شخصی به نام آقای توانا که جزو کلاه سبزهای ارتش شاه بود، به همراه احمد یک مدرسه غیرانتفاعی را راهاندازی کردند. توانا از طریق برادر خانم خود که در ناسای آمریکا فعالیت میکرد، زیر پای احمد نشستند و گفتند اگر به آمریکا بیایی ما آنجا تسهیلات و کار خوبی به تو میدهیم که در نهایت احمد را به آنجا بردند. بعد از اینکه او را بردند به او گفتند اگر پناهنده نشوی ما نمیتوانیم این امکانات را به تو ارائه دهیم چون پسر فلانی هستی و ما به تو شک داریم.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه برای پناهندگی دو مصاحبه با احمد صورت گرفته است، اظهار داشت: وی به مغازهای در آمریکا میرود که برای من کفش بخرد و بفرستد که افبیآی به او شک میکند و به احمد میگوید تو پناهنده هستی یا با پدرت در ارتباطی؟ که این موضوع باعث زندانی شدن احمد شد. او در زندان بود. ما میخواستیم طی عملیاتی او را به دبی منتقل کنیم اما چون ریسک این عملیات بالا بود، آن کار را انجام ندادیم تا اینکه ما فرصتی به دست آوردیم و با کمک خودش او را به دبی آوردیم و در آنجا مستقر شد.
محسن رضایی در مورد حادثهای که سال گذشته برای پسرش رخ داد، اظهار داشت: متاسفانه زوایای این حادثه مشخص نشده است. پلیس امارات در این زمینه با ما همکاری نمیکند، حتی موبایل و کامپیوتر وی را هم به ما نمیدهند تا ببینیم آخرین تماسهای وی با چه کسانی بوده است.
1717
نظر شما