آریا صالحی - خبرگزاری خبرآنلاین:محمود اسلامیان ؛ رئیس در سایه فوتبال نگران است. نگران استقلال و پرسپولیس. مدیر صنعتی اثرگذار در فوتبال ایران، می گوید . محمود اسلامیان رئیس صندوق بازنشستگی کل کشور و نایب رئیس اول فدراسیون فوتبال که تجربه نجات تیم ریشه دار اصفهان یعنی سپاهان را داشته و با سپردن مدیریت این تیم به فولاد مبارکه، این باشگاه را سالهاست که از هر مشکلی بی نیاز کرده است، حالا می گوید باید فکری به حال استقلال و پرسپولیس کرد که سرمایه های ملی ایران هستند.
این بخش هایی از گفت و گوی ما با این مدیر با سابقه اقتصادی است که توانسته در ورزش هم سابقه ای نیک از خود به جای بگذارد.
*مگر استقلال و پرسپوليس چقدر خرج دارد؟ هولدينگي مثل شستا، يك رايتلش سالي 20 ميليارد هزينه تبليغات دارد. يعني حداقل در شستا سالي 100 ميليارد هزينه تبليغاتي ميكنند، ولي شما استقلال و پرسپوليس را بگير و سالي 7 هزار دقيقه تبليغ داشته باش. اين راه حلي خوب نيست؟
*فوتبال يكي از عجيبترين پديدههاي قرن گذشته است. ايجاد وحدت، انسجام، شادي و حتي غم ملي ميكند. معتقدم مهمترين مسئله اين است كه در كشور، اثر اين موضوع را در جامعه كم درك كردهايم. واقعاً ما توجهي به اين پديده نداريم و اگر بخواهم به ميزان درك نمره بدهم، از 100، 30 تا 40 ميدهم. وقتي فوتبال موفق است، چگونه 70، 80 ميليون جمعيت شاد ميشوند. يا نگاه كنيد، حتي مردم با باختهاي افتخارآميز ايران هم در خيابانها ميريزند. من يك مثال بزنم. بنده در عمليات كربلاي 4 بودم. اصلاً شب عجيبي بود. اروند رودخانهاي وحشي است. حتي شناگرهاي ماهر هم نميتوانند در آن شنا كنند. آن شب ما در ظاهر شكست خورديم ولي در باطن شكست نخورديم. ما اين روحيه شجاعت را داشتيم. يك طرف دشمن، يك طرف آب و از آن طرف منور ميزدند. به نظر ميرسيد عمليات لو رفته است. شما ببينيد در جنگ ما بمب شيميايي استفاده كردند. با چنين دشمني كه توسط كل دنيا مسلح شده، رفتند روي آب مبارزه كنند. فوتبال هم همين است. وقتي افتخارآميز ببازيم، اين يك پيروزي است.
*به نظر من، ما توجهي به تأثيرگذاري فوتبال نداريم. حالا چون اقتصادي و اصفهانيام، ميگويم با هزينهاي كم ميتوانيم وحدت و انسجام درست كنيم.درباره استقلال و پرسپوليس بايد بگويم اين هم تابعي است از آن ديدگاه كلي ما. نتيجه چه ميشود؟ رقباي منطقهاي كه بيكار نيستند. کشورهای عرب همسايه جنوبي براي تيمهايي با 2، 3 هزار تماشاچي سرمايهگذاري ميلياردي ميكنند. حتي شمال ما، آذربايجان را ببينيد. من يك بازديد داشتم و ديدم تقريباً 4 ميليارد دلار در فضايهاي ورزشيشان سرمايهگذاري كردهاند. صددرصد برايشان خروجي هم دارد. چه در آسيا و چه در منطقه، همه به شدت مشغول سرمايهگذاري هستند ولي ما در اداره اين دو تيم چه مشكلي داريم؟ حتي اگر اين تيمها 10 ميليون هوادار داشته باشند، اندازه چند برابر كل جمعيت اين كشورهاي عربي است. حالا ما براي اين دو تيم 3 حالت داريم؛ اول ادامه وضع موجود و در سياهي قدم زدن. از بلاتكليفي براي يك خانواده 3 نفره بگير تا يك شركت و مؤسسه مثل شما، در هر اشلي يك سم مهلك است. وقتي نداني ميخواهي چه كار كني. دوم، عدم نتيجهگيري دو تيم كه خب ميدانيد چند فصل است خوب كار نكردهاند. ميبينيد كه براي بازيها چقدر تماشاچي آمده است و سوم، تضعيف تيم ملي ما. آقاي كروش مدير بسيار خوبي است. ما يك موجودي ضعيف به كروش ميدهيم و انتظار داريم نتيجه بالا باشد.
*شما نگاه كنيد از تيم فولاد كه اسپانسر و ساختار و ثبات دارد، سالي 2، 3 بازيكن معرفي ميشوند ولي شده در شهر 10 ميليوني، سالي يك بازيكن معرفي نشده است. ما وقتي تكليف استقلال و پرسپوليس را روشن نميكنيم، هم تيم ملي تضعيف ميشود و هم ليگ ما. رسانههاي ما هم ضربه ميبينند؛ از صدا و سيما بگيريد تا روزنامهها. اين وضع استقلال و پرسپوليس موجود قابل تحمل نيست. متأسفانه الان ما دوباره وارد اين سيكل شدهايم. سالي 5 مدير عوض ميشود. يكي ميافتد زندان، يكي ول ميكند و...
*من به شدت معتقدم بايد اقتصاد را خصوصي كرد. اقتصاد دولتي ديگر جواب نميدهد ولي وقتي ميتوانيم خصوصيسازي را در فوتبال شروع كنيم كه اول بنگاههاي بزرگ را خصوصي كنيم و بعد سروقتِ خصوصيسازي فوتبال برويم. تا اين كار انجام نشود، خصوصيسازي امكان پذير نيست چون تنها بنگاههاي بزرگ ميتوانند وضع اين دو باشگاه را تعيين كنند. مثلاً براي فولاد مباركه كه سالي 2 هزار و 700 ميليارد سود دارد، اشكالي ندارد هزينه تبليغات فوتبال كند اما براي شركتي كه سالي 100 ميليارد سود دارد، طبيعي نيست كه 20 ميليارد تومان در فوتبال سرمايهگذاري كند. من به شدت معتقد به خصوصيسازيام ولي مشكلي كه ما در سازمان خصوصيسازي داريم، اين است كه فكر ميكنند دو باشگاه كارخانهاند. در استقلال و پرسپوليس چرخه اقتصادي منفي است. به همين دليل كسي نميآيد.
*وضع موجود قابل ادامه نيست. اين كار بياحترامي به 30، 40 ميليون هوادار است. چه چيز سالمتر از اين؟ وقتي ميتوانيم هفتهاي 100 هزار نفر به آزادي بياوريم، چرا به اين دو باشگاه سر و سامان نميدهيم؟ چرا اين تفريح سالم را در اختيارشان قرار نميدهيم؟ وقتي ما به سپاهان رفتيم، اين تيم 10 سال ول بود. من گفتم چه خدمتي بالاتر از اينكه بياييم سپاهان را بسازيم. بعضي از مديران آن موقع مخالف بودند. در يك بازي در نقش جهان 30 هزار نفر آمده بودند. من آخر بازي مديران را به خط كردم و گفتم جوانها را نگاه كنيد. ما براي شهرمان كه اينقدر دود و دم در آن است، چه كاري بكنيم كه بهتر از اين باشد كه 30 هزار جوان اينجا بيايند و با عشق و علاقه به خانهشان بروند؟ همه مديران متقاعد شدند كه بايد پول بدهيم و سرمايهگذاري كنيم.
*ما خصوصيسازي نميتوانيم بكنيم چون اولاً اقتصاد ما خصوصي نيست و دوم اينكه حق پخش را نداريم. من تمام حق پخشها را درآوردهام؛ ليگ عربستان سالي حدوداً 100 ميليون دلار، سري A ايتاليا سالي 950 ميليون يورو، ليگ برتر انگليس كه 3 ساله است، 5 ميليارد پوند، ليگ تركيه سالانه 123 ميليون دلار يعني حدوداً رقمي نزديك به 500 ميليارد! بوندسليگا هم 420 ميليون يورو و البته به نظرم صدا و سيما هم مقصر نيست. اين يك پكيج است.
*وقتي ما دو عامل حق پخش و درآمد از برندها را نداريم، در حقيقت 70 درصد چرخه اقتصادي فوتبال را نداريم. تنها راه اين است كه بنگاههاي بزرگ اقتصادي دنبال فوتبال بيايند، مثل فولاد مباركه، فولاد خوزستان و... حالا اگر اين كار خلاف است، بايد تمامش تعطيل شود. نميشود مجلس يك جا بگويد فلان گوشت براي عدهاي حلال است و براي عدهاي حرام! اگر دروغ حرام است، براي همه حرام است. من سؤالم اين است كه الان ما چارهاي جز اينكه بنگاه اقتصادي بزرگ بيايد، راهي داريم؟
*وزارت ورزش نميتواند پول بدهد. شما مطمئن باشيد، فصل آينده بدتر از قبل نباشد، بهتر نخواهد بود. اينكه مدام مدير عوض كنند كه در واقع بياحترامي به مردم است.
*شما به سايت باشگاهها برويد ميبينيد كه 60 درصد درآمدشان از حق پخش است. 10، 20 درصد برندها و بقيه هم درآمد خود فوتبال. ولي ما اينها را نداريم. ايراد به سازمان خصوصيسازي است كه شما بايد فرق بگذاريد. استقلال و پرسپوليس نيروگاه نيست. من متأسفم كه سازمان خصوصيسازي به اين مسئله ساده توجه نميكند. مرحوم اسدآبادي جمله جالبي دارد. او ميگويد كه ما ايرانيها در سر بديهيات دعوا ميكنيم. مثلاً وقتي هوا گرم است، گرم است ديگر. وقتي پالتو بپوشم و بيرون بروم يعني دارم با بديهيات ميجنگم. تا زماني كه حق پخش درست نشود و موضوع برند حل نشود، نميشود خصوصيسازي كرد. من دست كساني كه آمدند و سالم كار كردند و حتي بعد از چند سال شكست خوردند را ميبوسم.
*به نظر من، ما دو دسته مسئله داريم؛ يك دسته عمده است مثل بيكاري كه حل اين مسئله زمان ميبرد ولي يكسري مسائل اين شكلي است كه ميشود با تدبير آن را حل كرد. من قبلاً ميگفتم همان اتفاقي كه در اصفهان افتاد، در مورد استقلال و پرسپوليس هم ميتواند بيفتد. جاي اينكه ايرانخودرو پولش را خرج تيمهاي بدون تماشاچي كند، بيايد 10 ميليون هوادار را خوشحال كند و از امكان پخش 7 هزار دقيقه آگهي هم استفاده كند. هيچ تيمي در ايران سالي 7 هزار دقيقه پخش به جز اين دو تيم ندارد. همه بازيها در شبكه داخلي و شبكه جام جم پخش ميشود. بعد شما ميتوانيد از برند اين باشگاه براي تبليغات محصول استفاده كنيد. شما با 15، 20 ميليارد اين كار را ميكنيد. البته برادران مجلس ورود كردند. اگر پول براي استقلال و پرسپوليس حرام است، براي آنها هم حرام است. 130 نماينده مجلس نامهاي نوشتند و دادند به دولت. دولت هم ميخواست كار ثوابي انجام دهد. حالا به جاي اينكه از كار دولت حمايت كنيم، انتقاد ميشود. البته من با كساني مثل هدايتي موافقم ولي آيا او ميتواند سالي 30 ميليارد قسط بدهد و سالي 30 ميليارد تومان هم به تيم بدهد؟ شما مطمئن باشيد اگر بيل گيتس را هم بياوريم به استقلال و پرسپوليس، بعيد ميدانم با فرضهايي كه گفتم، موفق باشد. شعار نبايد بدهيم. من از هدايتي تشكر ميكنم كه به اندازه سهمش به فوتبال كمك كرد ولي فكر ميكنم هدايتيها وقتي ميتوانند بيايند كه اين مسائل حل شده باشد.
*متأسفانه دوستان در مجلس موضوع واگذاري استقلال و پرسپوليس را سياسي كردند كه براي انتخابات است.
*شما بهتر ميدانيد ما برادراني در اين دو باشگاه بزرگ داشتيم كه به انتخابات رفتند و رأي نياوردند. مردم ما هوشمند هستند. ميگويند اسلاميان آمد در فوتبال و فردا كانديدا شد. ميگويند پس هدفش انتخابات بود و رأي نميدهند. اين نگراني به نظر من بيمورد است. خواهشم از نمايندگان مجلس و خصوصاً نمايندگان تهران اين است كه اگر در بقيه استانها نمايندگان دنبال تيم هستند، چرا تهرانيها اين حمايت را نميكنند؟ اگر خلاف است، تمام استانها را تعطيل كنند و اگر درست است، چارهاي جز اين نداريم. اجازه بدهند دو تيم از بلاتكليفي دربيايند و مردم و تيم ملي و هر كس هر گوشه اين فوتبال است، لذت ببرند.
*راه حل جز خصوصيسازي اين است كه دولت ميتواند وكالتي اين دو باشگاه را بسپارد. يعني بنگاههاي بزرگي مثل ايرانخودرو، شستا و... دولت اين دو باشگاه را 3 و 5 ساله با وكالت اداري به اينها بدهد. يعني آنها مدير بگذارند و هيأت مديره بچينند. يعني بنگاهي كه شركتهاي بزرگي دارد، برايش كار سختي نيست كه با 30 ميليارد باشگاه را اداره كند. ممكن است ترنوول بعضي از شركتهاي آنها سالي 500 ميليارد تومان باشد. تجربه چنين چيزي در خوزستان، سپاهان و ذوبآهن هست. در ذوبآهن همه مديرها متخصص بودند. كفعمي و آذري متخصص بودند. چون اينها ساختار دارند، براي آبرويشان اهميت قائل هستند.
*اگر ميشد خصوصيسازي، تيمها را به دو مؤسسه بزرگ بدهد، خوب بود. اگر بعد از 5 سال زيرساختها و حق پخش حل شد، اوكي. دوباره بيايند اعلام خصوصيسازي كنند و مزايده بگذارند. آن موقع ديگر جاي يك نفر، 20 نفر ميآيند و سر و دست ميشكنند، نه اينكه يك نفر بيايد و آن هم ابهام داشته باشد.
*چند شب پيش من جايي بودم. يكي از مقامات آنجا بود. پسر 12 سالهاش هم بود. اين فرد دانشگاهي است. تيم ملي ايران با آمريكا بازي داشت. بچه با اينكه روزه بود، يك مقدار افطاري برداشت و به اتاقش رفت كه بازي را ببيند. نيم ساعت بعد آمد. از هيجان داشت ميلرزيد. ميگفت گيم اول را بردهايم. از شدت هيجان داشت ميلرزيد. بعد به پدر ايشان كه از مقامات است، گفتم شده در عمرت ديده باشي بچه از يك چيز اينقدر خوشحال شده باشد؟ گفت بزرگترين كارها را كردهام، گفته است ممنونم. گفتم پس برو و به مقامات بگو اين بچه تا الان اين طوري نبوده است. من كه بازي را نديدم. ايران 4 پوئن عقب بود و جلو افتاد. اين بچه شاد شد. اعتماد به نفس به دست آورد. گفتم شما چقدر الان خرج اين بچه كردي اينقدر خوشحال شد؟ گفت هيچي. گفتم پس ببين با ورزش چه كار ميشود كرد. بعد از 3 بر صفر بچه داشت خودش را ميكشت. گفتم برو به مسئولان بگو. مگر چقدر هزينه براي تيم واليبال است؟ مديريت خوب داشته، نظم بوده و استعداديابي كردهاند. كمك كردهاند و به اينجا رسيده است. وقتي ميتوانيم در اين رشته، در رشتههاي ديگر نميتوانيم؟ البته فوتبال فرق دارد. خواهش جديام به عنوان يك ايراني اين است و ملتمسانه از دولت ميخواهم اجازه ندهند وضعيت سال گذشته دو تيم ادامه پيدا كند. دولت ميتواند و در مجلس هم نمايندگان تهران بايد حمايت كنند. اگر راه ديگري دارند بسمالله. بگويند اهالي فوتبال اين راه ماست و همه برويم، ولي حالا كه راهي نيست، بگذارند سر اين سفرهاي كه همه تيمها نشستهاند، اين دو تيم هم بنشينند.
4141
نظر شما