۰ نفر
۲۴ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۳:۵۲

پدیده روان شناسی در فوتبال یکی ار پارادوکس های حل نشدنی این ورزش است،چه بسیار مربیانی که به این مقوله با دید مثبت نگاه میکنند و چه بر عکس مربیانی که اصلا اعتقادی به این تخصص نداشته و آنرا حتی مزاحم و مورد تمسخر می‌دانند!

سالهای دور 1958 تیم ملی برزیل برای اولین بار یک روان شناس به خدمت گرفت.همان سال برای اولین بار قهرمان جهان شدند.البته قصه روان شناس آنها هم جالب بود،با توجه به اینکه در آن زمان روان شناس ورزشی وجود نداشت از یک روان شناس بالینی بهره گرفتند.این روان شناس بالینی کلیه بازیکنان را تست نمود و به نتیجه گیری های جالبی هم برای 2 بازیکن رسید.تشخیصش برای یک بازیکن این بود که هنوز به بلوغ احساسی نرسیده و در مورد بازیکن دیگر آنکه مسئولیت پذیر نیست.! حال میدانید که آن 2 بازیکن چه کسانی بودند؟ اولی با تشخیص عدم بلوغ" پله" و دومی با تشخیص عدم مسئولیت پذیری" گارینشا" یعنی 2 تا از بهترین بازیکنان آن زمان دنیا!!!

سرمربی برزیل به او گفت که ممکن است که یک روان شناس بالینی عالی باشی ولی کوچکترین اطلاعاتی در مورد فوتبال نداری!!

یوخالیم لو گاهی یه سری میزنه
سرمربی تیم ملی آلمان می گوید که هر از چند وقتی یه سری به روان شناس میزنم که لیدری خودم را تست کنم!!
کلینزمن نیز که لو جانشین اوشد معتقد است که: با توجه به اینکه فوتبال هر چه میگذرد شخصی تر میشود و شخصیت در آن بسیار مهم است باید نحوه ارتباط با هر بازیکن را به صورت اختصاصی و انفرادی بلد باشیم.بعضی از بازیکنان اجتماعی هستند و بعضی از آنها درون گرا و گروه سوم را باید بعضی وقت ها آرام نمود!. این کار ها را نمی شود یک شبه انجام داد و به نظر من باید که روان شناس ورزشی را از گروهای سنی پائین تر(15-16) وارد فوتبال نمود، این عقیده ای است که سر مربی اسبق آلمان ها و کنونی امریکا یورگن کلینزمن دارد.

گوران ارکسون
اولین سرمربی خارجی انگلستان سون گوران اریکسون وقتی یادش به حذف تیم ملی انگلیس در ¼ نهائی جام جهانی بعد از انکه ریکاردو دروازه بان تیم ملی پرتقال ضربات پنالتی جرارد،لمپارد و کارگر را مهار نمود می افته میگه: خیلی متاسفم که در رسال 2006 روان شناس فوتبالی در کنار مان نبود، حداقل به خاطر ضربات پنالتی!!

مربی مغز
کریستوف متزلدر بازیکن بازنسته چلسی به صورت اعلام میکند که چرا آگاهانه به دیدار مربی مغز(روان شناس) میرفت:
کنترلم را بر روی رفتارم از دست داده بودم.در فکرم همیشه هزاران چیز می چرخید به همین دلیل انرژی بسیار زیادی را بیهوده صرف مینمودم، به همین دلیل یک روان شناس استخدام نمودم. او به من آموزش داد که در مقابل فشار ها و مشکلات چه طور رفتار کنم و من استفاده نمودم.

سرمربی بوسنی
سافت سوشیچ با اینکه بازیکن بسیار بزرگی بوده و خودش در پاریس سن ژرمن سالها بازی کرده اعتقادی به روان شناس ندارد و حتی میگوید که : میترسم بهد از یک مدتی خود روان شناس به روان پزشک نیاز پبدا کنه!! بعضی ها میگند که خودش با توجه به اینکه 2 بار امسال به پرواز هوائی خود نرسیده احتیاج به یک: سازمانده زمان" دارد!!
روان شناسان ورزشی در بعضی جا ها خودشان را دیکته کردند ودر بعضی از فرهنگ ها هم نتوانستند موثر باشند.
زمانی که پزشک تیم ملی بودم یک روان شناس بسیار معتبر از طرف کمیته المپیک با ما بود، یک روز آمد اطاق ما و گفت دکتر من تسلیمم به جای آنکه من آنها را تست کنم آنها دارند من را سوال پیچ میکنند!!!
بیشتر از همه چیز یک روان شناس فوتبالی باید در مورد فوتبال و فوتبالیست ها اطلاعات داشته باشد.اگر یک مربی فوتبال میتواند آموزش تاکتیک،تکنیک،آمادگی بدنی و ... به بازیکن بدهد مغز او هم(بازیکن) احتیاج به مربی دارد.
روان شناس ورزشی در چند سال گذشته پیشرفت کرده و این امکان را به مربیان میدهد که اطلاعات بسیار بیشتری در مورد بازیکنان خود داشته باشند،اطلاعاتی که کمتر به مربی خود انتقال میدهند.!

تیم ملی بدون روان شناس در برزیل
در کوتاه مدت روان شناس کار زیادی برای تیم نمی تواند انجام دهد و اگر در کشور روان شناس ذبده فوتبالی نداریم همان بهتر که بدون آنها به جام جهانی برویم ولی جواب سوال میماند که چه کسی قرار است فشار ها را از روی دوش تیم و بازیکنان بردارد!!؟

خسرو خرم

*پزشک اسبق تیم ملی

کد خبر 360218

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 4
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۱۴:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۴
    7 1
    روانشناس مهمه تو همه جا
  • بی نام A1 ۱۴:۴۸ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۴
    2 18
    مگه دیوانه هستند؟
    • احسان A1 ۱۱:۰۳ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۷
      6 2
      فکر کنم یک روانشناسی بری خیلی خیلی واست خوب باشه این چه حرفی شورشو در اوردی
  • مازيار A1 ۰۴:۲۷ - ۱۳۹۳/۰۳/۳۰
    6 0
    با توجه به اينکه من يه آدم کار درستم و همه چيز من ميزونه و در حد اعلا، بنابراين وقتي ميشنوم يکي مي گه که ممکنه به روانشناس هم احتياج داشته باشم، خوشم نمياد. علتش اينه که فکر مي کنم همه چيز من که خوبه و اکثر مواقع تو مشکلات، تقصير از سايرينه. پس من واسه چي برم روانشناس؟ ديوونه ها مي رن پيش روانشناس. حتي اگه اين باور درست نباشه، من اين طور بکر مي کنم. چون اگه قبول کنم که آدماي معمولي هم گاهي بايد برن پيش روانشناس مشاوره بگيرن، بعدش خودم هم بايد برم. بعد بايد وقتي نقدم مي کنه قشنگ گوش کنم و اگه جواب قانع کننده اي نداشته باشم، نمي تونم قال کنم و بزنم زير همه چيز. زشته مجبورم خيلي ها شو گوش کنم. وقتي هم از مشاوره ميام بيرون، ميرم تو فکر. مجبورم به خيلي هز حرفاي مشاور فکر کنم نکنه درست باشه

آخرین اخبار