فراوانی اگر چه رفته بر باد
فراوان فراوان است استاد
تعجب میکنی چشمت شده گرد
که در این شهر اصلا نیست شاگرد
به این جا بنگری استاد بینی
به آن جا بنگری استاد بینی
میان کوچه و بازار استاد
کنار دکه سیگار استاد
توی رادیو سه تا استاد حراف
کنار پارک، چند استاد علاف
خزان چون برگها از باد ریزد
چو برگ از شاخهها استاد ریزد
اگر داری هوای نغمه خوانی
مکن تعلیم نت تا میتوانی
چه حاصل از مرارتهای سنگین
صداسازی و نتخوانی و تمرین
اگر راه میان بر را بدانی
شوی استاد در آواز خوانی
مگو اهل هنر شهرت گریز است
کلید گنج شهرت زیر میز است
سخاوتمند باش و صرف کن مال
که تا استاد گردی ظرف یک سال
به جای در کلاس درس ماندن
شوی استاد با تیتراژ خواندن
اگر داری هوای شعر در سر
سوادت هرچه کمتر، شعر بهتر
همین که شعر گفتی هستی استاد
که شعریدن سواد اصلا نمیخواد
تو که شعرت شبیه معجزاته
چی کار داری که شاعر بیسواته
چو عکس و تیپ شاعر هست جالب
چه سود از بحث وزن و سبک و قالب
ز دست صاحبان سبک فریاد
خودت بنیانگذار سبکی استاد
خوشا سبکی که استادش تو باشی
خوشا برجی که میلادش تو باشی
در آن برجی که میلاد تو باشد
که باشد آنکه استاد تو باشد
مبارک باد میلادت همه سال
تو استادی تو استادی به هر حال
تو خود استاد مادر زاد بودی
همان از کودکی استاد بودی
تو استادی و دل از ما ربودی
مدیرکل استادان تو بودی
تو استادی و شاگردانت استاد
ز دست کثرت استاد فریاد
6060
نظر شما