ماه ربیع، یادآور یکی از مهمترین رخدادهای تاریخ اسلام است؛ هجرت رسول خدا(ص) از مکه به یثرب. این هجرت از دو جهت اهمیت دارد، یکی از جهت نقش تاریخیای که ایفا کرده و دیگر از حیث نقش هنجاریای که در همیشه زمانها برای آدمیان دارد. از نظر تاریخی، چنان که دانسته است، پس از بعثت رسول خدا، مشرکان از هر طریقی وارد شدند تا آن حضرت را از فعالیتهایش باز داشته یا با خود هم سو سازند؛ ازشکنجه و آزار تا تزویر و تطمیع. اما چون هیچ یک از آنها کارساز نشد و پیامبر هم چنان بر طریق حق پافشاری میکرد، مشرکان به توطئهای سخت روی کردند که بر اساس آن مقرر شد تا از هر تیرهای افرادی به کار گرفته شوند و به اتفاق یک دیگر، به کشتن آن حضرت روی کنند. پیامبر(ص) اما تیزهوشتر از آنان و با در نظر داشت همه جوانب، و با یاری خداوند بزرگ، در همان شبی که خانهاش در محاصره مشرکان بود، امام علی(ع) را بر جای خویش نهاد۱ و خود از شهر مکه در اول ربیعالاول خارج شد، بیآن که مشرکان او را ببینند. پیامبر(ص) پس از ده روز راهپیمایی و پشت سر گذاشتن همه سختیها۲، به اتفاق ابوبکر به روایتی در دهم ربیع وارد شهری شد که پیش از این، برخی از مردم آن، طی سه سال با رسول خدا ملاقات کرده و پیام آسمانیاش را شنیده بودند و بدین گونه اسلام جانی تازه یافت۳ و این شهر پس از این به مدینة النبی خوانده شد.۴ هجرت پیامبر(ص) بزرگترین واقعه تاریخ است؛ دل کندن از همه داشتهها و تعلقات برای رسیدن به هدف الهی و والا و آغاز شکوفایی و گسترش اسلام. اما از حیث هنجاری و اخلاقی، هجرت، درس بزرگ زیستن متعالی است و طبعا اختصاص به رسول خدا(ص) ندارد، بلکه راهی برای تعالی و کوشیدن همه آدمیان است؛ همه آدمیانی که برای رسیدن به هدف خدایی و آسمانی خویش، بستری مناسب سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را مساعد نمییابند، هجرت این بستر را فراهم میسازد تا برای تحقق هدف خویش پیش بروند، چنان که برای بسیاری چنین بوده است. خداوند در قرآن میفرماید: کسانی هستند که فرشتگان جانشان را میستانند، در حالی که بر خویشتن ستم کرده بودند، از آنها می پرسند در چه کار بودید، میگویند: ما در روی زمین مردمی بودیم زبون گشته. فرشتگان میگویند: آیا زمین خدا پهناور نبود که در آن مهاجرت کنید؟ مکان اینان جهنم است و سرانجامشان بد.۵
۱- شرح الاخبار، قاضی نعمان مغربی، ج۱، ص۲۵۵.
۲- الهدایة الکبری، خصیبی، ص۸۴.
۳- امتاع الاسماع، مقریزی، ج۱، ص۵۸.
۴- خزانة الادب، بغدادی، ج۱، ص۷۴.
۵- نساء/ ۹۷.
نظر شما