مرتضی رضایی:وقتی شاگردش مدال طلا آورد نتوانست بعض اش را کنترل کند،رضا اشک می ریخت و مشت هایش را گره می کرد.همه ایرانی ها می دانستند که اشک های او به خاطر طلای چین و تایپه نیست.مهماندوست اشک می ریخت چون خیلی چیزها را به خیلی ها ثابت کرد.وقتی 9 ماه پیش غریبانه ایران را به سمت چین و تایپه ترک کرد کسی حتی به او یک زنگ هم نزد تا به رسم بدرقه با او خداحافظی کند.چه توقع زیادی؛مهماندوست زمانی که در ایران بود مجبور بود مثل یک کارگر ساده ساعت 5 صبح از خواب بیدار شود تا ساعت 6 در شرکت سایپا کارت بزند.او مدت زیادی منتظر ماند تا شاید شرایط کار برایش در تیم ملی فراهم شود اما آنها که حالا تیم ملی تکواندو ایران را به کابوس وار ترین روزهای خود رسانده اند دو دستی صندلی های خودشان را چسبیدند و برای اینکه خودشان بمانند دیگری را پس زدند.مهماندوست رفت بدون اینکه انتقادی کند.رفت تا در شرق دنیا سرمربی تیمی باشد که امروز بهتر از ایران نتیجه می گیرد و در روزی که سهم بهترین تکواندوکاران ما فقط مدال برنز است،شاگردان او با مدال طلا پز می دهند.
از مسابقات انتخابی منچستر حرف بزنید.شاگرد شما در حالی طلا گرفت و رقیب کره ای اش را شکست داد که حریف او تکواندو کار ایران را برده بود.
من چه چیزی باید بگویم؟حرفی ندارم که بزنم.به عنوان یک مربی آمدم اینجا و دارم هر چیزی را که باد گرفته ام به بچه های چین و تایپه ای آموزش می دهم.راستش از روزی که آمدم تصمیم گرفتم تمام تلاشم را بکنم.من به آنها تعهد داده ام و باید راه و روش امتیاز کسب کردن و مدیریت در زمین ورزش را به آنها آموزش بدهم.آن چیزی که من را خوشحال می کند این است که آنها آرام آرام حرکت می کنند اما هر چیزی که من می گویم را به راحتی یاد می گیرند و در مسابقات اجرا می کنند.
شاگردان شما در حالی طلا گرفتند که تیم ایران یکی از ضعیف ترین نتیجه های خودش را کسب کرد.
من می خواهم فقط درباره تیم خودم حرف بزنم.تیم ایران مربی،سرمربی و رییس فدراسیون دارند.هستند کسانی که باید پاسخ بدهند.من نه کاره ای هستم نه چیزی.اما درباره تیم خودم باید بگویم که 4 تا بازیکن در این مسابقات داشتیم که دو پسر در یک وزن شرکت کرده بودند.یکی از آنها موفق شد طلا بگیرد.یکی از دختران تیم ما هم توانست نقره بگیرد.اما متاسفانه ما همین دو مدال را گرفتیم.بچه های من خوب تمرین کرده بودند و من امید زیادی داشتم که باز هم مدال بگیرند.به هر حال قسمت نبود.
شما پس از اینکه شاگردتان مدال گرفت گریه می کردید.از این اشک ریختن ها می توان تعبیرهای زیادی کرد.اشک دلتنگی بود؟اشک شوق بود و یا...
این اشک شوق بود و اشک دلتنگی،آن هم فقط به خاطر مردم ایران.من در خارج از کشور هر افتخاری هم که بیاورم متعلق به مردم ایران است.وقتی شاگردم طلا آورد نتوانستم خودم را کنترل کنم.بی اختیار اشک میریختم و فقط یاد مردم ایران بودم.من یک ایرانی هستم و با عشق به مردم کشورم در این نقطه از جهان کار می کنم.مردم ما شک نداشته باشند که من هر کاری که از دستم بر بیاید برای افتخار آفرینی انجام می دهم و دوست دارم مثل قبل برای آنها جان فشانی کنم.
به نظر تغییر و تحولات اساسی دارد در فدراسیون اتفاق می افتد.چقدر امکان دارد که رضا مهماندوست دوباره سرمربی تیم ملی ایران شود.
اصلا دوست ندارم در این مورد حرف بزنم.من قراردادم با چین و تایپه را خیلی حرفه ای بسته ام و تا آخرین روزی که با آنها قرارداد دارم هر کاری برای موفقیت شان می کنم.قرارداد من تا پایان بازی های آسیایی است.باید ببینم بعد از این رقابت ها خدا چه می خواهد.
فکر می کنید در آن رقابت ها چین و تایپه باز هم بالاتر از ایران قرار می گیرد؟
من خوشحال می شوم که ایران قهرمان شود.من یک ایرانی هستم.هر فردی که ایرانی باشد دوست دارد تیم ملی کشور در هر زمینه ای موفق باشد.دنیای ورزش یک دنیای حرفه ای است.من برای ملی پوشان ایران در بازی های آسیایی آرزوی موفقیت می کنم.خودم هم در چین و تایپه تلاش می کنم تا به تعهداتم عمل کنم.گفتم که هر کاری برای موفقیت ورزشکاران آنها انجام می دهم تادر بازی های آسیایی بهترین نتیجه را بگیرند.
در این بین سهم مردم ایران فرق می کند.ناکامی ها تاثیر مستقیمی روی آنها می گذارد.
بحث مردم واقعا جداست.من این ناراحتی آنها را درک می کنم و از ناراحتی آنها ناراحت می شوم.مردم ایران قدر شناس ترین و مهربان ترین مردم دنیا هستند.اما یک چیزی را یادتان نرود بعضی از مسولین باید در مدیریت خودشان تجدید نظر کنند.مردم از رشته ای که همیشه موفق بوده توقع های زیادی دارند.
از تغییر و تحولات در فدراسیون ایران خبر دارید؟
چند وقت پیش شایعه شده بود که هادی ساعی قرار است همه کاره شود. اجازه بدهید که دراین مورد حرفی نزنم.دوست ندارم اظهار نظری در این مورد بکنم.
251 41
نظر شما