۰ نفر
۴ اسفند ۱۳۸۷ - ۱۳:۲۶

اظهارات سارکوزی و وزیرش سبب شد این بار، استادان و پژوهشگران فرانسوی در اعتراض به طرح اصلاحات آموزشی اعتصاب کنند.

محبوبه عمیدی: در ادامه اعتراض‌ها به اصلاحات آموزشی موسوم به قانون پکرس (که به نام ارایه دهنده آن، خانم والری پکرس، وزیر فعلی آموزش عالی و تحقیقات، چنین نام گرفته است)، استادان دانشگاه‌ها و محققان فرانسوی، از چهاردهم بهمن ماه جاری اعتصاب علیه طرح پیشنهادی دولت را آغاز کرده‌اند. آنها معتقدند این طرح که با نام برنامه اصلاحات آموزشی دانشگاه‌ها توسط دولت فرانسه و در ابتدای سال جدید میلادی آغاز شده است، می‌تواند موقعیت شغلی و شرایط استخدامی‌شان را تحت‌الشعاع قرار دهد، انتقاد‌های تند سارکوزی هم از پژوهشگران و استادان فرانسوی در ژانویه گذشته به کشمکش‌ها و نگرانی‌ها دامن زده و آنرا به اعتصابی همه‌گیر در سراسر فرانسه مبدل کرده است. شاید این‌بار ادبیات خاص سارکوزی، چندان کارساز نباشد و برای پیشرفت اصلاحات او ناچار به روش‌های مسالمت آمیزتری متوسل شود.

در نگاه اول اصلاحات آموزشی ارائه شده، چندان بحث برانگیز و جنجالی به نظر نمی‌رسد.

در این طرح برای اولین بار ارزیابی استادان و محققان دانشگاه‌ها، که ساعات تدریس آنها و میزان همراهی‌شان در اداره امور دانشگاه را نیز شامل می‌شود و تنها منحصر به سوابق تحقیقاتی آنها نخواهد بود، به رؤسای دانشگاه ها سپرده می شود. علاوه بر این، دانشگاه‌ها قدرت تغییر ساعات تدریس و تحقیق استادان و پژوهشگران را نیز به صورت مستقل خواهند داشت.

با نگاهی دقیق‌تر به جریان اصلاحات و استدلال‌ها ببینیم، چرا این تصمیم به ظاهر ساده، به اعتراضی گسترده و سراسری منجر شده است ؟

یکی از دلایل این است که استادان دانشگاه سال‌هاست ارزیابی‌های ملی را پذیرفته‌اند؛ اما این رویه جدید که در راستای استقلال نظام مدیریتی و مالی دانشگاه‌هاست، این وظیفه را به طور مستقل بر عهده رؤسای دانشگاه و هیأت‌مدیره هر دانشگاه خواهد گذاشت.

نگرانی دیگر استادان از بابت استقلال دانشگاه‌هایی هست که کمک دولتی چندانی برای تأمین بودجه دریافت نخواهند کرد و از لحاظ مالی به مشکل برخواهند‌‌خورد. شاید این دانشگاه‌ها برای جبران قسمتی از کسر بودجه‌شان، به کم‌کردن ساعات تحقیق استادان و جبران آن با ساعات تدریس بیشتر روی بیاورند.

از سوی دیگر، دولت می‌خواهد مؤسسات تحقیقاتی بزرگی مانند مرکز ملی تحقیقات علمی فرانسه، CNRS را که کادر پژوهشی و آزمایشگاه‌هایی اختصاصی دارند و بیشتر بار پژوهشی فرانسه را به دوش می‌کشند، به جزیی از شوراهای پژوهشی تبدیل کند و در نهایت، آنها را در اختیار دانشگاه‌ها قرار دهد یا این‌که در دانشگاه‌های مستقل ادغام کند.

بسیاری از دانشمندان نیز با نگرانی از این شتاب‌زدگی، می‌گویند دانشگاه‌ها آمادگی پذیرش بار پژوهش‌های اضافی را ندارند.یکی از محققان سی.ان.آر.اس که بنا به ملاحظاتی می‌خواست نامش فاش نشود، می‌گوید: « من گمان نمی‌کنم هیچ کشوری بتواند ساختار پژوهشی‌اش را آن‌قدر سریع که دولت انتظار دارد، تغییر بدهد. بخصوص در فرانسه، جایی که سال‌هاست دانشگاه‌های فراموش شده روی آموزش هزاران دانشجو متمرکز شده‌اند و بیشتر بار تحقیقاتی بر دوش مؤسسات پژوهشی مستقل بوده است».

آلبرت فرت، برنده جایزه نوبل فیزیک سال 1385 / 2007 و استاد دانشگاه پاریس، به‌همراه جمعی از استادان برتر دانشگاه‌های فرانسه در نامه‌ای سرگشاده که روزهای پایانی ژانویه گذشته منتشر شد، نسبت به قوانین جدید که به رؤسای دانشگاه‌ها قدرت بی‌حد و حصری برای دخالت در تحقیق و تدریس استادان می‌دهد، ابراز نگرانی و نسبت به خطر سیطره حامیان مالی دانشگاه‌ها بر نحوه انتخاب دانشمندان و نوع تحقیقات اعلام خطر کردند.

این ابراز نگرانی‌ها بازتاب این واقعیت است، که اغلب دانشمندان فرانسوی به فرایند بازبینی و ارزیابی که توسط مراجع علمی و پژوهشی وابسته به دولت صورت می‌گیرد، اعتماد دارند؛ در حالی‌که به تصمیمات و ارزیابی‌های دانشگاهی مستقل و منفرد چندان خوشبین نیستند.

موافقان چه می گویند ؟
قول خودگردانی دانشگاه‌ها، اکسل کان را به قبول ریاست دانشگاه دسکارتس پاریس تشویق کرده است. این متخصص نامی ژنتیک مؤسسه ملی تحقیقات زیست‌پزشکی ( اینسرم) و از طرفداران پر وپا قرص اصلاحات، می‌گوید: « این خشم و برانگیختگی دانشمندان، یک دلیل ساده دارد و آن‌هم اعمال هم‌زمان تغییرات متعدد در دانشگاه‌ها است، که باعث اغتشاش و بی‌نظمی شده و در بعضی موارد به شورش ختم شده است».

فیلیپ فراگل، دانشمند فرانسوی‌الاصلی که ریاست بخش ژنومیک پزشکی کالج سلطنتی لندن را برعهده دارد، از علاقه‌مندان اجرای این طرح است. وی با این‌که اختیارات بیشتری به دانشگاه‌های فرانسه داده شود، کاملا موافق است؛ اما از دیدگاه وی، بسیاری از دانشگاه‌های این کشور غیر از دسکانتس و چند‌تایی دیگر، اصلا آمادگی خودگردانی کامل را ندارند. آنها در مقابل مؤسسات پژوهشی فرانسه، تجربه اندکی در مدیریت منابع انسانی و اجرای برنامه‌های پژوهشی دارند.

کان می‌گوید: « باید تعادلی وجود داشته باشد، به این صورت که دانشگاه‌ها مسئولیت تحقیقات محلی و موردی را به‌صورت کامل بپذیرند و پژوهش در سطح ملی و بین‌المللی به مؤسسات پژوهشی کشور واگذار شود».
او که با نفس اصلاحات کاملا موافق است، اضافه می‌کند: «دیدگاه دولت نیازمند کمی بازنگری و تغییر است».

آشوب و اعتراضات گسترده
همان‌طور که دیدیم، این کشمکش‌ها حاصل اولین آزمون بزرگ اصلاحات آموزشی و تلاش دولت فرانسه برای خودگردانی (استقلال) کامل دانشگاه‌ها است؛ که لایحه نهایی آن در تابستان 1385 / 2007 به تصویب مجالس ملی و سنای این کشور رسید. با این حال، اجرای آن از ابتدای سال 2009 میلادی آغاز شده است و تنها20 دانشگاه برتر فرانسه، از میان 85 دانشگاه این کشور مستقل اعلام شده‌اند و مجازند بودجه مورد نیاز، عزل و نصب‌ها، محل‌های مورد نیاز آموزشی و تحقیقاتی و در نهایت حقوق استادان و پژوهشگران را رأسا مدیریت کنند.

البته سخنرانی نیکولا سارکوزی، رئیس‌جمهور فرانسه نیز به آن دامن زده و نگرانی‌ها را به اعتصابی سراسری تبدیل کرده است. او در سخنرانی 4 بهمن در تشریح برنامه‌های دولت برای توسعه علم و نوآوری در کشور، نظام دانشگاهی فرانسه را کودکانه و ناتوان از ابداع و نو‌آوری خواند و تلویحا، پژوهشگران فرانسوی را تن‌پرور با مشغله‌ای راحت و بی‌دردسر خطاب کرد و به‌طور مشخص، گفت که به هیچ‌وجه سخت‌کوشی همکاران انگلیسی‌شان را ندارند. سخنرانی سارکوزی، زشت و پر از کلمات زننده بود و فاصله چندانی با یک کاریکلماتور واقعی نداشت. مطمئنا به همین دلیل هم نتیجه معکوس داده و باعث شده است دانشمندان و استادان فرانسوی، این‌بار شمشیر‌ها را از رو ببندند.

اصلاحات، یک قدم به عقب
در تلاش برای کاهش نگرانی‌ها، والری پکرس، وزیر آموزش عالی و تحقیقات فرانسه، سه هفته پیش بیانیه‌ای را منتشر کرد که در آن، محدودیت‌هایی برای ساعات تدریس استادان اعمال شده و به محققان اطمینان داده است پشتوانه‌های دولتی برای ارزیابی عملکرد آنها و ترفیع شغلی‌شان لحاظ خواهد شد.

پس از آن هم سارکوزی و پکرس، هدف از اصلاحات را ایجاد دانشگاه‌هایی مدرن نامیدند و تلاش کردند با عنوان این مساله که نظام آموزشی فعلی باید مدرنیزه و مستقل شود، کمی اوضاع را آرام‌تر کنند. منظور آنها از دانشگاه مدرن، دانشگاهی مستقل بود که در رقابتی سالم، پاداش‌هایی برای طرح‌های موفق تحقیقاتی‌شان دریافت می‌کند.

اما هنوز هم اصلاحات از نظر استادان فرانسوی حکم هواپیمایی گم‌شده در مه را دارد که دائم مسیر عوض می‌کند و کسی ایده‌ای برای مقصد نهایی آن ندارد.

درسی که می‌شد از تاریخ گرفت
این اولین بار نبود که دولت فرانسه با پیشنهاد اصلاحات به سراغ دانشگاه‌ها می رفت. در سال 1378 / 2000 نیزکلود آلگر، وزیر سابق علوم فرانسه برای اصلاح نظام آموزشی تلاش‌هایی را آغاز کرد، که به دلیل اعتراض استادان و دانشگاهیان این کشور و اتحاد آنها علیه او، ناکام ماند و آلگر از مواضعش در بسیاری از موارد عقب‌نشینی کرد.

نظام آموزشی فرانسه باید تغییر کند، اما انگار سارکوزی از شکست اصلاحات آلگر درس نگرفته است. اعتصاب همگانی دانشگاه‌های فرانسه نشان می‌دهد، اصلاحات به روش خاص سارکوزی غیرممکن است. او محققان بسیاری را نادیده گرفته و حتی استادان بنام دانشگاه‌ها که در طرح اصلاحی دولت شرکت داشته‌اند، به دلیل عدم اعمال درخواست‌ها و پیشنهادهایشان معترضند. سارکوزی می‌بایست از سرنوشت اصلاحات در دوران آلگر درس می‌گرفت و می‌فهمید اصلاحات بدون همراهی دانشمندان، از همان ابتدا محکوم به شکست است. درست است که در بعضی نگرانی‌ها مبالغه شده، اما بسیاری از آنها هم منطقی هستند. پکرس و سارکوزی به مشورت و همراهی رهبران گروه‌های پژوهشی نیاز دارند که دغدغه‌ها را به دقت می‌شناسند و احاطه کافی به فضای حاکم بر دانشگاه‌ها دارند. اما شاید اصلاحات درس خوبی برای سارکوزی شتاب‌زده باشد تا بپذیرد که گاهی یک عقب‌نشینی آرام، به مراتب بهتر از قدم گذاشتن در طوفان است!

کد خبر 4256

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • استاد IR ۰۹:۴۳ - ۱۳۸۷/۱۲/۰۵
    0 0
    مثل این که فقط دولت ما نیست که از گذشته اش درس نمی گیره. راستی، الان تو کشور ما چه جور سیستمی برای ارزش یابی استادان دانشگاه وجود داره؟ دولتیه؟