جیمی کارتر رئیسجمهور اسبق آمریکا در یادداشتی در نشریه الدرز می نویسد:
بیست سال پیش در چنین روزی من در کاخ سفید بودم که معاهده اسلو امضا شد موفقیت مذاکرهکنندگان نروژی منجر به امید میلیونها فلسطینی و اسرائیلی شد که صلح در نهایت چیره خواهد شد. متأسفانه از سال 1993 به بعد هیچ موفقیت چشمگیری نبوده و پسرفتهایی وجود داشته اما دور جدید مذاکراتی که از سوی جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا برگزار شد دلگرم کننده است.
پس از آنکه چندین نفر با جان کری و سپس با رهبران فلسطینی دیدار کردند ما با احتیاط خوشبین بودیم اما پرسشهایی در این خصوص داشتیم که آیا ایالات متحده و طرفهای مذاکره اراده دارند تا تصمیماتی سخت اتخاذ کنند و هزینه سیاسی آن را هم بپردازند یا خیر. آیا اسرائیل از شهرکسازی در سرزمینهای فلسطینیها متوقف می کند؟ آیا ایالات متحده به جای اینکه حامی اسرائیل باشد، میانجی صادقی خواهد بود؟ آیا جناحهای فلسطینی به اتخاد و برگزاری انتخابات تشویق میشوند
حمایت مردمی، نیرویی در کالبد مذاکرهکنندگان
طبعاً مذاکرهکنندگان محتاط نمیتوانند با اتخاذ تصمیمات نهایی به ارادهی خود پاسخ این پرسشها را بدهند اما تسلیم در برابر موافقت ملت خویش در یک همهپرسی ارائه امتیازات ضروری را برای آنها آسانتر خواهد ساخت. ما این را در دیدارهای قبلیمان با رهبران حماس مشاهده کردیم که آشکارا تصریح میکردند توافق مذاکره شده از سوی رهبر PLO را میپذیرند به این شرط که مردم در یک انتخابات آزاد و عادلانه به آن رأی دهند. این دلگرمکننده است که هم نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل و هم پرزیدنت محمود عباس، تسلیم در برابر هر موافقتی که در یک همهپری مردمی به آن دست یافته شود را وعده دادهاند مطمئن هستم که هر دو طرف یک توافق صلح متوازن را میپذیرند.
هم محمود عباس و هم نتانیاهو به یک همه پرسی نیاز دارند البته اگر آنها میخواهند انعطافپذیری و مشروعیت لازم برای رسیدن به یک توافق بالقوه را داشته باشند. نتانیاهو در ائتلاف محافظهکار خود با توافق بر مذاکرات صلح با این شناخت در اقلیت قرار گرفته که مرزهای سرزمینی باید براساس مرزهای سال 1967 باشد.
عباس هم در درون رهبری فلسطینیها با انتخاب ورود به مذاکرات صلح در اقلیت قرار گرفته در حالی که ساخت شهرکهای اسرائیلی - که طبق قوانین بینالمللی غیرقانونی است.
با سرعت و شتاب همچنان ادامه دارد. عامل مهم دیگر این است که جانکری گام مهمی با حمایت از طرح صلح عربی برداشت؛ طرحی که از سوی ملک عبداللله ولیعهد وقت ربستان ارائه شد و در سال 2000 با حمایت 22 عضو اتحادیه عرب و سپس با حمایت 35 دولت اسلامی دیگر از جمله ایران مواجه شد. طرح صلح فعلی عربی عادیسازی روابط میان اسرائیل و جهان عرب را در ازای عقبنشینی اسرائیل از مرزهای تسخیر شدهی 1967 ارائه میدهد که با مذاکرهای جزئی در مورد تبادل زمین مورد حک و اصلاح قرار گرفت.
برای اسرائیل، این مساله نشانگرِ - دستکم - وعده صلح و روابط عادی تجاری با ملتهایی است که از آن حمایت کردهاند. نظرسنجیها نشان میدهد که بندههای اساسی پیشنهاد اعراب در میان مردم اسرائیل شناخته شده نیست اما آنها اعلام میکنند که به محض آگاهی از اصول آن، اکثریت اسرائیلیها از توافق بر اساس عبارات آن استقبال میکنند. این میتواند تشویق کننده نتانیاهو باشد که در خصوص نیاز به معاملهای صحبت کرد که باید مورد موافقت مردم قرار گیرد. در سخنان او «صلح با همسایگانمان نیازمند صلح در میان خودمان است و این هم از طریق همهپرسی به دست میآید.»
صلحطلبان، تاریخ را میسازند
رهبران گذشته اسرائیل سابقه ارزشمندی در مورد توافق نهایی صلح با فلسطینیان به وجود آوردهاند. حتی از کسانی که انتظار نمیرفت چنین کاری انجام دهند مثل مناخیم بگین، اسحاق رابین، اهود اولمرت و حتاً آریل شارون، وقتی من پیمان کمپ دیوید را میان اسرائیل و مصر در سال 1978 به وجود آوردم، احساس میکردم که هیأت اسرائیلی در کل تمایل بیشتر برای رسیدن به توافق دارد تا نخستوزیرشان مناخیم بگین.
معتقدم که یک تماس تلفنی با آریل شارون و سپس دیدار یکی از چهرههای قدرتمند جناح راست در دولت او با وی بود که شارون را متقاعد به پذیرش پیشنهاد صلح کرد.
شباهتهایی با وضعیت امروزی وجود دارد. بسیاری از رهبران اسرائیل تمایل بیشتری به مذاکرات صلح دارند تا خود نتانیاهو. با این حال، او میداند که صلح با فلسطینیها براساس دو کشور مستقل که با هم در صلح زندگی میکنند برای حفظ شخصیت دموکراتیک و یهودی اسرائیل ضروری است. تاریخ به ما میآموزد که رهبران بزرگ میتوانند از خود انعطافپذیری نشان دهند و توافقات لازم را به وجود آورند آنگاه که صلح از سوی مردمی که بر آنها حکومت میشود به عنوان یک ضرورت شناخته شود.
معامله صلح در سال 1978 و 1993 امکانپذیر بود. امروز هم هنوز چنین است اما زمان در حال سپری شدن است و تصمیمات سخت باید به زودی گرفته شود. همانند 35 سال پیش نقش ایالات متحده به عنوان یک میانجی بیطرف و صادق، برای موفقیت مذاکرات اخیر ضروری است. تصویب این معامله صلح در یک همهپرسی مالکیت مردمی در هر دو سو و نیز حمایت بینالمللی را تضمین میکند و برای استفاده از زمان ارزشمندی که رها شده به بهترین شکلی استفاده خواهند کرد و به پیش خواهند رفت.
52301
نظر شما