در سینمای ایران که حالا حالاها به صنعتی حرفه ای بدل نخواهد شد کم پیش می آید تهیه کننده ای را پیدا کنی که حتی یک گاف هم در کارنامه تولید فیلمش نداشته باشد. ایرج تقی پور بدین لحاظ یکتاست؛ فیلمهایی که او تهیه کرده از «روز کارنامه» گرفته تا «رقص در غبار»، «شهر زیبا»، «مواجهه» و «صندلی خالی» آثاری هستند که جملگی در شمار آثار مورد توجه منتقدان جای می گیرند ولی عجب اینکه وی از سال 87 به این سو که «صندلی خالی» را تهیه کرد و البته نتوانست فرصتی برای اکران آن بیاید نتوانست فیلمی را به عنوان تهیه کننده بر فهرست کارنامه اش بیفزاید. این تهیه کننده در گفتگو با شبکه ایران درباره دلایل این کم کاری و تازه ترین پروژه ای که مشغول کار بر روی آن است صحبت کرده است. متن کامل گفته های تقی پور را در ادامه می خوانید:
امثال من نتوانستند کار کنند
در دولت احمدی نژاد جایی برای من و امثال من نبود و برمبنای یک وضعیت کاملا طبیعی آنها که مانند بنده بودند نتوانستند کار کنند و اگر استثنائاتی در این مورد وجود دارد احتمالا مرهون فعالیت در نهادهایی به جز سازمان سینمایی است. مثلا منوچهر محمدی و رضا میرکریمی هم در همین دوران کار کردند اما این فعالیت برآمده از سازمان سینمایی نبود و آنها در پاسخ به تقاضاهایی که در حوزه وجود داشت توانستند فیلم تولید کنند. به هر حال این تقاضا برای من وجود نداشت که در حوزه کار کنم.
فیلمنامه هایم به واسطه نام من رد شد
البته خیلیها بودند که می رفتند پیش شمقدری و دست کمک به سویش دراز کرده و به این واسطه پروژه هایی را هم از آن خود می کردند اما من دون شأن خودم می دانستم که از شمقدری تقاضای همکاری کنم. وقتی دو سه عنوان از فیلمنامه هایی که ارائه کرده بودم به واسطه نام تهیه کننده که من بودم رد شد فهمدیم دوستان علاقه ای به فعالیت من و امثال من ندارند. همین قدر بدانید که فیلمنامه ای با مضمون خیانت به اداره نظارت ارائه کردم آن هم نه خیانت به آن شکلی که به یکباره در سینما اپیدمی شد اما فیلمنامه من رد شد و آدمهایی که در عمرشان یک فیلم هم نساخته بودند توانستند برای تولید آثاری با همین مضمون مجوز بگیرند. برای روشن شدن قضیه خط کلی فیلمنامه را هم می گویم که درباره خانمی بود که تصور می کند شوهرش به او خیانت کرده اما در نهایت معلوم می شود که این خانم، بیمار روانی است! به این فیلمنامه کاملا آموزنده مجوز ندادند اما خودشان ده ها فیلم با نگاهی سطحی به مقوله خیانت ساختند.
حتی پروانه شرکتم را هم تمدید نکردم
حتی پروانه پنج ساله شرکت فیلمسازی ام در دوره شمقدری باطل شد اما حتی تقاضای تمدید پروانه را نکردم چون می دانستم از نظر آنها من غیرخودی هستم.
طراحی دو شهرک سینمایی مجهز
در این فرصت چهار ساله هرچند نتوانستم فیلمی تولید کنم اما درگیری در طراحی مجتمع خدمات فیلمسازی شرکت نورتابان باعث شد که از سینما دور نباشم. در شرکت نورتابان دو شهرک سینمایی کاملا به روز اجرایی شد. یکی در جاده قم است؛ یک شهرک کامل که برای فیلمبرداری «محمد(ص)» مجیدی ساخته شد اما مادامی که فیلم مجیدی پخش نشود کسی نمی تواند از آن استفاده کند چراکه رونمایی از دکورها با فیلم مجیدی صورت خواهد گرفت.
از آن سو مجتمع نورتابان یک شهرک سینمایی هم در محل سابق کارخانه قرقره زیبا واقع در اتوبان کرج احداث می کند که من به عنوان طراح اجرایی این پروژه به کار مشغول بودم. این شهرک رفته رفته به جایی می رسد که تمامی خدمات موردنیاز یک شهرک درخور را دارا خواهد بود. از کارگاه های خدماتی و انبارهای فنی گرفته تا انبارهای تجهیزات و آکسسوآر و حتی پلاتوهای سینمایی در این شهرک ایجاد می شود و فضایی مشابه استودیوهای هالیوودی خواهیم داشت. مساحت اولیه این شهرک 2 هکتار بود اما بعدا به 5 هکتار خواهد رسید.
ترجمه کتابی منبع درباره جلوه های ویژه
به جز این همچنان به کار تدریس در دانشگاه می پردازم. ضمن اینکه یک کتاب منبع در زمینه جلوه های ویژه را هم ترجمه کردم؛ این کتاب پر است از تصاویر و اسرار پشت پرده فیلمهای هالیوودی را عیان کرده است. کتاب در اختیار انتشارات هرمس است و به زودی منتشر خواهد شد. یک کتاب دیگر باز هم با موضوع جلوه های ویژه را در دست ترجمه دارم.
تولید پروژه «تسخیر لانه جاسوسی»
طرحی را آماده کرده ام برای ساخت فیلمی سینمایی با موضوع تسخیر لانه جاسوسی. حدودا 20 سالی می شود که درباره ساخت فیلم با این مضمون بحثهایی می شود اما به طور جدی ما 5-6 ماه است که پروژه را در دستور کار قرار داده ایم. احتمالا کارگردانی کار را کمال تبریزی برعهده خواهد داشت که هم خودش در جریان تسخیر حضور داشته و هم فیلمساز خوبی است. داستان فیلم در بستر تسخیر سفارت رخ می دهد و حین روایت داستانی جذاب که درون سفارت رخ می دهد همه وقایع مربوط به تسخیر را هم تصویری می کنیم. برای فیلمبرداری نماهای مربوط به سفارت به لوکیشنهای واقعی که همچنان موجود هستند و می توان از آنها استفاده کرد می رویم.
«آرگو» فیلمی است بسیار خوش ساخت اما به شدت مزخرف
در ساخت پروژه «تسخیر لانه حاسوسی» هیچ گاه به دنبال پاسخگویی به «آرگو» نیستیم چراکه فکر می کنم سینمای ایران به دنبال رقابت با هالیوود نبوده و نباید باشد. درباره «آرگو» هم معتقدم فیلم بسیار خوش ساختی بود، بسیار دیدنی اما بسیار مزخرف از نظر محتوا! فیلم از نظر محتوا نسبت به ایران رفتاری کاملا بیگانه و ناآشنا داشت اما هالیوودی ها وقتی میخواهند ماجرایی را بسازند چنان به سوژه نزدیک می شوند که مخاطب را مال خود می کنند. «آرگو» خوش ساخت است اما سازنده «آرگو» هیچ چیز از ایران نمی داند!
به لحاظ هزینه پروژه ای کاملا معمولی است
این را هم بگویم که پروژه ما به لحاظ هزینه پروژه ای کاملا معمولی است و در استانداردهای داخلی شاید حتی به نسبت کاری که قرار است صورت بگیرد آن را پروژه ای کم خرج می دانم که تمام پروسه تولید آن براساس یک برنامه ریزی دقیق پیش خواهد رفت بدون اسراف.
5757
نظر شما