قاهره، روز گذشته برای برگزاری دادگاه مرسی به پادگان نظامی تبدیل شده بود. مصر در آماده باش کامل با هزاران سرباز و نیروی امنیتی در خیابانها مسئولیت تأمین امنیت و جلوگیری از هرگونه حملۀ احتمالی به دادگاه را بر عهده داشتند. بالاخره مرسی از خودروی حمل متهمین پیاده شد و به دادگاه رفت و در همان قفسی قرار گرفت که روزی مبارک به همراه پسرانش در آن بود.
صحنۀ حضور مرسی در قفس متهمین بسیار قابل تأمل بود. او که زمانی در انتخاباتی آزاد و با رأی مردم روی کار آمد، در روز اعلام پیروزیاش کتش را کنار زد تا به مردم بگوید که ضدگلوله به تن ندارد و رییس جمهور همۀ مصریهاست. امروز با گذشت 4 ماه از کودتای نظامیان که منجر به سقوط مرسی شد، اسلامگرایان نه تنها نتوانسته اند در مقابل مشت آهنین نظامیان مقاومت کنند، بلکه با تضعیف پایگاه آنها، هیچ آیندۀ روشنی نمی توان برای حیات سیاسی آنها متصور بود.
اما چرا مرسی نتوانست در کشور اجماع ایجاد کند؟ اشتباه استراتژیک اخوانی ها چه بود؟ و آیا اخوانی ها باز هم قادر خواهند بود این شکست بزرگ را جبران کنند؟
حجت الاسلام و المسلمین دکتر داود فیرحی در گفتگو با خبرگزاری خبرآنلاین دربارۀ تجربۀ حکومتداری اسلامگرایان در مصر می گوید:
مصر راه دشواری را در تشکیل دولت اسلامی طی کرد. در این کشور شاهد تشکل بسیار پیچیده ای هستیم که دو سازمان بزرگ فکری را طراحی کردند؛ سلفی ها که سازمان های بزرگی دارند و دیگری جنبش های اخوانی.
هر دوی اینها برخلاف ترکیه ابتدا هدف گذاری شان بر روی دولت بود. یعنی این جریانها چون متولد سالهای دهۀ 1930 به بعد بودند، در واقع پیشینه و همان ایدئولوژی دهۀ 1930 را داشتند و برای اسلامی کردن جامعه، دنبال تصرف دولت بودند. آنها تصور می کردند که اگر دولت را تصرف کنند از طریق سیاست گذاری های به قول خودشان درست دولت، جامعه توسعه می یابد اما هر میزان که تلاش کردند در این قسمت ناموفق بودند.
اما از سال 1995 در مصر شاهد شیفت در ایدئولوژی سازمان و باورهای اخوانی هستیم. یعنی عبور از ایدئولوژی حکومت اسلامی به اندیشۀ جامعۀ دینی. یعنی همان مسیری که کمابیش در ترکیه قبلاً شکل گرفته بود.
این مسئله نشان می دهد که در مصر سازمان پیچیدۀ اخوان المسلمین که تجربۀ 85 ساله داشت، از درون آغاز به اصلاح کردن خود کرد. روند اصلاح این جریان نیز در حدود 10 سال طول کشید تا اینکه بتوانند از پس مانده های ایدئولوژی حکومت اسلامی به سمت جامعۀ دینی بیایند. در همین راستا ایدئولوژی جدیدی طرح کردند به نام "جامعۀ دینی و دولت مدنی".
فیرحی در پاسخ به این سوال که:" چرا به رغم تغییر در ایدئولوژی، مصر نتوانست به سمت تغییر در باورهای انسان مسلمان حرکت کند"؟
در مصر جریانی که در ترکیه بود، شکل نگرفت. در واقع از درون نیروهای اجتماعی جریان و یا تشکیلاتی پیدا نشد که حزب و دولت را کنترل کند. در واقع می توان گفت که اگر جامعۀ ناصری و دولت ناصری در مصر به لحاظ درونی دچار آشوب نشده بود، اخوانی ها قدرت آمدن به دولت را نداشتند. چون تشکل اخوانی قادر به تغییر دولت نبود و این سازمان تنها طراحی شده بود برای گرفتن دولت و به جامعه توجهی نمی کرد. دولت نیز با قدرت نظامی و قضایی، خود را سنگربندی کرده بود و اساساً نمی شد که وارد دولت شد.
به همین دلیل تا دولت از درون به هم نریخت، اخوان قدرت تأثیرگذاری بر دولت نداشت. در واقع می شود گفت که اخوان المسلمین مصر شانس آورد و در واقع تقدیر تاریخی بود که دولت مبارک به هم ریخت و اخوان المسلمین توانست با تشکیلاتی که داشت قانون اساسی و نظام جدید را طراحی کند. اما تجربه ای که اخوان یافت، این بود که یاد گرفت دیگر دنبال مباحث ایدئولوژیک نرود و به سمت اجتماعی کردن اخوان المسلمین برود.
حجت الاسلام و المسلمین پیرامون تجربۀ سایر کشورهای اسلامی گفت:
شبیه این تجربه در مصر در اندونزی نیز اتفاق افتاد. در اندونزی هم اسلامگرایان( مثل نهضت محمدیه و جمعیت علمای مسلمین) دولت را هدف گذاری کرده بودند و دولت قدرتمند سوکارنو نیز اجازۀ قدرت نمایی به آنها نمی داد. اما حادثۀ جنبش دانشجویی 1988 اندونزی به اسلامگرایان فرصت داد که به سمت قدرت بیایند.
تفاوتی که در اندونزی و میان دو کشور مصر وترکیه می بینیم این بود که در اندونزی دولت اصلاحات را شروع کرد. یعنی دولت، احزاب قدرتمند را ساخت و به شکل گیری احزاب 3 گانه کمک کرد و این احزاب از آن زمان دمکراسی اندونزی را راه انداختند. به این صورت که دولت اعلام کرد که هیچکس خارج از حزب نمی تواند کاندیدا شود و هیچ حزبی هم نمی تواند کاندیدا بدهد مگر اینکه حداقل در 50% استان ها دفتر داشته باشد و هیچ حزبی نمی تواند دفتر داشته باشد مگر اینکه 30% کادرش را خانم ها تشکیل دهند. بنابراین این نوع کار سبب شد که 3 حزب بزرگ در اندونزی شکل گیرد و این احزاب توانستند در انتخابات 1999، 2004 و 2009 در ظرف 10 سال از یک کشور عقب مانده به سومین دمکراسی بزرگ دنیا و یا اولین دمکراسی بزرگ جهان اسلام تبدیل شوند.
بازگشت مذهب به حوزۀ عمومی در کشورهای برجستۀ جهان اسلام راههای متفاوتی را تجربه کردند. ترکیه از مدنی شدن اسلام شروع کرد و مصر از تغییر ایدۀ تشکل اخوان المسلمین و در کشورهایی همانند اندونزی نیز مردم از حضور دولت طراح، بهره مند شدند.
مشروح گفتگو با حجت الاسلام و المسلمین دکتر داود فیرحی را فردا در صفحۀ بین الملل خبرآنلاین بخوانید
5252
نظر شما