۰ نفر
۲۸ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۴:۴۱

در جوامعی که مشکلات و معضلات چنان طومار زندگی را در هم می پیچد که عنان از کف افراد جامعه خارج شده و عقل کمتر توان هدایت زندگی بشری را خواهد داشت ، بی شک برای خلاصی از هزار توی مشکلات پناه بردن به "اعدام" یکی از راه های میانبری است که به ذهن می رسید .

 

آنچه در امر مجازات بیش از هر عامل  دیگری مورد توجه حقوق دانان و قانونگذاران بوده ، بحث عبرت آموزی مجازات برای کاهش ارتکاب جرایم مشابه و رعب آوری آن برای جلوگیری از تکرار جرم می باشد . مجازاتها در طول تاریخ بشریت دچار دگردیسی های فراوانی شده و بشر نیز با توجه به جمیع ملاحظات و توسعه یافتگی در ابعاد گوناگون زندگی خود با این دگرگونی ها برای تاثیر پذیری مجازات جهت کاهش ارتکاب جرم خود را مطابقت داده و جامعه شناسان و جرم شناسان نیز در این مسیر دشوار ، مجاهدت ها و جانفشانی هایی کرده اند تا جوامع مختلف بشری هر چه بیشتر از انحطاط و تباهی فاصله بگیرند .

بی شک هر چه میزان رشد جرایم و قانون گریزی در جامعه ای بیشتر شود ، انحطاط همه جانبه ای جامعه را فراگرفته و در اندک زمانی خورشید آن رو به خاموشی می گذارد . از همین منظر نخبگان یک  برای جلوگیری از فروپاشی جامعه خود اقدام به وضع قوانینی می کنند که مجازات ها در آن هرچه بیشتر عبرت آموز بوده تا بتواند فاصله بین انسان و جرم را افزایش دهد .

مجازات اعدام از این رو سختگیرانه ترین راه و عبرت آموز ترین نمونه مجازاتهاست . چراکه فیض حیات را ساقط نموده و هیچ بازگشتی را متصور نیست و جالب اینجاست که هر انسانی فارغ از اینکه به مبداء و معادی معتقد باشد یا نه ، اعدام را وحشتناکترین نوع مجازات می داند . از اینرو اغلب جامعه شناسان بر این باورند که "امنیت" ( حفظ جان ) از مهمترین منزلت های اجتماعی است که تمام مکاتب الهی و انسانی دستورالعمل های خاصی را برای نیل به آن اندیشیده اند .و جالب تر  اینجاست که برای انتخاب  مکاتب مختلف یکی از بهترین راه ها سنجش و مقایسه راه کارهای مکاتب مختلف در حوزه امنیت است .

حال در جوامعی که بیکاری از "مشکل" به جامه "معضل" ملبس شده و نداشتن مسکن مناسب و درآمد کافی قوزی بر قوزی دیگر افزوده است و زندگی در جامعه ای با قاعده هرم سنی بسیار وسیع ( بخوانیم جوامع جوان ) ، و کاهش شدید نرح ازدواج جوانان به دلایل مختلف ، جوان امروزی را چنان در گوشه رینگ زندگی اسیر ضربات خود نموده است ، - که غیر از اندک مردمی که نانی به کف دارند و خرده تقوایی توشه شان است ، الباقی دیگر هوشیاری در سر ندارند - " اعدام " ، نه تنها رعب آور نیست ، که می تواند فرشته نجاتی برای رهایی جوان از زندگی با چنین مشکلاتی باشد .

وقتی جامعه  پاسخ مناسب و در خوری به نیازهای آدمی نمی دهد ، و وقتی یک شیطان به راحتی ریسمان بیشمار پیامبر را یک تنه پنبه می کند ، آیا ارتکاب جرم آن هم از نوعی که مجازاتش سالب حیات مرتکب است ، را می توان فقط عملی خلاف موازین جامعه دانست ، یا باید با نگاهی دقیق تر ، به این مهم اندیشید که ، چنین رفتاری برای فرار از چنین زندگی مشقت باریست ؟ آیا اعدام در چنین شرایطی همان مزیت های در خود نهفته گذشته را دارد ؟

فردی که با نداری پدر ساخته - بعضا اعتیادش را تاب آورده - غیرتش را بخاطر اجبار کار خارج از خانه مادر در خود خاموش نموده - تحصیلات متوسطه را با همتی ستودنی تمام ، اما پشت سد تحصیلات عالیه رسوب کرده - خانه بدوشی را بارها تجربه نموده - بدون بهره مندی از حداقل های مزیتهای شغلی ، سالها بدنبال آن گشته و نیافته - نا رفیقان بد را آزموده و از دامشان خود را رهانیده - هرگز به ازدواج و تشکیل خانواده بخاطر فرار از خاطرات دوران کودکی نیاندیشده و .... ارتکاب جرمی با مجازات اعدام را مفری برای خلاصی از این همه مصیبت بر نمی گزیند ؟!

آری جدای از بحث های تخصصی و حقوقی ، جا دارد تا با ذره بینی دقیق قبل از تصویب هر قانونی ، اول علل ارتکاب به جرم را شناسایی ، واکاوی و تجزیه و تحلیل نمود و سپس برای آن مجازاتی در خور برگزید . نویسنده بر این باور است که ، مجازات "حبس ابد" با تمام هزینه هایی که از سوی گناهکار به جامعه تحمیل می کند ، می تواند همچنان بازدارنده ترین نوع مجازات برای بسیاری از جرایم باشد . چراکه رهایی از آن با طول عمرهای معمول امروزی لا اقل 50 - 60 سال زمان لازم دارد و رنجهایی که مرتکب در زندان متحمل می شود ، می تواند تصمیمش را برای انجام عمل ضد قانون متزلزل نماید .

 

 

کارشناس حقوق و کارشناس ارشد فلسفه علم  

 

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 338932

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 2 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 6
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۰۴:۵۸ - ۱۳۹۲/۱۱/۲۸
    1 5
    حرف حساب، دمت گرم!
  • بی نام A1 ۰۵:۱۴ - ۱۳۹۲/۱۱/۲۸
    1 7
    لطفا يكي بررسي كند كه چرا سارقين مسلح و متجاوزين به عنف و حتي كيف قاپها با اينكه ميدانند كه بالاخره دستگير مي شوند و مرگ يكي از گزينه هاي پيش روي آنان است، حتي پس از چند بار دستگيري باز هم دست به اينگونه كارهاي خلاف ميزنند؟ آيا اين نوعي خودكشي مشروع و آبرومند نيست؟ چرا آنان متنبه نمي شوند؟ آيا آنان مي خواهند يا انتقام خود را از جامعه بگيرند و يا بطريق آبرومندي خودكشي كنند؟
  • ahmad IR ۰۵:۱۵ - ۱۳۹۲/۱۱/۲۸
    2 5
    آقای نویسنده، میدونی که حفظ نفس اصل اولیه انسان بودنه، تو این شکی نیست. داشتن رفاه و آسایش در همه زمینه ها، اصول بعدی هستن. اغلب کسانی که جرم منجر به اعدام مرتکب میشن، به این چیزا فکر نمیکنن، اونقدر درگیر هیجانات مخرب هستن که نمیتونن فکر کنن.(بعضی هاشونم اونقدر شیشه کشیدن که براشون مغزی نمونده که فکر کنن) برای این اشخاص فرقی بین حبس ابد و اعدام وجود نداره. عوامل بازدارنده جرایم رو باید تو تامین حداقل های رفاه جستجو کرد.
  • بی نام A1 ۰۵:۵۹ - ۱۳۹۲/۱۱/۲۸
    4 3
    به نظر شما ایا باید قوانین شرعی و دستورات قرانی را کنار گذاشت؟ایا کارشناس نویسنده مطالب فوق از خدا بهتر میداند؟
  • بی نام IR ۰۶:۰۹ - ۱۳۹۲/۱۱/۲۸
    6 2
    به نظرم شما خودت را به يك روانپزشك نشان بده،ما كه مريض نستيم و نمي خوايم كه طرف را زجر بديم ميگيم بايد مجازات بشه و اعدام بشه،اين شخص باقي مجازاتش را در آخرت سپري ميكنه
  • بی نام A1 ۲۱:۱۰ - ۱۳۹۲/۱۲/۰۵
    1 0
    آقای نویسنده من برای شمابعنوان یک نویسنده احترام زیادی قائلم وقلمتان رامیبوسم اما شما داری به انحطاط جامعه کمک میکنی اعدام تروریستهاوسارقان مسلح یک عمل اخلاقی ومنطقی است عزیزمن من بعنوان یک انسان معتقدم این افرادحق حیات ندارد