به گزارش خبرآنلاین، «من این نسل» نوشته محمدرضا اسدزاده، نقدی اجتماعی با نثر ادبی است که به موضوع رویارویی و گفتوگوی نسلها میپردازد. این کتاب به مفهوم مطرح اینروزها؛ «اعتدال» میپردازد و رفتار جریانهای افراطی را به نقد میکشد. این کتاب در چهار فصل و در قالب داستانی، مسایل اجتماعی را در یک گفتوگوی دوستانه مطرح میکند و در فصل چهارم طی یک نامهنگاری ادبی مسایلی از جمله تظاهر کردن، خشونت، آزادی، دینداری، ادبیات و دوستی از نگاه نسل جدید برای نسل گذشته بیان میشود. «من این نسل» تجربه زیسته فرهنگی در دهه 60 و 70 پس از انقلاب است. حاصل اعتقاد و تضادهای این نسل. گفتوگوی صمیمانه و دوستانه با آدمهای تندرو که مرزی برای تعامل و تفاهم نمیشناسند.
«من این نسل» با حمایت انجمن ادبی طوطی (انجمن نویسندگان و فعالان ادبی ایرانی در باکو) و بنیاد فرهنگ ایرانی توسط نشر نریمانف در کشور آذربایجان باکو منتشر شده است. با نویسنده کتاب که در سال 2008 جایزه فرهنگی سال پایتخت فرهنگی جهان اسلام در باکو را دریافت کرده است، روزنامه شرق با نویسنده کتاب گپ کوتاهی زده است که در ادامه میخوانید:
کتاب «من این نسل» با پرداختن به مسایلی که کمتر در قالب کتاب مطرح یا نقد شده، از برخی مرزها عبور میکند. نوع نگارش متفاوتی هم برای کتاب انتخاب شده، نظرتان چیست؟
این مرزها را باید تعریف کنیم. قصد من از نوشتن این کتاب نقد اجتماعی بوده است نه نفی. این را در مقدمه هم آوردهام. این کتاب نقد مرزهای بیهوده در برابر دو نسل جدید یعنی نسل انقلاب و نسل جوان بعد از انقلاب است. رفتارهای نسل انقلاب برای بیان آرمانهایشان و شیوه بیان این آرمانها موضوع نقد کتاب بوده است. حالا باید این مرزها را تعریف کرد. منظور مرزهای نگارشی است یا مرزهای اجتماعی و خط قرمزهای اجتماعی و فرهنگی.
مسایلی که در کتاب مطرح میشود چقدر با مسایل اینروزها نزدیکی یا زاویه دارد؟
در نقدها و صحبتها به این نکته اشاره شد. از آقای دکتر رضا داوری، رییس فرهنگستان علوم ایران تا استاد خرسند و برخی از نویسندگانی که کتاب را خواندهاند که بیشتر به نوع نگاه کتاب اشاره داشتند، برخی هم به نوع نگارش و نثر کتاب. برخی هم اعتقاد داشتند این نسلی که مخاطب نقدهاست، دورهاش تمام شده و دیگر به حاشیه رفته است و سخن گفتن از آن یا نقدشان بیهوده است. البته من اینطور فکر نمیکنم. تغییر شرایط امروز جامعه از لحاظ اجتماعی و سیاسی هم این را نشان خواهد داد. جریان تندرو و افراطی در عرصه اجتماعی و فرهنگی فعالتر خواهد شد. «من این نسل» نقد همین افراطیگری و تندروی در عرصه اجتماعی و فرهنگی است. کتاب همین افراد را نشانه گرفته است. درواقع کتاب حاصل یک تجربه زیسته بود. نسلی که پایان جنگ و تحولات اجتماعی پس از آن تا امروز را از نزدیک لمس و اختلافها و تضادهای نسلی و طبقاتی و ایدئولوژیکی را از نزدیک درک کرده است.
بخشهای ابتدایی کتاب روان است اما هرچه پیش میرود سختتر و پیچیدهتر میشود.
شاید چون بخش اول بیشتر دیالوگمحور است، اینطور به نظر میآید و به نثر داستانی نزدیک شده است. ولی بخشهای بعدی بیشتر اولشخص مفرد است و من خواستهام یک سوی این جریان افراطی ضدفرهنگی را به نقد یک نفر از نسل جدید بکشم وگرنه کل کتاب روایت است و نثر روایی غلبه دارد.
چرا در شیوه نوشتن اینقدر تحتتاثیر نادر ابراهیمی هستید؟
طبیعتا زیاد. بالاخره بنده سالها شاگرد نادر ابراهیمی بودهام و نوع نثرنویسی را بیشتر با ایشان و استاد خرسند دنبال کردم. سالها با آنها در تماس بوده و کارهایم را به آنها نشان میدادم. در شیوه نوشتن سعی کردم از خیلیها بهره ببرم. کل کتاب شاید بیش از 10بار بازنویسی شده است. کلمههای جایگزین زیادی را در بازنویسیها پیدا میکردم. کار سخت بود چون میخواستم از واقعیتهای روزگاری بنویسم که هنوز در آن هستیم و از آدمهایی که کنار ما زندگی میکنند.
در متن کتاب بارها تاکید میکنید که نسلها باید ادبیات و زبان خودشان را بفهمند و شاید بهنوعی مشکلات نسلهایرودرروی هم در این سالها را در ادبیات و زبانشان میبینید؟
همه مشکلات زبان و ادبیات نیست. تاکیدم این بوده که باید به یک همزیستی مسالمتآمیز برسیم. یعنی تعامل به جای تخاصم فرهنگی و این مقدمهاش درک زبان و ادبیات است. ما باید بدانیم که از نژاد یک ملت متمدنی بوده و هستیم و یکی از آثار تمدن ما زبان ماست. بخشی از مشکل جدی جامعه ما این است که زبان هم را نمیفهمیم. چون اول به هم گوش نمیدهیم. دوم اینکه نمیخوانیم. نوشتههای یکدیگر را نمیخوانیم. کلی قضاوت میکنیم. مشکلی که درحال حاضر در رسانه، کتاب و در ادبیات متناسب با نسل جدید وجود دارد، این است که یکسویه قضاوت میشود. نخوانده نفی میشود. و اینها فرهنگ اجتماعی ما را با بحرانهای جدی روبهرو کرده است. نگاه ایدئولوژیک بسته در جامعه ما موجبات رشد و بالندگی ادبیات را میگیرد. این نقد ایدئولوژی بهمعنی نفی آرمانگرایی و نگاه ایمانی و آیینی نیست. وقتی اینگونه حرف میزنیم نباید تصور کنید گوینده یک فرد ضد آرمانی یا به قول خودمان ضدانقلاب است. «من این نسل» یک اثر ضدانقلابی نیست. یک اثر انتقادی با تاکید بر اعتدالگرایی است. نقد رفتارهای افراطیون است. اعتدالگرایی در رفتار و گفتار نسل انقلابی ضرورت زمانه ماست. همان مفهوم «اعتدال» که اینروزها نسلهای مختلف روی آن به نوعی هماندیشی رسیدهاند.
6060
نظر شما