سیدعلی خرم سفیر و نماینده اسبق ایران در سازمان ملل متحددر یادداشت تحلیلی درباره رابطه ایران و آمریکا می نویسد:
تبادل نامه بین آقای اوباما و آقای روحانی در فضای بسیار پیچیده و تشنجآمیز خاورمیانه میتواند سرآغاز به موقعی برای حرکت دو کشور بهسوی تنشزدایی و تأثیر مثبت آن بر خاورمیانه باشد. اگرچه تبادل چنین نامههایی بین روسای جمهور کشورها مرسوم و عادی است ولی بین ایران و آمریکا که سابقه 35 سال خصومت سرد دارند امری قابل توجه و حاکی از وجود اراده برای شروعی دیگر است.
دولت قبلی ایران اگرچه مبتکر ارسال نامه به رئیسجمهور آمریکا بود ولی چون در فضایی غیر دیپلماتیک، آن اقدام صورت گرفت و رئیسجمهور مذکور خود مطرحکننده نظریههایی ناهمسو با درک و تفاهمات بینالمللی بود، نتوانست پاسخ متقابل و متناسب دریافت کند. مهمترین اهرم آقای روحانی در جامعه بینالمللی مربوط به مشروعیت ایشان در جامعه ایران است که مبتنی به رأی اکثریت مردم است. روحانی خواهان آرامش و تعامل سازنده در سیاست خارجی و برقراری آزادی اجتماعی، احترام به کرامت انسانی، پیروی از اسلام میانهرو و پرهیز از تندروی است.
این اهرم که در گذشته چندان جدی گرفته نشده بود باعث شده اقدامات سیاست خارجی منتج به نتیجه نشود و برقراری و تقویت تحریمها علیه کشورمان در دستور کار غرب قرار گیرد. در ظرف یک ماهی که آقای روحانی ریاست جمهوری را بهعهده گرفته و نشان دادهاند به تعهدات خود با مردمی که به ایشان رأی دادهاند، پایبند هستند، واکنش جامعه بینالمللی و به ویژه غرب هم نسبت به ایشان و ایران در حال تغییر است. به هر اندازه که ایشان به تعهدات خود و نسبت به قولهای انتخاباتی خود به مردم پایبندی داشته باشد، مقبولیت داخلی و به تبع آن مقبولیت خارجی ایشان ادامه یافته و تقویت میشود. به عبارت دیگر حکومتی که بهطور واقعی برخاسته از مردم باشد از نظر بینالمللی قابل شکستن نیست و اقبال آقای اوباما به آقای روحانی از همین نقطه شروع میشود.
آمریکا ظرف 35 سال گذشته چندین بار سعی کرده بر گذشته روابط تنشآمیز دو کشور فائق آید ولی ایران هیچگاه نتوانسته به دلائل ضدونقیض به این کشور اعتماد کنند. هرگاه مواردی هم پیش آمده که ایران و آمریکا نظیر زمان آقای بیل کلینتون و آقای خاتمی به هم نزدیک شوند، سابقه و فضای بیاعتمادی همراه با تندروی در هر دو کشور بر ابتکار روسای جمهور غلبه کرده و آن را در ابتدای امر عقیم کرده است. یقینا سوابق منفی و قابل استناد در تاریخ روابط دو کشور وجود دارد ولی منافع درازمدت هیچ دو ملتی نمیتواند گروگان سوابق منفی گذشت باشد زیرا دوستها و دشمنیها در روابط بینالملل برخلاف چارچوبهای ایدئولوژیک، دائمی و ابدی نیستند بلکه منافع و امنیت ملی هستند که این دوستی و دشمنیها را تعریف میکنند. آقای اوباما با ارسال نامه تبریکآمیز به مناسبت انتخاب آقای روحانی در حقیقت گذشته بیپاسخ را جبران کرده ولی باید آن را نقطه شروع ارتباط دو کشور فرض کرد و اجازه داد دو کشور وارد مذاکره سازندهای شوند که به گلههای یکدیگر گوش فراداده و بر بیاعتمادی گذشته فائق آیند.
آقای اوباما اعلام کرده است که آماده شروع فصل جدیدی در روابط دو کشور است اما این اظهارنظر قطعاً در میدان عمل میتواند ارزیابی و سنجیده شود. از هماکنون بسیاری در ایران این اظهارنظر یا اقدام مثبت را با سایر اظهارات و اقدامات آقای اوباما مقایسه میکنند. سایر اظهارات آقای اوباما نظیر «همه انتخابها در مورد ایران روی میز است» به هیچ وجه به نامهنگاری وی نمیخواند زیرا اظهارات تهدیدآمیز آقای اوباما نه تنها در ایران از سوی همان رأیدهندگان به آقای روحانی، مثبت تلقی نشده بلکه نشان از غیرصادقانه بودن آقای اوباما در گفتار و عمل تلقی میشود. اگر آقای اوباما بخواهد با اینگونه سیاست با ایران پیش رود اطمینان داشته باشد نشست و برخاستهای دیپلماتیک اولیه نقشی در غلبه بر گذشته سرد نخواهند داشت و این فرصت بسیار ارزشمند که در ایران بهوجود آمده به عنوان خاطره در تاریخ دو کشور محو خواهد شد.
اما اگر آقای اوباما لحن صحبت و نیات خود را تغییر داده و آن را بر مبنای صداقت و دوستی و احترام شکل دهد پاسخ مثبت از جامعه ایران و دولت آقای روحانی خواهد یافت. نتیجه چنین امری همکاری سازنده و مثبت ایران در حل معضلات خاورمیانه و جهان با جامعه بینالمللی خواهد بود. یقینا نقشی که اروپا کمویش در این ایام بازی میکند اگر سیاستی تعیین شده باشد و بخواهد تحریمها را به نفع گرم شدن و گسترش روابط و جلب همکاری ایران کاهش دهد پاسخ متقابلی از ایران دریافت خواهد کرد ایران در مورد سیاست هستهای خود مکررا اعلام کرده که به دنبال سلاح هستهای نیست لذا میتوان راه حلی معقول و واقعگرایانه برای آزمایش این نیت پیدا کرد که هم اعتماد گروه 1+5 جلب شود و هم اعتماد و دوستی با ایران خدشهدار نشود.
اشتباهی که دامنگیر آمریکا و بهطور کلی غرب شده این است که در مورد تأثیر تحریمها بیش از حد مبالغه نمودهاند تحریمها مؤثر بودهاند ولی تأثیر بیشتر آن به خاطر سوءمدیریت در دولت گذشته بوده و البته دولت جدید در رفع و کاهش آن خواهد کوشید و در کمتر از یک سال آثار مثبت آن هویدا خواهد شد.
لذا به جای دل بستن به معضلات و مشکلات و تصور اینکه ایران لاعلاج شده، باید اندیشهای سازنده داشت و یک فرمول برد - برد را طراحی کرد تا تماسها و مذاکرات ایران و آمریکا امیدوارکننده و منتهی به نتیجه باشد.
23301
نظر شما