خاطره سِر پروفسور حسنعلی خان مستوفی از مهاجرت اینشتین به ایران

اثر تازه و خواندنی ابوالفضل زرویی نصرآباد با نام خاطرات حضرت استادی سِر پروفسور حَسَنعلی خان مستوفی، از آن دست کتاب هایی است که خواندنش در این روزهای گرم می چسبد.

به گزارش خبرآنلاین، «خاطرات حسنعلی خان مستوفی»، پنجمین همکاری زروئی با انتشارات نیستان است و اثری است طنز در باب اندیشه و فکر و سیاست و هر آنچه که زرویی در خلال سال‌های زندگی خود دست‌مایه‌ای برای نگاه طنزآمیز به آن یافته است. زرویی در این اثر دست به خلق دو شخصیت خیالی با عناوین حسنعلی خان مستوفی و میرزا حسین پیشکار زده است، که یکی به تقریر و بازگویی خاطرات دیگری مشغول است و جالب اینجاست که هر دو نیز از اساس وجود خارجی ندارند!


هنر زرویی در این اثر را می‌شود در ابعاد مختلفی جستجو کرد. از سویی او در این اثر به روایت و زبانی کلاسیک - به سبک ادبیات دوران قاجار - برای بیان خاطرات حسنعلی خان دست زده است. روایتی که می‌شود رد پای آن را در آثار متفاوت و بکری همچون روزنامه خاطرات اعتماد السلطنه جست و البته زرویی با زیرکی تمام با حفظ ساختار زبانی این خاطرات در این سبک روایی؛ از برخی عبارت و اصطلاحات قدیمی و ناملموس قجری آن را پرهیز کرده و با عبارات و اصطلاحات رایج که به حد لزوم به آن افزوده شده است به این متن نمک و جذابیت زیادی بخشیده است.

نکته جذاب دیگر این طنز را می‌توان در نمایش استادانه طنز تلخ در آن جست. هر چند که حسنعلی خان و کاریزمای اعجاب‌برانگیز شخصیت او که توسط زرویی در این متن آورده شده، در این کتاب به راحتی خواننده را راضی می‌کند؛ اما هنر زرویی در واقع ترسیم واقعیت‌هایی دراماتیک و تلخ از رفتارهای سیاسی و اجتماعی ایرانیان در طول سال‌های متمادی است که او با وارونه جلوه دادنش گویی سعی داشته به آن طعنه بزند. ماجرای دعوت و خاکساری رضا شاه پهلوی از حسنعلی خان برای شرکت در مراسم تاجگذاری وی و نیز مقدمه خودنوشت این کتاب که در آن شرح توصیفات شخصیت‌های مختلف سیاسی از این چهره است؛ می‌تواند گواهی بر این حقیقت باشد که زرویی در این کتاب حقیقت شخصیت‌های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ایران را در طول تقریبی یک سده، به زیر ذره بین خود برده است.

زرویی در این کتاب و در قالب روایت طنز خود از خاطرات حسنعلی خان به تمامی گونه‌ها و تیپ‌های اجتماعی و پدیده‌های فرهنگی پیرامونش به فراخور موضوع سرک کشیده و با بیانی جامع از نوع نگاه ایرانیان به آن شخص یا پدیده با زیرکی پرده برداشته است.

«حضور و دیدار با چارلی چاپلین، هیتلر، آندره مالرو، برشت و صادق هدایت و نیز شرح موضوعاتی مانند نحوه ورود موسیقی به ایران و یا بررسی بنیان فرهنگستان در ایران»، مصداقی قابل توجه بر این مدعی است.

با این همه، نکته‌ای که این اثر زرویی را بسیار قابل تامل کرده است، خود او به زیرکی در مقدمه‌اش بر این کتاب درج کرده است. این کتاب اثری است که در روزگار دوری زرویی از طنز پردازی نگاشته شده، دورانی که گویا نگاه عامه اجتماع به وی در قالب یک هنرمند طناز دیگر برای او چنان اعتبار و ارزشی ندارد؛ و شاید بر همین اعتبار بتوان این خاطرات خود ساخته را سیر دگردیسی ذهنی او نیز به شمار آورد.

در بخشی از این اثر می خوانیم:

چگونه اینشتین به آمریکا رفت؟
«کمتر کسی به میزان مودت و دوستی میان مرحوم «آندره ژید» و مرحوم «اینشتین» آگاه است. از این دو، یکی در سال 1921 به اخذ جایزة نوبل در رشتة فیزیک نائل شد و دیگری در سال 1947 جایزة ادبی نوبل را دریافت کرد. احتمالاً اواسط سپتامبر 1933 بود که تلگرافی از «آندره ژید» به دستم رسید ]تاریخ مندرج بر متن تلگراف، این است: هشتم سپتامبر 1933. توضیح از حقیر بی‌مقدار، میرزا حسین پیشکار [آن روزها، این بنده برای انجام برخی مذاکرات در ایالات متحده بودم.] متن تلگراف چنین بود:

«دوست عزیز،
لابد متأثر خواهید شد اگر بگویم دوست مشترک‌مان اینشتین در خطر است. او را برای اقامت به فرانسه دعوت کرده‌ام ولی او پاریس را برای اقامت امن نمی‌داند. به هم‌فکری شما نیاز مبرم دارم. ارادتمند؛ ژید.»
برای روشن شدن ذهن خوانندة گرامی، ناچارم عرض کنم که از پاییز 1312 هجری شمسی (1933 میلادی) امواج ضد یهود در آلمان هیتلری شدت گرفت و همین امر موجب مهاجرت بسیاری از یهودیان به کشورهای دیگر شد.
بنده همان‌طور که قبلاً عرض کردم و شاید بعدها نیز به مناسبتی از آن یاد کنم، با مرحوم هیتلر مختصر آشنایی داشتم و زمینة وساطت برای تأمین جانی و اقامت مرحوم اینشتین در آلمان فراهم بود اما به واسطة فراگیر شدن دامنة جنگ، بمباران‌ها و کشتارهای جمعی، چنین وساطتی را به صلاح نمی‌دیدم. همان روز برای «اینشتین» تلگرافی فرستادم که حاوی سه پیشنهاد بود:

1. فراهم کردن زمینة مهاجرت ایشان به ایران
2. انتقال ایشان به ایالات متحده
3. انتقال ایشان به انگلستان و فراهم ساختن امکان تدریس ایشان در دانشگاه «منچستر» (و البته این پیشنهاد آخر، پس از مذاکره با دوستم مرحوم «ارنست رادرفورد» که احتمالاً بعدها، مفصل‌تر دربارة او خواهم گفت، ارائه شد.

مرحوم اینشتین در جواب، با اظهار اشتیاق بسیار برای مهاجرت به ایران، افزوده بود که باتوجه به وجود امکانات پژوهشی مناسب‌تر، گزینة دوم را که انتقال به ایالات متحده آمریکا بود، ترجیح می‌دهد.»

 

این کتاب را انتشارات نیستان در 230 ئصفحه با قیمت 14هزار تومان منتشر کرده است.

6060

کد خبر 357822

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =