بازهم نامه به رئیس جمهور و امضاهایی که جعلی است

محسن حدادی

دلواپسی تقریبا دارد در کشور مد می شود و خیلی ها برای اینکه بهتر دیده شوند، یکدفعه دلواپس می شوند؛ به هر حال این هم یک روشی است برای خودش! دیروز یک خبرگزاری، خبری اختصاصی را منتشر کرد که حاوی دلواپسی نویسندگانی بود که یکباره به فکر نجات «بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان» افتاده بودند! بنیاد ادبیات داستانی محصول دولت دوم دکتر احمدی نژاد است که مثل خیلی دیگر از مراکزی که در هشت سال گذشته تاسیس شد، مرکزی است که به اسم خصوصی که بخش جالب توجهی از بیت المال را از آن خود می کند و در ادامه هم کارهای خودش را انجام می‌دهد...با اساس بنیاد و عملکرد دو و نیم ساله اش اصلا کاری نداریم که «آنچیز که عیان است چه حاجت به بیان است؟!»

اما در نامه دلواپسان عزیز چند نکته نهفته است:

اول:
دوستان نویسنده امضا کننده این نامه که اغلب کتابهایشان توسط همین بنیاد منتشر شده، عنوان کرده اند که وزارت ارشاد ما را به حال خود رها کند و بگذارد خصوصی باشیم! و تمام فعالیت های داستانی از وزارت ارشاد به بنیاد واگذار شود...این حرف همانقدر خنده دار است که واگذاری استقلال و پرسپولیس به مردم! دوستان دلواپس البته در دولت قبل یادشان نبوده که باید این امور به بنیاد واگذار شود و حالا یادشان افتاده که باید واگذاری صورت بگیرد و برای مجموعه ای که حتی برای اجاره دفتر هم مشکل دارد و از سال گذشته تا امروز چند بار پلمب شده و کلی آبروریزی فرهنگی به بار آورده و به کمک رسانه ها دوباره به فعالیتش ادامه داده، طبل استقلال می نوازند؛ آنهم وقتی که پول اجاره ساختمان را هم باید دولت بدهد! در واقع آنها می گویند: دولت عزیز پول بده اما کاری به کار ما نداشته باش!

دوم:
اصولا ژن دلواپسی در این کشور، متولد سال 93 است و در بیانات و افاضات این موجودات عجیب، دائم هشدارهایی داده می شود که قبلا هم بوده اما گویا حالا وقت حسابرسی آنها رسیده است! در همین نامه نویسندگان بنیادی (آنها که در بنیاد کتاب چاپ کرده اند و خب پولش را هم گرفتند که تقریبا 80 درصد 35 نفر امضاکننده هستند) به رئیس جمهور از وضعیت ناگوار ادبیات داستانی و جراحت وارده بر پیکر آن در صورت تلفیق شعر به این بنیاد سخن رفته و...ببخشید تاوان بی عرضگی و بی برنامه گی همه دولتهای قبل را دولت یازدهم باید بپردازد؟ وضعیت وخیم فرهنگی که محصول کم خردی مدیران هشت سال گذشته است، باید در یکسال ابتدایی دولت یازدهم حل بشود؟ وضعیت بد نویسندگان و ادبیات محصول کدام دولت است؟ ایا در آن دولت نمی شد از دلواپسی، نامه نوشت؟ دوستان نویسنده فکر نمی کنند با این نامه نگاری ها، به نوعی دارند خط تضعیف فرهنگی دولت را تقویت می کنند؟ یا به شکلی، در فضای غبارآلود خبرسازی علیه بخش فرهنگی دولت، دنبال باجگیری صنفی باشند؟ در چنین وضعیتی، کمک هم می خواهند؟!

سوم:
دوستان نویسنده دلواپس نامه خود را به رئیس جمهور نوشته اند! گویی وزیر ارشاد برای اقدام لازم و مقتضی مد نظر آنها، کم است! اشکالی ندارد اما آیا آن روزهایی که همین بنیاد با مشکل جا و پلمب و شکایت شهرداری مواجه شد هم برای احمدی نژاد نامه نوشتند؟ ایا برای لیست مشکلاتی که الان یادشان افتاده، حتی یکبار با صدای بلند مصاحبه کردند؟!

چهارم:
نرگس آبیار از امضای نامه اظهار بی اطلاعی می کند و تنها می گوید برایم پیامکی ارسال شد که هنوز جوابش را ندادم اما نام مرا در لیست نوشته اند! محمدکاظم مزینانی هم از ارسال نامه برای رئیس جمهور بی اطلاع است و...باقی نویسندگان امضا کننده هم که جمعشان به عدد 35 نمی رسد بعید نیست از داستان باخبر نباشند و...به نشر شما جالب نیست که برای نامه به رئیس جمهور از شیوه مترقی و حرفه ای پیامک استفاده شده؟ آنوقت از مجموع هزاران نویسنده کشور به عدد 35 رسیده اند؟

6060

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 356978

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 14 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 7
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بهنام بهرامی FI ۰۶:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۵
    119 4
    اینا دلواپس ها ، فکر کردن مردم « جیگر ن »
    • زاهدان IR ۱۵:۲۱ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۵
      20 2
      اينها زورشون گرفته بود كه بهشون ميگفتن افراطي خودشون اين كلمه رو انداختن وسط كه افراطي از بين بره كلا اين برنامه ها با سياست همراست ...
  • بی نام A1 ۰۸:۰۳ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۵
    27 2
    خدا ريشه هر چي دلواپس انحرافيه رو بكنه بگو آمين
  • بی نام A1 ۱۰:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۵
    22 3
    کلا بوی کباب شنیدن...فکر کردن خبریه..مرسی که دستشون رو رو کردین!
  • بی نام IR ۱۹:۱۱ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۵
    5 2
    محسن حدادی عزیز بنده داداشی هستم یکی از 35 امضاکننده نامه من دلواپس هستم اما دلواپس نیستم. من از طرف خودم سخن می گویم و کاری به کسی ندارم. هدف من از امضاکردن نامه این بود که فکری اساسی برای بنیادی شود که قرار بوده گرم کننده محفل داستان نویسان شود اما طی دو سه سالی که از تاسیس آن می گذرد آنقدر مشکل سر راه آن قرار گرفته که تا آستانه انحلال و پلمب پیش رفته و...حالا نه تنها گرهی از آن باز نمی کنند؛ بلکه با این همه مشکل می خواهند تشکیلات «شعر» را هم به آن اضافه کنند مثلی می گوید می خواست ابرو را درست کند، چشم را هم کور کرد من هم از منتقدان جدی احمدی نژاد و تصمیمات غیرکارشناسانه دولت او هستم ولی حالا که بنیاد ادبیات داستانی تاسیس شده باید بگذاریم به فنا برود؟
  • یک دوست A1 ۱۳:۱۲ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۶
    2 4
    سلام جناب حدادی هفته نامه شمارا دنبال می‎کردم و به نوشته‎هایتان علاقه داشتم. اما این نحوه بی انصافی درباه بنیاد ادبیات داستانی از سوی شما برایم غیرمنتظره بود. یک بخش از مطالبی را که درباره این بنیاد می‎دانم را برایتان می‎گویم ،که من با افرادی که در آنجا شاغل هستم کاملا آشنایم. می‎توانید تحقیق کنید، و صلاح کار با وژدان شما گفتید که پول هنگفتی از بیت المال را حیف و میل کرده‎اند بنیاد، انتشاراتی دارد به نام عصر داستان، دوسال از زمان فعالیت آن می‎گذرد، در این دوسال، فقط سال اول را از بیت المالی که میخوانید و میدانیم که ندادند، خرج شد، و بعداز آن با سوددهی این انتشارات، نه تنها تمام آن مبلغ بازگشته، بلکه بخشی از هزینه‎های بنیاد هم از در آمد این انتشارات جبران شده است.
  • یک دوست A1 ۱۳:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۶
    4 0
    ادامه: در این مدت دوبار به جشنواره زیبا ترین کتاب جهان در لایپزیک آلمان راه یافته‎اند، در سال اول سه کتاب نامزد شد، که تا جایی که من اطلاع پیدا کرده‎ام به دلیل استانداردهای کتاب سازی‎ای که در ایران وجود ندارد، از کسب جایزه محروم شدند، و البته امسال یکی از کتاب‎ها به عنوان زیباترین کتاب جهان تقدیر شد. دو رتبه بهترین ناشر سال و بهترین ناشر نوپا را هم امسال کسب کردند. لازم به ذکر است که زهرایی کارنامه رحمته علیه از کار این جوانان در انتشارات عصرداستان همواره تقدیر می‎کردند؟ اگر نیاز هست، می‎توانم از خصوصیات جناب زهرایی هم در حوزه نشر برایتان بگویم که چقدر حساس و سخت گیر بودند