هر تجمعی که در آن اسلحه حمل نشود و به منافع ملی آسیب نرساند قانونی است. آن کسانی که جلوی خانه سینما تجمع کردند شعبان بیمخ نبودند آنها بزرگان سینمای ما هستند که شما دارید همین جور بهشان توهین میکنید. برخورد پلیس با ما محترمانهتر از برخورد آقای فرحبخش با ما بود. به مراتب از برخورد آقایان وزارت ارشاد هم محترمانهتر بود. از زمانی که سقراط جام زهر را به خاطر تمکین از قانون نوشید این کلمه حرمت پیدا کرده است پس آن را لوث نکنیم. فکر نکنیم هر خلافی که میخواهیم انجام دهیم تا اسم قانون را بیاوریم حریف از میدان فرار میکند.»
او با اشاره به تاریخ برگزاری مجمع عمومی در ۶ مرداد گفت: «آقایان میگویند ۶ مرداد مجمع برگزار نکنید شب ضربت خوردن امیرالمومنین است. چه ربطی دارد؟ مگر آن روز ادارات تعطیل میشوند؟ چرا دنبال بهانه میگردید؟ متاسفانه اتحادیه تهیهکنندگان دو صنف را به عنوان سیاهی لشکر دنبال خود میکشاند برای این که در دولت بعدی منافعش حفظ شود. رئیس جمهور گفته خانه سینما را باز کنید نگفتند خانه سینما را تاسیس کنید. تاسیس با بازگشایی فرق دارد. انشاءالله ۶ مرداد مجمع عمومی با همه صنوف بر اساس آن اساسنامه هفت نفره برگزار میشود.
در اینجا فرحبخش گفت: «ایشان گفتند یک چیزهایی را از ساختمان بردند. شما خودت آنجا بودی؟» که اسعدیان پاسخ داد: «وکیل بوده است» و فرحبخش گفت: «نه باید خودت به چشم دیده باشی. اگر ندیدی پس نمیتوانی چنین حرفی را بزنی. او ادامه داد: «مجمع شما در ۶ مرداد غیرقانونی است. این کار یعنی شما دولت را قبول ندارید. اگر حکومت را قبول دارید نباید این مجمع برگزار شود. خانه سینما منحل شده و دیوان عدالت اداری هم گفته که خانه سینما رسمی نبوده است.»
دوباره اسعدیان گفت: «حکم انحلال لغو شد. شما کامل در جریان نیستید میتوانید از وکیل سازمان سینمایی که اینجا حضور دارند بخواهید که برایتان توضیح دهید تا بیاطلاعی خود را جبران کنید.»
فرحبخش نیز پاسخ داد: « اصلا همین صنف کارگردانان انتخاباتش برگزار نشده که شما رئیسش باشید. این دوستان هر وقت قانون به نفعشان باشد آن را لحاظ میکنند. اینها اصلا قانون را عوض کردند. این دوستان در سال ۸۷ اصلا نظارت ارشاد را بر خانه سینما حذف کردند. عین یک نهاد خودمختار. این طور که نمیشود. مملکت صاحب دارد. من میدانم که شما چرا با هیات مدیره پنج نفره مخالفید چون دیگر نمیتوانید لابیگری کنید. آن اوایل که آقای شمقدری آمدند اعلام کردند که می خواهند با رانتخواری مبارزه کنند. این دوستان خانه سینما جشنشان را برگزار کردند و بعد آمدند ارشاد و گفتند ما ۵۰۰ میلیون بدهی داریم. حالا این ۵۰۰ میلیون را خرج چه کرده بودند؟ سفر به فرانسه و آمریکا. آن هم پول کارگر فنیها و باقی عوامل میانی سینما. وگرنه این پول را از کجا آورده بودید؟ اصلا برای سفر به آمریکا در فرودگاه یکی از خود شما زنگ زد و گفت این خانمی که با ما هست را ممنوعالخروج کنید چون ما آنجا تضمین نمیدهیم که حجابش را رعایت کند. بهرحال ارشاد گفت سند بدهیها را بدهید تا من این ۵۰۰ میلیون را بدهم. ما خودمان از طرف ارشاد رفتیم خانه سینما ولی آقای عسگرپور گفت نمیتوانیم اسناد بدهیم. گفتیم دولت سند می خواهد. نمیشود که بدون سند این پول را گرفت. بعد گفتند هیات مدیره کنار میرود و هیات مدیره جدید میآید اما شما پول را بدهید. ولی همه اینها بازی بود. مگر نگفتید که از شما ۴۸ ساعت وقت خواستند؟ پس چرا ۴۸ ساعت نشده ریختند کف خیابان؟ من نگفتم همه آنها شعبان بیمخ بودند. چنین توهینی نکردم. اسم هم نبردم.»
این تهیهکننده و کارگردان سینما همچنین از تجمع به گفته خودش اهالی سینما روز دوشنبه جلوی وزارت ارشاد خبر داد و اضافه کرد: «اهالی سینما دوشنبه ساعت 11 جلوی وزارت ارشاد جمع میشوند و از مسئولان میپرسند که چرا خانهشان را به آنها نمیدهند؟ من کجا توهین کردم؟»
اسعدیان نیز گفت: «ما نیازی به جمع کردن سیاهی لشکر نداریم.» و فرحبخش جواب داد: «شما بهتر میدانید چه کسی نیاز به سیاهی لشکر دارد. آن آقایانی که با رانت دولت در این ۲۰ سال فیلم ساختند و یک بار سرمایهگذار خصوصی نداشتند. یا از دولت بودجه گرفتند یا نهادهای دولتی را سرکیسه کردند. باور کنید آن دنیا نمیتوانند جواب بدهد. اصلا همان شب اول قبر هم نمیتوانند جواب بدهند. آنهایی هم که با این پول به سر کار رفتند و این پول را گرفتند باید رفت و زندگیشان را بررسی کرد. اگر زندگیشان درست بود معلوم میشود آن پول حلال بوده و اگر درست نبود معلوم است که پول حرام بوده است. پول بچههای پابرهنه فلان شهرستان بوده که نمیخواهم حالا اسمش را ببرم. پلمب را جز شعبان بیمخ چه کسی میشکند؟ خانه سینما مال ارشاد است. ارشاد میتواند اماکن خودش را تصرف کند. بعد هم ما داریم بحث میکنیم که ریشههای فتنه چیست. دیگر لابیگری و چپاول بیتالمال بس است. شما سینما را به جایی کشاندید که الان هست. آهای مردم بدانید که این فیلمهای بیخاصیتی که روی پرده میرود مال همین خانه سینما است. آنها اینها را ساختند و بعد رفتند پشت یک نهاد دولتی و وزارت ارشاد هم اینقدر بیعرضه بود که نتوانست پای فیلمهایش بایستد. من به آقای شمقدری هم این را گفتم.»
در اینجا باز گبرلو سخنان را فرحبخش را قطع کرد و از او خواست که به کسی تهمت نزند و از این الفاظ استفاده نکند.
اسعدیان هم گفت: «من ممنون آقای فرحبخش هستم چون اگر هزار بار تلاش میکردم که حقانیتمان را ثابت کنم نمیتوانستم به این خوبی که آقای فرحبخش به من کمک کرد این کار را انجام دهم. آقای فرحبخش شما گفتید نامه آن دو صنف را دارید؟» فرحبخش پاسخ داد: «میگویند هست.» اسعدیان نیز گفت: «پس خواهش میکنم کلیشهاش را فردا در روزنامهها چاپ کنید.» او ادامه داد: «شما بیاطلاعید. حکم ما تعطیلی دائمی خانه سینما است نه انحلال. این دو از نظر حقوقی با هم فرق دارند. این چه پلمبی است که آقای شمقدری میگوید آن را برمیداریم ولی در آنجا بسته میماند؟ پس فقط پلمب کردند که این بلوا را درست کنند؟ فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ باید بیاید و سعی کند مسئله را حل کند؟ یعنی کاری که مسئولان و متولیان فرهنگی باید انجام میدادند را باید پلیس و نیروی انتظامی بیاید انجام دهد؟ این برای ما غمانگیز است. خانه سینما قانونی است چون در ثبت شرکتها هنوز هست. اگر قانونی نیست پس چرا آقای شمقدری نامه رسمی از ارشاد به خود من میزند که جناب آقای اسعدیان رییس کانون کارگردانان در فلان جلسه شرکت کنید؟ اگر غیرقانونی هستیم چرا نامهنگاری رسمی به ما میشود؟ در تمام اساسنامهها آمده است اگر شرایط مساعد نبود هیات مدیره میتواند به کار خود ادامه دهد. خانه سینما باز شود هیات مدیره جدید را هم انتخاب میکنیم. ما هم طرفدار هیات مدیره پنج نفره هستیم فقط تفاوت این است که این اساسنامه تصویب نشده. در تمام دنیا هم همین طور است. مجمع عمومی برای اساسنامه قبلی تشکیل میشود. چرا عوامفریبی میکنید؟ مگر میشود شورای مرکزی پنج نفر را بفرستد که هر کدام نظر خودش را داشته باشد؟ شورای مرکزی کسانی را میفرستد که منویات او را اجرا کنند. به کاندیداهای او رای بدهند. چرا شوخی میکنید؟ مردم را عوام فرض نکنید. باز هم هی میگویید قانون و هی اتهام میزنید.»
فرحبخش خطاب به گبرلو از او پرسید: «من چه اتهامی زدهام؟» و اسعدیان گفت: «دیگر آقای گبرلو هم خندهاش گرفته از حرفهای شما. با عملیات مرصاد شروع کردید و فتنه و رانتخواری و شعبان بیمخ بودن و ... هر چه که خواستید گفتید. نسبتهایی به کار میبرید که من شرمم میآید از گفتنشان. شما تمام مدت اتهام میزنید بعد میگویید من اتهام نمیزنم؟ رانتخواری و فتنه اتهام نیست. لطف کنید از رانتخواری صحبت نکنید چون ممکن است بعضی از دوستان شما صدمه ببینند.»
فرحبخش نیز پرسید شما چرا نگران دوستان من هستید؟ و اسعدیان پاسخ داد: «آقای شمقدری زمانی که بر سر کار آمدند گفتند میخواهند با رانتخواری مبارزه کنند بعد دفترها تاسیس شود و میلیونی پول گرفته شد. آقای فرحبخش ادبیات من با ادبیات شما فرق میکند. برای همین هم از شما تشکر کردم. یک بار از شما پرسیدند لمپن یعنی چه گفتید یعنی تو!»
باز فرحبخش از اسعدیان پرسید شما برای من رانتخواری را معنا کنید. و اسعدیان اظهار داشت: «رانتخواری یعنی از موقعیت استفاده کردن. یعنی هر سال عید فیلمهایمان را اکران کردن.» فرحبخش گفت: «این رانتخواری نیست» و اسعدیان پاسخ داد: «رانتخواری سوءاستفاده از موقعیت ویژه برای اکران در پست دولتی هم میشود.» باز فرحبخش گفت: «یعنی اگر سه سال پشت سر هم فیلم یک من در زمان عید اکران شد یعنی رانتخواری؟» و اسعدیان پاسخ داد: «بله». و فرحبخش اظهار داشت: «رانتخواری یعنی با نهاد دولتی قاطی شدن و سه سال بودجه مفت گرفتن از آن و اگر فلان نهاد دولتی به ما پول نداد علیه دولت کار کردن.»
اسعدیان هم گفت: «شما در کتاب جدیدی که مینویسید تمام این اصطلاحات سیاسی را با ادبیات خودتان معنی کنید.»
فرحبخش نیز اظهار داشت: «ایشان و دوستانشان هر کسی را که با آنها مخالف باشد تیشه به ریشهاش میزنند. ما در لوای فرهنگمان لمپنیزم داریم. در این بیست سال اخیر مدیرعامل فعلی خانه سینما چه کار کرده؟ من به آقای شمقدری کاری ندارم. ایشان خودش باید پاسخگوی کارهایش باشد. مجمع عمومی ۶ مرداد از نظر ارشاد قانونی نیست. تعطیلی هم با انحلال فرقی ندارد. در حقوق شاید فرق داشته باشد ولی وقتی ارشاد میگوید تعطیل یعنی تعطیل. ممکن است از نظر شما تعطیلی دائم با انحلال فرق داشته باشد ولی از نظر من ندارد. یک مدرک بیاورد که خانه سینما خانه سینما است. اصلا آن اساسنامهای که آقای انوار به ارشاد فرستاده قانونی نبوده است. خیلی از معاونین سینمایی در دولتهای مختلف آمدند و غیرقانونی بودن خانه سینما را پذیرفتند و کنار آمدند حالا آقای شمقدری آمده و گفته باید قانونی باشد. در واقع دستش را کرده در لانه زنبور و زنبورها ریختهاند بیرون.
در پایان نیز گبرلو از دو طرف خواست که طی یک جمعبندی بگویند در این وضعیت چه کار باید کرد و تکلیف آن 4 هزار نفر چیست. اسعدیان اظهار داشت: «من یک بار دیگر از ایشان خواهش میکنم که نامه آن دو صنف را چاپ کنند. دو سال پیش اشتباه بزرگی رخ داد که تعطیلی خانه سینما بود. در این مدت رئیس جمهوری اظهار داشتند که این کار، کار غلطی بود. حتی کسانی که در تعطیل کردن خانه سینما آن زمان همکاری داشتند و همکاری کردند نیز حالا به اشتباهشان پی بردهاند. آقایان فکر کردند با کمیته ساماندهی صنف و با بن دادن و ... میتوانند کاری از پیش ببرند. دوستان هم رفتند آن بنها را گرفتند و باز بیانیههای ما را امضا کردند. این ماجرا به دست کسانی افتاده که میخواهند نه از تاک نشان ماند و نه از تاکنشان. ما یک موقعی با آقای سجادپور چانه میزدیم که 30 نفر نیستیم. بیانیه ۲۵۰۰ امضایی را به ایشان میدادیم حالا باید چانه بزنیم که آن جمعیت که جلوی خانه سینما جمع شد بضاعت سینمای ایران است ولی شما میخواهید آن را سرکوب کنید. از نظر ما یعنی کسانی که دو سال پای خانه سینما ایستادند خانه سینما باید باز شود. بر اساس قانون گفتند تعطیل است گفتیم پیگیری میکنیم. گفتند هیات مدیره عوض شود قبول کردیم. بهرحال آقای شمقدری کلیت کار را پذیرفته که مجمع ۶ مرداد برگزار شود. پس مجمع عمومی در خانه سینما با ۲۹ صنف تشکیل میشود و آقایان به هیچوجه نمیتوانند هیات مدیره جعلی را به ۲۹ صنف تحمیل کنند.»
فرحبخش نیز در پایان گفت: «الان صنوف قدرتشان وابسته به خودشان است. برای یک مجمع قانونی باید صنوف قانونی شود. صنفی که قانونی نباشد نمیتواند در آن مجمع شرکت کند. دوستان باید بدانند اگر میخواهند موضوع حل شود باید از اشرافیگری بپرهیزند. این نگاه باید سرکوب شود. من با سرکوب در هیچ زمینهای موافق نیستم اما اشرافیگری باید سرکوب شود. خود خدا هم با بندهاش چنین رفتاری ندارد که اینها دارند.»
در اینجا اسعدیان گفت: «نوارت را عوض کن، مدام یک تم را تکرار نکن.» و فرحبخش نیز این کارگردان را به سفسطه متهم کرد و اظهار داشت: «کار شما مثل آمریکا است که میگوید در ایران حقوق بشر رعایت نمیشود و بعد در بحرین و کشورهای دیگر خودش حقوق بشر را زیر پا میگذارد.» گبرلو تذکر داد که این مثال، مثال خوبی نیست و فرحبخش گفت: «کاملا درست است. منطق آقایان هم مثل منطق آمریکا است. اگر کسی با ما باشد حقوق بشری است اما اگر نیست غیرحقوق بشری است. آن 4 هزار من را میشناسند، آقای اسعدیان را هم میشناسند. ما را مسخره میکنند که مرغ و گوشت به دستشان رساندهایم باید بودید و میدیدید که وقتی میآمدند ۶۰۰ هزار تومان هدیه رییس جمهوری را در شب عید از ما بگیرند چه چیزهایی به شما میگفتند. در این 20 سال چه کردهاید؟ »
اسعدیان نیز باز در پایان اظهار داشت: «من برای کلمه قانون افسوس میخورم. واقعا تاسف برانگیز است.»
5858
نظر شما