فردا نوشت:
روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش جوابیهای را برای خبر «تصویر نماد شیطانپرستها در کتاب فارسی» ارسال نموده است:
1ـ شعر و تصویرگری از جنس هنر و تفسیرپذیر و شناورند و این گنجایی و قابلیت را دارند که هر کسی بر پایه دنیای ذهنی خود و مبتنی بر جهانبینی و نگرش خویش به تحلیل و گزارش عناصر سازهای آنها بپردازد.
2ـ هر نماد خطی، نوشته یا نگاره و به طور کلی هر نماد و نشانهی زبانی در بافتار فرهنگی و فضای باورشناختی و تربیتی و محیط زبانی خود، معنادار میشود. بنابر این با انتقال یا انتساب یک نشان، نمیتوان تمام پهنای معناشناختی و پندارهای فرهنگ ملی و اندرونهی باورشناختی آن را به قلمرو فرهنگی دیگری کشاند.
3ـ عناصر شعری و موضوعی سخن حکیم فردوسی عبارتند از: دانش، دین، درِ رستگاری، دام بلا، کردگار، گفتار پیغمبر (ص)، دل، تیرگیها، آب، سرای دیگر، چشم داشتن، نبی (ص)، وصی و حیدر (ص 66 کتاب فارسی، اول راهنمایی، کد 101، چاپ 1388)
4ـ عناصر و اِلمانهای تصویری ص 67: قرآن (کتاب آسمانی)، چشم بینا، فرشتهی دانایی یا خورشید، پرندگان در دو سوی، فرشتگان در میان، دو نفر در حال مبادلهی پرطاووس با نماد پرندهی سفید رهایی و آزادی و معرفت، ماه و ستاره در سمت راست و در سمت چپ پرندهی طاووس با پرهایی که بیانگر پلیدی و فریب و نفس اماره است، بنابراین تمامی مفاهیم و عناصر تصویر، حتی نوع رنگها برآمده از آموزههای فرهنگ اسلامی است.
5ـ عناصر سازهای تصویر در پیوند با عناصر و مفاهیم محتوایی شعر شاهنامه میبایست تحلیل شود. بیرون کشیدن یک جز از یک ساختمان و پیکرهی هنری و زبانی و تحمیل کردن معانی مختلف بر آن، در قلمرو نقد و تحلیل محتوا، کاری غیرعلمی است.
6ـ در بخشی از آن خبر آمده است «به گزارش خبرنگار اجتماعی "فردا" صفحهی 67 این کتاب حاوی تصویری است از یک چشم که بی شباهت به چشم لوسیفر نماد شیطانپرستها نیست.» آیا صرف بی شباهت نبودن که آن هم از روی گمان و حدس بیان میشود، میتواند سبب انتساب و بازخواندن مؤلفان و تصویرگران به چیزی و جریانی گردد؟
اگر چنین باشد، خیلی چیزها را میتوان به هم پیوند زد به ویژه اگر عناصر را از متن اصلی جدا سازید و در اجزای دیگری بنشانید که در آن صورت معنا و مفاهیم خواسته شده نیز از دل آن سربر خواهد آورد. هرکسی عالم برون و جلوه های آفرینش و زیبایی الهی را بر پایه ی جهان درون و دنیای ذهن خویش مطالعه و تعبیر میکند. قرص ماه، شخص گرسنه را به یاد قرص نان و فرد فقیر را به یاد سکهی نقره و انسان مؤمن و دین باور را به یاد معجزه ی حضرت پیامبر اعظم (ص) (شق القمر) می اندازد.
چشمی که در بالای تصویر یاد شده آمده، از دل تصویر شعر حکیم فردوسی استخراج شده است. "چشم" در پهنهی نمادشناسی شعر و ادب فارسی مفاهیم و معانی گوناگونی دارد و با واژگان فراوانی ترکیب شده، ساخت های گوناگونی را پدید آورده است. در بیت پنجم شعر فردوسی ترکیب "چشم داشتن" به معنای "انتظار و آرزو و تمایل داشتن" به کار رفته است. در این تصویر هم چشمی که در بالا قرار گرفته که در دو سوی امتداد آن نمادهای بهشت و دوزخ ترسیم شده اند.
یعنی انسان بر سر دوراهی نیک بختی و نگونساری جای دارد و راه رستگاری او دین و دانش و توصل به پیام پیامبر (ص) و پذیرش ولایت امام علی (ع) است. از این روست که چشم میتواند نمادی از حق باشد که ناظر اعمال ماست و عالم محضر اوست. " العالم محضر الله لا تعصو ا فی محضره" و یا دیدهی حقیقت نگری که به سوی پروردگارش چشم دوخته است و تواند بود که مصداقی روشن از این آیات کلام رحمانی باشد: وجوهٌ یومئذٍ ناضره، الی ربها ناظره (سوره قیامت، آیات 22و 23) چهرههایی در آن روز خرم و شاداب است، به چشم دل به سوی پروردگار خود (و به دیده سر به تجلی آثار جلال و جمال او) نظارهگر است.
7ـ برای آگاهی بیشتر توجه به این نکته هم بایسته است که "چشم لوسیفر" که نماد شیطانپرستان است در میان یک ستارهی پنج پر یا پنج ضلعی قرار دارد و این همان نشانهی ستارهی صبح یا پنتاگرام Pentagram است و پیوندی با تصویر کتاب درسی ندارد.
سخن پایانی این که منحصر کردن چشم به یک مفهوم خاص، بیانگر عدم ادراک صحیح و بی غشِّ مظاهر آفرینش الهی است. دیگر آن که تحمیل و تسرّی برداشت فکری خود به جهان صاف و بیغبار نوجوانان دورهی راهنمایی تحصیلی میهن اسلامی، از دید روانشناسی پرورشی و اصول تعلیم و تربیت، ناروا است. بیگمان نوجوانان پاکدل و روشن ضمیر ما که مخاطب این کتاب هستند با چنین پس زمینهای به تصویرخوانی نمیپردازند.
فریدون اکبری، مدیرگروه زبان و ادبیات فارسی دفتر برنامهریزی و تألیف کتابهای درسی







نظر شما