خوانندگان این سطور حتمن دو گزارش نگارنده را از فاجعه آتشسوزی بی سابقه در رویشگاه جنگلی کوه تودج در استهبان در روزهای پایانی تیر 1392 به یاد دارند که چگونه طی 48 ساعت توانست، یک بهشت چند هزارساله را به دوزخی مرگبار و دوداندود بدل سازد ...
در آن فاجعه بیش از هزار هکتار از بهترین رویشگاه مرتعی و جنگلی منطقه سوخت و خاکستر شد، آن هم در استانی که با برخورداری از دو میلیون هکتار رویشگاه جنگلی، حتا یک خودرو اطفاء حریق در بخش متولی منابع طبیعی و محیط زیستش وجود ندارد، چه رسد به یک کانادایر (هواپیمای مخصوص اطفای حریق).
در چنین شرایطی، دریافتم که یکی از هنرمندان هموطنم به نام مریم فرزانه کوشیده است تا ابعاد درد و رنج آن اُرسهای سوخته شده در استهبان را به ثبت رساند؛ کار ارزشمندی که بی شک سبب خواهد شد تا مردم و مدیران این کشور بیشتر دل نگران سوختن سهل چنین سرمایههای بی جایگزینی باشند.
مریم فرزانه با زبان درختان به ما در این اثر جاودانهاش یادآوری میکند: اگر گیاهان صدایی نداشته باشند، به معنای آن نیست که دردی ندارند.
و ما با درس گرفت از چنین تراژدی غمباری باید یادمان باشد:
درسته که نمیتوان برگشت و آغاز خوبی داشت، اما همیشه این امکان هست که دوباره شروع کرد و پایان خوبی را هم تجربه کرد!
و من امیدوارم که آتش افروخته در جان جنگلها و مراتع ایران در تابستان سال جاری که متأسفانه تاکنون هزاران هکتار از رویشگاههای ما را در پلنگدره قم، نورآباد ممسنی، پارک ملی بمو، دشت ارژن، رینه، اورامانات، استهبان و ... به کام مرگ و نیستی کشانده است، سبب شود تا رییس جدید سازمان حفاظت محیط زیست و یا سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور در دولت یازدهم، سرانجام بتوانند این طلسم نادانی را شکسته و کشور را صاحب یک یگان هوایی ویژه اطفاء حریق کنند.
- برای آشنایی بیشتر با سوابق پژوهشی نگارنده ، میتوانید محتوای این پوشهی مجازی را مطالعه فرمایید.

میگویند: مردمی که گلها را دوست میدارند، خود از آن گلها دوست داشتنیترند. در یادداشت کوتاه پیش رو، با به تصویر کشیدن یک اثر هنرمندانه، خواستم بگویم: و آن مردمانی که درد یک درخت را میفهمند، بی شک درد همنوعان خود را نیز بهتر درک کرده و اجازه نخواهند داد تا خون از دماغ بیگناهی بدون تحمل عقوبت برای ظلمکننده بر زمین ریزد.
کد خبر 306224
نظر شما