۰ نفر
۲۵ شهریور ۱۳۹۲ - ۰۲:۰۸

نسیم عرب امیری در روزنامه قانون نوشت:

با پارتی وارد اداره ای شد
مشتی رجب دوباره کاره ای شد
نیومده مدیر یک بخش شد
خبر به سرعت همه جا پخش شد
می خواست بیاد و با تلاش و کوشش
قابلیّت هاشو بده نمایش
می خواست مدیرا رو بذاره تو کَف
از این تلاش و همت مضاعَف

به کارمندای خودش گفت اگر
از این به بعد می خوان حقوق بیشتر،
تلاششون رو چَن برابر کنن
باید که کارشون رو بیشتر کنن
از این میون یه کارمند تنبل
به حرف مش رجب نمی ذاشت محل
یا گرم بازی بود با کامپیوتر
یا صحبتای چرت و پرت و وِر وِر
مشتی رجب با اون همه پشتکار
خسته شد از دست جوون کم کار

گزارشی تهیه کرد کامل
بُرد به خدمت مدیر عامل،
که غیر یک جوون بی بند و بار
ما همه مثل اسب(!) می کنیم کار
باید که این جوون رو کرد بیرون
اینجا یا جای بنده است یا ایشون
نمی دونست اون طرف غائله
شوهر خواهر مدیر عامله!

بعد یکی-دو ساعتی انتظار
آخر سر مدیر تحت فشار،
به مش رجب حکمی رو ابلاغ کرد
که طفلکی با دیدنش داغ کرد
همون وسط یک دفعه رفت از حال
آخه یه آدم چِقَدر بد اقبال؟!
از خودش و از همه بیزار شد
مشتی رجب دوباره بیکار شد!

 

6060

کد خبر 313223

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 5
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • زرویی US ۰۳:۲۲ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۵
    12 0
    مشتی رجب چای و سماورت کو...سینی باقالی و گلپرت کو مشتی رجب قربون میز و فایلت...قربون زنگ گوشی موبایلت مشتی رجب قربون ریخت و تیپت...بوی چوپوق نمیده عطر پیپت
    • بی نام A1 ۱۳:۴۱ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۹
      0 0
      بی نام دوم! گویا متوجه نشدی نویسنده اولی عمدا نام خودش را "زرویی" گذاشته و به عمد نام مشدی رجب را به جای مشدی حسن آورده تا این شباهت را یادآور بشود!
  • بی نام A1 ۱۷:۲۷ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۶
    4 1
    به ظاهر محاوره ای سروده شده است اما باید وزن را با کش و قوس دادن کلمات جور کرد! تقلید ناشیانه ای از مثنوی های آقای زرویی که عزیزی این بالا بخشی از آن را نوشته است
    • بی نام دوم! DE ۱۴:۰۵ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۸
      4 1
      شما اگه کارهای آقای زرویی را خوانده بودید می دانستید ایشون هیچ وقت از اسم مش رجب توی کارهاشون استفاده نکردند .این عزیز ! جهت اظهار فضل اشتباه نقل کردند مشتی رجب شخصیتی بوده که در آبدارخانه گل آقا بوده و بعداحذف شده .این شعر هم تا جایی که ما دنبال کردیم داستان یک آدم بدشانس در موقعیت های مختلف است و هیچ ربطی به هیچ اثر دیگری ندارد!
  • بی نام IR ۲۲:۵۶ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۹
    3 0
    سرودن شعر محاوره ای و عامیانه در تیول شخص خاص نیست . البته ابوالفضل زرویی نصرآباد با سرودن شعر تقدیم به بامعرفتهای عالم باعث شد تا این نوع شعر مورد توجه شاعران ، طنز پردازان و حتی ترانه سرایان قرار گیرد. طبعا رعایت قواعد شعر محاوره ای الزاماتی دارد که ایجاد شباهت ناگزیر می کند. با این وصف و علی رغم تمام شباهتهای ناگزیر و نزدیکی های زبانی ، بشخصه از جهت مضمون و شیوه نگاه و بیان ، هیچ شباهتی میان آثار کسانی چون خلیل جوادی ، زرویی و خانم عرب امیری نمی بینم. برای خانم عرب امیری که از برجسته ترین طنزسرایان کشور و بی شک موفق ترین زن طنزسرای ایرانی اند ، آرزوی موفقیت دارم. بسیار لذت بردم.