انقلاب اسلامی در ایران، فرصتی را برای «مردم سالاری دینی» پدید آورد. در این فرصت مغتنم، اتفاقات و نکات زیر رخ نمودند:
1- قبل از انقلاب «مردم» - در دورههای تاریخی ایران- در تاسیس و تداوم نظام سیاسی نقش نداشتند. «زور» ، منشا قدرت سیاسی و تداوم بخشی آن بود و در این میان، رأی و رضایت «مردم» جایگاهی نداشت.
به گفته رهبر انقلاب:
«ما در کشور خودمان، قبل از پیروزی انقلاب، هیچ خطی از حضور مردم در عرصههای تصمیمگیری نداشتیم.» (سخنرانی در مراسم تنفیذ دهمین دوره ریاست جمهوری 12/5/88)
2- با پیروزی انقلاب اسلامی، حضور آشکار مردم در تأسیس و تداوم نظام سیاسی خود را نمایان ساخت. در رفراندوم تعیین شکل سیاسی حکومت در قالب جمهوری اسلامی، مجلس خبرگان تدوین قانون اساسی، رفراندوم قانون اساسی، انتخابات ده دوره ریاست جمهوری، انتخابات 8 دوره مجلس شورای اسلامی، انتخابات سه دوره مجلس خبرگان رهبری، انتخابات سه دوره شوراهای شهر و روستا.
به گفته رهبر انقلاب :
«سی سال از عمر انقلاب میگذرد، در این دوره سی بار تقریبا انتخابات انجام گرفته است ... اصل نظام اسلامی با رأی مردم، قانون اساسی با رأی مردم و مدیریتهای اساسی کشور با رأی مردم تعیین شده اند.» (همان)
3- ویژگی خاص نظام سیاسی در ایران، ترکیب سازوار «جمهوریت» و «اسلامیت» در قالب مردمسالاری دینی است. این ترکیب، ظرفیت ویژهای را به جمهوری اسلامی میدهد که آراء مردم به حضور و بروز سلایق گوناگون در مناصب سیاسی بینجامد.
در این زمینه، رهبر انقلاب، تحلیل عمیق و هوشمندانهای از این ظرفیت دارند:
«در طول این سی سال که گرایشهای مختلف، سلایق گوناگون سیاسی در درون این ظرفیت عظیم جایگزین شدهاند، انتقال قدرت با آرامش، با مهربانی، با احترام انجام گرفته است و قدرت اجرایی در طول این سی سال دست به دست گشته است ... این ظرفیت عظیم ناشی از همین جمهوریت و اسلامیت است.» (همان)
بازاندیشی در این نکته، که چگونه و چرا تنها و تنها «جمهوری اسلامی» در ایران، میتواند ضامن «جمهوریت» و «اسلامیت» کشور باشد، نیازمند بررسی تفصیلیتر است. هم درک شرایط تاریخی و هم توجه به شرایط عینی، این نکته را مسلم میسازد که مخالفان جمهوریت، «اسلامیت» کشور را هم مخدوش میکند و مخالفان اسلامیت، زمینههای «جمهوریت» را از بین خواهند برد.
4- جمهوری اسلامی یا مردمسالاری دینی یک نظام سیاسی منسجم است. نظامی که گرچه در واژگانی ترکیب خود را مینمایاند، اما از حقیقت واحد خبر میدهد، با این نگرش، نبایستی این دو بعد را در قالب ترکیبی صناعی و ماشین واره دید، بلکه آن را بایستی ترکیبی طبیعی، ارگانیک و در هم تنیده تلقی کرد. در نتیجه، بی اعتنایی به یک بعد، تنها یک شاخه را نادیده نمیگیرد بلکه تمامی هویت نظام سیاسی را آسیبپذیر میکند.
به گفته رهبر انقلاب:
«[جمهوری اسلامی] یک منظومه است، یک مجموعه است، یا بگوییم واحد دارای ابعادی است که این ابعاد باید با همدیگر ملاحظه قرار بگیرد و با هم باشد، این در هم تنیدگی باید حفظ شود، هر کدام از جهات تضعیف بشود، کل و مجموعه تضعیف شده است.» (دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری 2/7/88)
5- «جمهوریت» و «اسلامیت» در نظام مردمسالاری دینی وزن و ضریب همسان دارند، این گونه نیست که بتوان از «اهم» و «مهم» سخن گفت. در این ترکیب طبیعی نمیتوان نقش و یا اهمیت بیشتر یک بعد را مورد تأکید قرار داد و بر آن اساس، بر مبنای ضرورت و مصلحت و در مواقع تزاحم و تعارض، یک بعد را فدا و قربانی بعد دیگر کرد.
رهبر انقلاب، در نگرش دقیق، به این نکته نیز توجه عمیق داشتهاند:
«این بحث که در نظام اسلامی، جمهوریت مقدم است یا اسلامیت مقدم است یک بحث بی معنا و انحرافی است. اسلامیت و جمهوریت دو عنصر جدا نیستند که به یکدیگر وصل شده باشند و یک حقیقت را به وجود آورده باشند، در دل اسلامیت، جمهوریت هست. در دل اتکا به حکم الهی، تکیه به مردم و احترام به خواست و رای مردم هست. جمهوری اسلامی یک حقیقت واحد است ..." (در مراسم تنفیذ دهمین دوره ریاست جمهوری، 12/5/88)
نظر شما