در شهریور ۱۳۲۳ که نیروهای انگلیسی و دیگر متفقین، تهران را اشغال کرده بودند، حسین گل گلاب در خیابان هدایت میبیند که یک سرباز انگلیسی در حال کتک زدن و فحاشی به یک بقال ایرانی است. حتی به یک افسر نظامی هم که به قصد مداخله وارد ماجرا میشود، سیلی محکمی میزند. گل گلاب، پس از دیدن این صحنه، با چشمان اشکآلود به دیدن روح الله خالقی، موسیقیدان میرود و ماجرا را تعریف میکند و میگوید:
«کار ما به اینجا رسیده که سرباز اجنبی توی گوش نظامی ایرانی میزند؟» روح الله خالقی میگوید: «ناراحتی تأثیری ندارد. بیا کاری کنیم و سرودی بسازیم.»
همان جا گل گلاب شروع به زمزمه شعری میکند که با تکمیل آن خالقی موسیقی را مینویسد. بنان نیز آن را میخواند. در مدت یک هفته، تصنیف ای ایران با یک ارکستر بزرگ ساخته میشود. ای ایران بارها در زمان زندگی خالقی و شاعرش، گل گلاب، اجرا شد؛ آن هم در ارکستری که بیشتر توسط هنرجویان هنرستان موسیقی در دوره مدیریت خالقی تشکیل شده بود و چهرههای آشنایی چون ارفع اطرایی، هوشنگ ظریف، افلیا پرتو، گلنوش خالقی و انوشیروان روحانی در آن بودند و حتی پای این سرود به سینما هم کشیده شد.
ویژگی شعر ای ایران آن است که همه واژگان آن به زبان فارسی است و واژگان غیرفارسی در آن راه نیافته و در فضایی حماسی و در آواز دشتی ساخته شده است.
2424
نظر شما