فهیمه حسنمیری: با تمام بیمهریهایی که نسبت به مسائل محیط زیست میشود، اما هنوز نامی از آن در تقویم باقی مانده و در ایران، از 15 تا 21 خرداد ماه به نام هفته محیط زیست نامگذاری شده است. در سال 92 به مناسبت هفته محیط زیست، گفتوگویی با سید موید حسینی صدر، سخنگوی فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی و محمد درویش، فعال محیط زیست انجام دادیم که خلاصهای از آن را در ادامه میخوانید.
آقای درویش، مهمترین اولویتهای زیستمحیطی ایران کدام است؟
درویش: امسال چهل و یکمین سالی است که روز جهانی محیط زیست در 193 کشور عضو سازمان ملل گرامی داشته میشود. امسال هم شعار روز جهانی محیط زیست را کاهش ضایعات مواد غذایی اعلام کردهاند به عنوان گزینهای که میتواند زیست پایدار را به همراه داشته باشد. کاهش ضایعات مواد غذایی درگیری شماره یک ما در حوزه محیط زیست کشورمان هم است. آمارها میگوید در سال بین یک تا سه میلیارد تن ضایعات مواد غذایی داریم، این در حالی است که کل تولید مواد غذایی جهان چهار میلیارد تن است. یعنی اگر بخواهیم از گزارش فائو میانگین بگیریم، میبینیم تقریبا نصف کل تولید مواد غذایی در جهان هدر میرود و به دست مصرفکننده نمیرسد. یعنی در واقع اصلا به همه تمهیداتی که به کار گرفته میشود، اراضی که تغییر کاربری داده میشود و به وسعت اراضی کشاورزیمان اضافه میکنیم، سدهایی که میسازیم که آب بیشتری برای کشاورزی تهیه کنیم و ... نیازی نیست. اگر مدیریت درستی در پروسه تولید مواد غذاییمان اعمال کنیم با دست کم نیمی از این آب و نیمی از این زمین کشاورزی میتوان همین مقدار تولید را داشت.
در کشور ما هم همین مقدار هدررفت مواد غذایی وجود دارد؟
درویش: آمار ملی ما نشان دهنده این است که بین 15 تا 35 درصد مواد غذایی ما هدر میرود. به تبع این مشکل ضایعات مواد غذایی، یکی از بزرگترین بحرانهای محیط زیستی ما، افت شدید سطح آبهای زیرزمینی و نشست زمین در 70 دشت اصلی کشور است. این افت سطح آب زیرزمینی ناشی از کمبود آب نیست بلکه ناشی از هدررفت آب است. حدود 103 میلیون تن محصول غذایی تولید میکنیم که 35 درصد آن به هدر میرود و در کنار آن 65 درصد آبی که برای آن مصرف میشود هم به هدر میرود.
چرا این میزان زیاد مواد غذایی و آب هدر میرود؟
درویش: هم به دلیل این که تکنیکهای بستهبندی، حمل و نقل و سردخانهای ما ضعیفند و نیرویی که در این بخش کار میکند از نظر نرمافزاری توانمند نشده است و هم این که 90 درصد از 14 میلیون بیکار ما در بخش کشاورزی هستند و میبینیم که 157 هزار فارغ التحصیل دانشگاهی در بخش کشاورزی و منابع طبیعی بیکارند. ارتقای راندمان آبیاری در بخش کشاورزی نیاز به پول دارد، احداث سردخانه و ارتقای تکنیکهای بستهبندی نیاز به پول دارد، اما پولها اینجا هزینه نمیشود و در جاهایی هزینه میشود که به نفع محیط زیست نیست. حدود 25 برابر بودجه سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری به عنوان بزرگترین نهاد متولی منابع طبیعی و حدود 200 برابر بودجه سازمان حفاظت محیط زیست به سدسازی و طرحهای انتقال آب اختصاص داده شده و میبینیم که سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان جنگلها با لکنتهای زیادی برای انجام تکالیفشان مواجهند.
آقای حسینی صدر، با این همه نگرانی که کارشناسان و فعالان محیط زیست درباره مسائل محیط زیست دارند، اما میبینیم که در مجلس کاهش بودجه محیط زیست تصویب میشود یا مواردی از این قبیل. این اتفاقات در شرایط کنونی چه توجیهی دارد؟
حسینیصدر: در شرایطی که آلودگی هوا برای ساکنان شهرهای بزرگ به یکی از معضلات همیشگی تبدیل شده و حتی میتواند شهرها را به تعطیلی بکشاند و هزینههای زیادی هم تحمیل میکند و همچنین هنگامی که در عرصههای مختلف محیط زیست با بحران مواجهیم از جمله مواردی مانند خشک شدن دریاچه ارومیه، ریزگردها، خشک شدن تالابها، آلودگی آب و خاک و آلودگیهای صنعتی و ... جای تاسف دارد که خیلی کم به مسائل محیط زیستی پرداخته میشود. این مسائل ایجاب میکرد که بودجه حفاظت از محیط زیست امسال افزایش پیدا کند. ما هم منتظر افزایش بودجه بودیم و هم اصلاح قوانین و تصویب قوانین بازدارنده جدید. اما دیدیم که بودجه کاهش پیدا کرد و هیچ قانونگذاری چشمگیری هم انجام نشده است.
دقیقا سوال ما هم از شما به عنوان نماینده مجلس همین است که چرا نمایندگان اجازه دادند چنین اتفاقاتی بیفتد؟
حسینیصدر: ببینید، وقتی قوه مجریه ضعیف باشد، مجلس هم به تبع آن ضعیف عمل میکند و احتمال اشتباه در کارش به وجود میآید به این علت که ما با یک کلاف سردرگمی مواجه میشویم و برای باز کردن آن کلاف سر در گم از بخشهایی غافل میشویم. وقتی یک لایحه بودجه به موقع و مرتب به مجلس بیاید، مجلس میتواند فصل به فصل جلو رود ولی وقتی یک بودجه دیرهنگام و با حدود سه ماه تاخیر آن هم در فضای بیاعتمادی بین دولت و مجلس ارائه میشود، به کار مجلس آسیب میرسد. این کاهش بودجه در لایحه دولت وجود داشته ولی در مجلس هم نسبت به آن اقدامی نشده چون مسائل دیگری بودهاند که این وقت کم برای بررسی آنها گذاشته شده و باعث غفلت از محیط زیست شده است.
چرا معمولا دیواری کوتاهتر از محیط زیست پیدا نمیشود؟
حسینیصدر: هنگامی که در بودجهنویسی با آشفتگی مواجه باشیم، دیرهنگام ارائه شود، پشتوانه کارشناسی کافی نداشته باشد و به نمایندگان اطلاعات درستی داده نشود، طبیعی است که به بعضی از بخشها کمتوجهی شود یا به بعضی از بخشها رسیدگی بیشتری صورت بگیرد. یکی از مواردی که سالیان سال است مورد غفلت قرار میگیرد محیط زیست است و شاهد آن هم کاهش جایگاه ما در رتبهبندیهای جهانی است. در اداره یک کشور تمام مسائل به هم مربوطند. الان در حوزه محیط زیست یک بیبرنامگی داریم. نگاه جامعی نداریم که کل مسائل محیط زیستی را ببیند و بتواند آنها را اولویتبندی کند. ما الان در شرایطی هستیم که هر لحظه فقط میخواهیم همان مشکل را حل کنیم در حالی که حل مقطعی آن میتواند مشکلات دیگری را به بار بیاورد. به عنوان مثال این که برای توسعه شهرها میبینیم که چقدر در حال از دست دادن فضاهای سبز هستیم. فضاهای ابتدایی تمام شهرها فضای سبز بوده اما در حال از دست دادن باغها هستیم. هر سال جایگاه ما از نظر مسائل محیط زیستی در حال کاهش است به طوری که به جایی رسیدهایم که الان از بین 131 کشور دنیا 114 هستیم.
شما برای این کاهش بودجه، دیر ارائه شدن آن توسط دولت را به عنوان دلیل اصلی مطرح میکنید. اما مساله اینجاست که در سایر مواردی هم که اتفاق افتاده و محیط زیست آسیب دیده از طرف نمایندگان مجلس واکنش خاصی را ندیدهایم؛ مثلا در ماجرای قطع شدن درختان جنگل ابر یا کشته شدن پلنگها یا آلودگی هوا و مسائلی از این قبیل ندیدیم که فراکسیون محیط زیست واکنش و اقدام مهمی انجام بدهد.
حسینیصدر: من این حرف شما را قبول دارم اما نه درمورد فراکسیون محیط زیست. فراکسیون یک مجموعه خودجوشی از نمایندگان است که درباره مسائل محیط زیست احساس خطر کردهاند و در حال پیگیری مسائل مربوط به آن هستند. اما چرا ما در مجلس حتی لایحه آلودگی هوا را نتوانستیم به تصویب برسانیم؟ علت آن این است که نمایندگان در مجلس با انواع مسائل رو به رو هستند. آنجایی که مردم بیشتر از نماینده توقع دارند و به او بابت پیگیری آن مشکل فشار میآورند، نمایندهها هم همان مساله را بیشتر پیگیری میکنند. مردم در طول سال با مشکلات ملموستری نسبت به مسائل محیط زیست مواجهند و از نمایندهها میخواهند که آنها را حل کنند، وقتی بیمارستان یا مدرسه یا سد در یک شهر ساخته نمیشود مردم میآیند و با نمایندهها در میان میگذارند اما در موارد محیط زیست میبینیم که اینطور نیست. بنابراین به نظر من باید یک کار جمعی در این زمینه صورت بگیرد؛ از رسانه ملی و تشکلهای مردمی گرفته تا سازمان محیط زیست و حاکمیت باید در این عرصه احساس مسئولیت کنند تا از این قضیه غفلت نشود.
به عنوان چند دستاورد در این مدت به چه اقداماتی میتوان اشاره کرد؟
حسینیصدر: اقدامات زیادی انجام دادهایم مثلا در بحث آلودگی هوا کارهایی کردیم که نمود رسانهای نداشت. ما به طور مرتب چندین جلسه با مسئولان وزارت کشور، وزارت نفت، سازمان محیط زیست و شهرداری داشتیم و تلاش زیادی کردیم که این مشکلات حل شود. درمورد کشتار پلنگها مسئولین خاطی را به مجلس احضار کردیم. از تالابها بازدید داشتیم. درمورد بودجه هم بارها گفتیم قبل از این که لایحه بودجه بسته شود و به مجلس بیاید اعداد و ارقام و خواستههایتان را به ما بدهید اما هیچ اقدامی نکردند. اما خب بسیاری از این کارها هم زمانبر است و در طول زمان جواب میدهد.
درویش: دو سال پیش یک لایحه در مجلس تصویب شد درمورد چاهها که بر اساس آن هر کسی تا سال 1365 به صورت غیرمجاز چاه حفر کرده دولت موظف است به آن پروانه بدهد. این لایحه بر خلاف مقاومت همه متخصصان در حوزه محیط زیست، منابع طبیعی و آب تصویب شد و انتظار ما از فراکسیون محیط زیست این بود که حداقل یک بیانیه بدهد و از تصویب آن اظهار تاسف کند. درست است که ممکن است شما زورتان نرسد و یک بیانیه تصویب نشود اما میشود با یک بیانیه دادن یک پل ارتباطی برقرار کنید با تشکلها و فعالان محیط زیست ضمن این که میتوانید جلسات ماهانه با فعالان محیط زیست برقرار کنید و از آنها در حوزههای مختلف مشورت بگیرید.
مشکلات محیط زیستی دیگری که با آنها مواجهیم کدامند؟
درویش: در کنار دریاچه ارومیه، یکی دیگر از مشکلاتی که به شدت باید به آن توجه کرد افت سطح آب زیرزمینی و به تبع آن نشست زمین است. میگویند بزرگترین بحران قرن، بحران دریاچه ارومیه است که در پنج سال 390 هزار هکتار کویر ایجاد شده است. این مقدار ناشی از افت سطح آب زیرزمینی 28 سانتیمتر در سال بوده است. الان گفته میشود در 70 دشت اصلی کشور که مساحت آن دو سوم مساحت کشور است میزان افت سطح آب زیرزمینی به دو متر و در بعضی جاها به سه متر در سال رسیده است. وقتی سالی 28 سانتی متر توانسته چنین فاجعهای را به بار بیاورد، افت دو متر در سال میتواند فاجعه ایجاد کند، ولی چون اینها در زیر زمین است ما متوجه آن نیستیم. اتحادیه اروپا اعلام کرده است که نشست زمین به میزان چهار میلیمتر در سال یعنی شرایط بحرانی، در حالی که الان سازمان زمینشناسی اعلام کرده در جنوب تهران سالانه 36 سانتیمتر نشست زمین اتفاق میافتد یعنی 90 برابر حد بحرانی. با این شرایط،جای سوال است که چرا نخبگان و رسانههای ما این مسائل را هشدار نمیدهند و منعکس نمیکنند و مسئولان یا نمایندگان مجلس نسبت به این وضعیت واکنش نشان نمیدهند.
47234
نظر شما