سخنرانی اخیر «سردار سعید قاسمی» که گاه او را با عناوین مختلف مهندس، دکتر و «سردار» معرفی می کنند، مملو از گفتارهایی غیر اخلاقی همراه با زیرپاگذاشتن ابتدائیات اخلاق اجتماعی و اسلامی بود.
آنجا در زیر می خوانید گوشه های کوتاهی از توهین های فراوان جناب قاسمی است:
1- سردار، در یک اظهارنظر تند، قم را واتیکان خواند! و گفت:
« فتنه ۸۸ را دیدید؟ قم! با همه واتیکان بودنش، صدای رسایی از آن بیرون نمی آمد..»
2- سردار، خطاب به رهبری درباره نامگذاری سال گفت:
« رهبرا! چقدر خوب میشد، امسال را سال همدلی و همزبانی اعلام نمیکردید! وگرنه بلایی سر این جماعت مارموز که مثل آب خوردن دروغ میگویند میآوردیم که آن سرش ناپیداست....»
3- سردار، امام را کسی نامید که تحت فشارها، قطعنامه را به او خورانده اند!
« قطعنامه 598 خورانده شد به امامی که با همه قدرت و شوکتش که تا ۱۵ روز قبل آن میگفت «عزیزان کمربندها را محکم ببندید که همه چیز برای نبرد عاشورایی آماده است»، تا ۱۵ روز قبل میگفت بجنگید که هیچ چیز عوض نشده است، بعد شد پذیرش قطعنامه...»
4- سردار! خطاب به رئیس جمهور و دولت را کسی نامید که اسم رهبری را می برد اما کار خودش را می کند و پشتوانه تیم مذاکره کننده را ابراهام لینکلن نامید:
« اسم رهبری را میگذارد و کار خود را میکند! لااقل اینکه یارو - آمریکا- عربدهکشی میکند جوابش را بده یا نه، بزن زیر میز و بیا بیرون. نه اینکه طرف گفت آقا ما میخواستیم مذاکرات را ترک کنیم، از این طرف و آن طرف خواهش کردند! توهین میکند، جوابش را بده. نه اینکه بگویی اینها مصرف داخلی دارد و برای خودشان است. خوب تو هم برای مصرف داخلی دو حرف لاتی بزن تا ما حالش را ببریم. تو جواب بده، نه اینکه بگویی از کلمه دشمن استفاده نمیکنم، کلمه خوبی نیست. مثل اسلاف خودت شهید ابراهام لینکلن را بپرستید تا سر وقتت برسند! بیشتر از این نمیگوییم. اما جواب طرف را بده! به تعبیر حضرت آقا که قربانش بروم فرمود: «لاف در غریبی است که اینها میگویند.» لاف در غریبی بند دوم دارد. چون ما یک خورده بیادب هستیم و زیاد در این مسائل از حضرت آقا تبعیت نمیکنیم بند دوم آن را می¬گویم. لاف در غریبی، ول دادن باد در بازار مسگرهاست. بند اول را حضرت آقا گفتند که همه گرفتند و خندیدند. بند دوم را هم من بیادب برای شما گفتم...»»
5- سردار، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را که منصوب رهبری نظام است، «اکبرخاطره» نامید و گفت:
« قرار است که حاجآقا خاطره - اکبر خاطره - بافته های خود را هر از گاهی براثر زیادخوری نشخوار کند و بیرون بریزد..»
6- سردار، درباره جانبازهای جنگ که نظری مخالف نظر او دارند گفت، اینها چرت و پرت می گویند:
« طرف جانباز است با فلان درصد جانبازی. الان بنا به دلایلی حالش خوش نیست. چرت و پر ت میگوید. پیامک میزند و ضد آقا و نظام حرف می¬زند. می¬گوید بارکالله به هندیها که با ۷۲ ملت صلح برایشان برقرار است و گاو میپرستند، ما مسلمانها دشمنمان الله اکبر میگوید ما را میکشد و ما هم اللهاکبر میگوییم آنها را میکشیم! این میشود خزعبلات. ابله! مخ تو را کجا شستشو کردند؟ در دانشگاه دکترجاسبی معلوم است که تو باید از آن بیرون بیایی....»
***************
امروز رسانه های به اصطلاح منتقد، نقد را بسان بی نزاکتی و بی ادبی به دولت منتخبِ مردم تفسیر می کنند و عامدانه و با شیوه های شارلاتانیزمی، بر طبل بی اخلاقی می کوبند و تا تذکر داده می شود، فریاد «وامنتقدا» بر می دارند که دولت، انتقاد را بر نمی تابد!
از توهین به روحانیت و امام، توهین به تاریخ جمهوری اسلامی، توهین به جانبازان، توهین به شخصیت های نظام و توهین به دولت منتخب مردم که بگذریم، حداقل نزاکت اخلاقی در شیوه ی بیان و انعکاس گزارش های خبری رسانه های افراطی رعایت نمی شود و همه اینها به نام «نقد»! منتشر و منعکس می شوند؛ این در حالی است که بعد از انتشار همه این فحاشی ها، باز علیه دولت فریاد می زنند که « دولت روحانی، امنیتی ترین دولت تاریخ است!»
عجبا که اگر همین سخنان از زبان یکی از فعالان سیاسی یا فرهنگی جناح یا جریان مقابل، نسبت به هر فرد یا دولت یا حاکمیت مطرح می شد، قطعا ائمه جمعه و جماعات کشور و نمایندگان مجلس و... را وادار به موضع گیری می کرند و با گوینده و رسانه های منتشر کننده ی آن نیز سخت ترین برخوردهای قضائی می شد.
اگرچه بیان امیرمومنان(ع) در حکمت چهلم نهج البلاغه روشن و گویاست که فرمود: «احمق هرچه بیابد به زبان بگوید و در دلش به صلاح و فساد گفته هایش نیاندیشد. پس دل او، تابع زبانش و زبان او تابع هذیان گویی های اوست.»
چند نکته و پرسش قابل تامل:
اول: حال باید پرسید آیا اینگونه سخنان و اظهارات را باید «نقد» نامید؟و رسانه منتشر کننده اش را باید «رسانه منتقد» دانست؟
دوم: چگونه ممکن است کسانی خود را ولایت مدار بدانند و به وقت التزام، شیوه ای دیگر در پیش گیرند؟! رسانه های به اصطلاح منتقد! در حالی این چنین رفتارها و گفتارهایی را پیشه ی خود کرده اند که رهبری نظام از سال گذشته، گفتمان «نرمش قهرمانانه » را پیش زمینه ی حرکت دیپلماسی خارجی قرار داده اند و با حمایت همه جانبه از مذاکرات هسته ای با آمریکا، هیئت مذاکره کننده را هیئتی امین، غیور، شجاع و متدیّن معرفی کردند واز همه مهمتر این سال را سال همدلی و همزبانی با دولت نامیدند. آیا اینگونه سخنان، همسو و همراه با تاکید برجلوگیری از اختلاف و دودستگی درجامعه است؟
سوم: عجبا که چگونه ممکن است کسانی که دائما در سخنانشان برای نزدیک نشان دادن خود به امام خمینی، او را «حضرت روح الله» و «آقا روح الله» می نامند، ابتدائی ترین و ساده ترین دستورات اخلاقی مرادشان را در اخلاق سیاست مراعات نمی کنند و به وقت تذکرهم، این مشی غیراخلاقی را غیرت انقلابی می نامند؟!
این در حالی است که همان امام در کتاب تفسیر چهل حدیث خود نوشته است: « توهین اصحاب روحانیت و اصناف علم به نام اصلاح امور، از زمره گناهان کبیره است، پس ای عزیز! مبادا غضب و عصبیت و عناد را اصلاح امور امت بنامی که این مکر شیطان است...»
چه زیبا فرمود حضرت امیر در حکمت 70 نهج البلاغه که: « جاهل را نمی بینی، مگر این که یا افراط می کند و یا تفریط»
نظر شما