مذاکرات صلح امروز (چهارشنبه) با نظارت مارتین ایندیک، نمایندۀ آمریکا در خاورمیانه در کرانۀ باختری آغاز میشود. از سرگیری مذاکرات پس از یک توقف سه ساله در حالی آغاز میشود که مقامات رژیم صهیونیستی با زبان با آن موافقت میکنند و در عمل ساز خود را میزنند. موافقت با ساخت 1200 واحد مسکونی که با واکنش وزیر خارجۀ آمریکا روبرو شد، آنهم سه روز مانده به آغاز مذاکرات شاهد این مدعاست. این واحدهای مسکونی قرار است در شهرک های غیرقانونی در کرانه باختری و شرق بیت المقدس، که این رژیم در سال 1967 اشغال کرد، احداث شوند.
اوری آریل وزیر مسکن رژیم صهیونیستی گفته است حدود 1200 واحد مسکونی در شرق بیت المقدس و حدود 400 واحد دیگر نیز در چندین شهرک در کرانه باختری ساخته خواهد شد.
وزیر امور خارجه آمریکا در واکنش به این اقدام اعلام کرد که اقدام اسرائیل برای شهرکسازیهای جدید در کرانه باختری و قدس شرقی تاحدودی قابل پیشبینی بود، اما تاکید کرد که ایالات متحده این اقدام دولت تلآویو را غیرقانونی و غیر مشروع میداند. اما جالب اینجاست که وزیر امور خارجه آمریکا تاکید کرد که فلسطینیها نباید "واکنش منفی" به شهرکسازیهای اسرائیل نشان دهند و باید هر چه سریعتر مذاکرات از سرگرفته شود.
محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین پیشتر تاکید کرده بود که اگر برنامه شهرک سازیهای اسرائیل متوقف نشود، وی گفتگوها را با این رژیم از سر نخواهد گرفت اما عباس در نهایت بر اثر فشارهای آمریکا مجبور به عقب نشینی از موضع خود شد و در نهایت کوتاه آمد.
البته در این میان ژستهای سمبلیک که نشان دهد اسراییل در این مسیر آمادۀ همکاری است نیز از سوی سران صهیونیستی بروز و ظهور کرده است. آزادسازی 26 اسیر فلسطینی از زندانهای رژیم صهیونیستی نمونۀ آنست. گفتنی است بیشتر این زندانیان در اواخر دهۀ ۹۸۰ و اوائل ۱۹۹۰ با جرائمی مانند قتل و اقدام به قتل اسرائیلیان و همکاری با فلسطینیان زندانی شده بودند. اسرائیل پذیرفته بود که ۱۰۴ زندانی را آزاد کند ولی آزادی آنها منوط به پیشرفت مذاکرات صلح باشد.
اما چرا در این شرایط آنهم در حالیکه نتانیاهو و همائتلافیهای وی اعتقادی به این امر ندارند؛ مذاکرات باید از سر گرفته میشد؟ مذاکراتی که ناظران و کارشناسان آن را با اقدامات اخیر رژیم صهیونیستی" خفه شده در نطفه" میخوانند. فرضیات متعددی در این میان مطرح میشود؛ تضعیف موقعیت حماس، گسستن پیوندهای این جریان با ایران، تشدید بحران اقتصادی در اراضی اشغالی و غزه، تهدید آغاز انتفاضهای دیگر، روی کارآمدن نظامی در مصر و... از جمله دلایلی است که در تحلیل ریشههای آغاز مذاکرات باید آنها را مدنظر داشت. با این حال اما تلاش و تقلاهای جان کری برای احیای مذاکرات این فرضیه را تقویت میکند که بیش از همه واشنگتن نیازمند از سرگیری مذاکرات و نمایش مذاکره است.
ناظران بر این اعتقادند که آغاز مذاکرات میتواند بدین معنا باشد که طرف آمریکایی و اسراییلی احساس میکنند موازنۀ قوا در خاورمیانه بعد از جنگ داخلی طولانی مدت در سوریه و همچنین بحران مصر تغییر کرده و وضعیت موجود اجازۀ تحمیل توافق موردنظر آمریکا و اسراییل به طرف فلسطینی را خواهد داد؛ از این رو شاید با تحمیل برخی شروط به طرف فلسطینی امکان حصول توافقاتی در سطوح پایین وجود داشته باشد؛
اما پر واضح است برای دستیابی به توافقات کلان تا زمانی که مطالبات و پیشزمینههای صلح(5 میلیون آوارۀ فلسطینی، مرزها، قدس، شهرک سازی) فراهم نباشد، جمع شدن دور میزی که محکوم به شکست است، تنها حرکتی سمبولیک برای نمایش دادن ارادهای مصنوعی در این مسیر است. در صحت این واقعیت همین بس که جنگندههای رژیم صهیونیستی در صبح آغاز مذاکرات در آسمان غزه دست به مانور و پرتاب راکت میزنند و فضای گفتگو را با تهدید و ارعاب آغاز میکنند.
5252

چرا مذاکرات باید شروع میشد؟
کد خبر 308277
نظر شما