۰ نفر
۲۰ دی ۱۳۸۸ - ۱۱:۱۰

کارشناسان معتقدند که آمریکا حضور القاعده در یمن را بهانه ای کرده است تا بالشگر کشی تازه ای به منطقه بر تنگه باب المندب تسلط یابد اما این هدف اصلی واشنگتن نیست. کاخ سفید اکنون هدف مهمتری را دنبال میکند

تسلط بر تنگه باب المندب،  نمی تواند هدف اصلی آمریکا از سناریوی نوشته شده پس از اقدام عمر فاروق عبدالمطلب در منفجر کردن هواپیمای مسافربری آمریکایی باشد، امامی تواند یکی از فرضیه هایی باشد که در تحولات اخیر برای امریکا پدیدار گشته است.

برخی از کارشناسان منطقه، در روزهای اخیر هدف پنهان آمریکا از حمله احتمالی به یمن را تسلط بر تنگه استراتژیک باب المندب در اقیانوس هند برشمرده اند که یکی از گلوگاه های اصلی انتقال انرژی به جهان آنسوتر است. جهانی که همیشه و همواره تشنه منابع این سویی ها است و در هر حرکتی که از سوی آنها آغاز می شود یک پایه اصلی آن همین تشنگی به منابع انرژی است.

تنگه باب المندب دریای سرخ را از یک سو به خلیج عدن و اقیانوس هند متصل می کند و از سوی دیگر جهان انرژی را از طریق کانال سوئز به دریای مدیترانه، جایی که سواحل تشنه اروپا در انتظار جرعه های سیاه نفت هستند می رساند. این تنگه ، البته برای دولت آمریکا هفتمین جایگاه مهم و استراتژیک از لحاظ بارگیری و انتقال نفت محسوب می شود. حتی در اظهارات سابق مقامات اطلاعاتی آمریکا که در حوزه انرژی فعال هستند بارها به این نکته اشاره شده است که نزدیکی آمریکا به تنگه باب المندب می تواند مسیر انتقال نفت را از تنگه هرمز به کانال سوئز و اروپا تغییر دهد و در آنجا از خطو انتقال نفت برای ادامه مسیر استفاده شود.

از سوی دیگر تسلط بر باب المندب احاطه به شاخ آفریقا و کنترل بهتر کشورهای آشوبگری چون سومالی را برای آمریکا به ارمغان می آورد و اجازه خواهد داد.

در حال حاضر بیشتر نفت مورد نیاز آمریکا، اروپا و آسیا از تنگه هرمز عبور می کند و آخرین آماری که از سوی وزارت انرژِی آمریکا در سال 2006 منتشر شده حاکی از این است که 3/3 میلیون بشکه نفت خام روزانه از تنگه هرمز رد می شود که از این بین بیشتر آن مجدد برای انتقال به شمال ، مجبور به گذشتن از تنگه باب المندب و ورود به دریای مدیترانه است که میزان آن نزدک به 1/2 میلیون  بشکه نفت در روز است.

چنین جایگاهی سبب شده است تا کارشناسان خاورمیانه و حتی بسیاری از کارشناسان انرژی به این تحلیل برسند که بهانه مبارزه با القاعده مستقر در یمن که فاروق عبدالمطلب سند شش دانگ خطرناک بودن آن هاست، لشگر کشی به این منطقه و تسلط کامل بر هفتمین گلوگاه مهم نفتی جهان است.

با صحه گذاشتن بر درستی همه این تحلیل ها، موضوع مهمتری نباید مورد غفلت قرار گیرد و آن اینکه آمریکا هم این الان نیز چندان بی تسلط بر تنگه باب المندب نیست. از مدت ها پیش دزدان دریایی سومالی که آنها نیز منتسب به القاعده هستند، بهانه چنین حضور وسیعی را برای آمریکایی ها در حوالی تنگه باب المندب ایجاد کرده اند و حتی فعالیت های زیاد آنها می تواندبهانه را برای افزایش این حضور در منطقه تقویت کند.

آنچه در بهانه تراشی جدید امریکا در خصوص یمن مورد غفلت کارشناسان قرار گرفته، اوضاع اشفته اقتصادی و اجتماعی داخلی آمریکاست که سبب شده اوبامای جوان نیز به همان راهی که بوش برای فرار از بحران های داخلی برگزید، متوسل شود. به قول نورمن سالومون ، روزنامه نگار و کارشناس برجسته آمریکایی که در همان سال های حمله آمریکا به عراق کتابی به عنوان :" جنگ همه چیز را آسان می کند" منتشر کرد، روسای جمهوری آمریکا به محض رویارویی با مشکلات داخلی به گوشه ای از جهان یورش می برند.

از این رو آنچه به نظر هدف اصلی آمریکا از لشگر کشی احتمالی به یمن و یا تبلیغات گسترده در خصوص خطرناک بودن یمن برای آمریکا و جهانیان متصور می شود، تسلط بر تنگه باب المندب نیست بلکه دور ساختن ذهن افکار عمومی جامعه آمریکا از بحران های داخلی این کشور است که مشهودترین آنها رکود اقتصادی گسترده و  انتقادات شدیدی است که برنامه های ترمیم بیمه درمانی او را احاطه گرفته و سبب افت شدید محبوبیت او در میان مردم آمریکا شده است.

از سوی دیگر تبلیغات بر سر خطرناک بودن یمن حتی اگر به لشگر کشی آمریکا به این کشور نیز منجر نشود اذهان جهانیان را مادامیکه مدیریت کار از دست واشنگتن خارج نشده از نا کارآمدی تیم سیاست خارجه اوباما در اجرای تعهدات گوناگونی که به جهانیان داده بود دور می کند. تعهداتی که مهمترین آنها برقرای صلح در خاورمیانه و تشکیل کشور فلسطینی بود و به ترتیب شامل وعده های دیگری نظیر تعطیلی زندان گوآنتانامو، کنترل کره شمالی، مذاکره با ایران بر سر موضوع هسته ای، ایجاد پیشرفت در کنترل خشونت در افغانستان و آشتی با روسیه می شد.

اوباما دریافته است که خلق دشمن خارجی برای او محبوبیت می آورد، همانگونه که برای بوش پس از یازده سپتامبر به همراه آورد و البته در کنار این دستاورد،نمی توان مزایای جانبی دیگری از جمله چنگ اندازی به گلوگاه های نفتی و دسترسی به ثروت حاصل از چپاول منابع انرژی را نیز نادیده گرفت. 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 35883

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 0 =