دستگیری ملا عبدالغنی از رهبران طالبان و متعاقب آن بازداشت تنی چند از چهره های مطرح دیگر این گروه از سوی سازمان اطلاعات ارتش پاکستان، شاید بیش از هر کس موجب خوشحالی نیروهای آمریکایی و ناتو شد که بطور مشترک در هیلمند عملیات بززگ "مشترک" را علیه طالبان آغاز کرده اند. با این حال این دستگیری اخبار حاشیه ای داشته است که بنظر می رسد در صورت صحت، حائز اهمیت می باشد. خبر آنلاین در گفتگو با محمد ابراهیم طاهریان سفیر اسبق ایران در پاکستان و افغانستان موضوع دستگیر ملا عبدالغنی برادر یکی از رهبران طالبان را مورد ارزیابی قرار داده است.
******
رسانه ها ملابرادر را نفر دوم طالبان نامیده و دستگیری وی از سوی پاکستان را رویداد مهمی خواندند . آیا واقعا این موضوع از این حد اهمیت برخوردار است؟
در رابطه با دستگیری ملا عبدالغنی برادر یکسری اخبار حاشیه ای منتشر شده است که ممکن است اصل خبر دستگیری را تحت الشعاع قرار دهد . از جمله اینکه گفته می شود ملا عبدالغنی مذاکره کننده ارشد طالبان با دولت کابل بوده است و سرویس اطلاعاتی ارتش پاکستان بدلیل اینکه این مذاکرات بدون هماهنگی با پاکستان صورت می گرفته و خارج از مدار بازی پاکستانی ها بوده است نسبت به دستگیری وی اقدام کرده اند.
این اقدام به ماجرای کشته شدن ملا اختر عثمانی شباهت زیادی دارد . ملا اختر عثمانی از چهره های سرشناس طالبان بود که حدود یکسال پیش ،با بمباران محل اختفای وی توسط هواپیماهای آمریکایی در جنوب افغانستان کشته شد . در آن دوره گفته شد که مخفیگاه وی را سازمان اطلاعات پاکستان لو داده است. اگر رابطه جریان افراط با سازمان اطلاعات پاکستان را یک فرایند تلقی کنیم ، طبیعی است که چنانچه توافقات اولیه این دو جریان از سوی هر کدام نقض شود با واکنش طرف مقابل روبرو می شود.اما در مورد اهمیت این دستگیری باید گفت ؛ اگر آن حاشیه را نادیده بگیریم ، بیش از حد لازم در مورد دستگیری ملا عبدالغنی تبلیغ می شود . به هنگام کشته شدن ملا اختر عثمانی نیز تبلیغات گسترده ای انجام شد ولی مشاهده شد که کشته شدن یا دستگیری افراد، تاثیر چندانی در جریان افراط ندارد. در یک نگاه کلی بنظر می رسد نیروهای آمریکایی و ناتو از این دستگیری جهت پیشبرد سیاسی و تبلیغاتی اهداف خود در عملیات مشترک استفاده می کنند .
تجربه نشان داده است که طالبان و القاعده پس از دستگیری و یا کشته شدن چهره های مطرح تشکیلات خود، دست به عملیاتی انتقام جویانه زده اند. بدین ترتیب این دستگیری چه سودی برای سازمان اطلاعات ارتش پاکستان داشته است؟
اگر حاشیه پیش گفته را ملاک تحلیل خود قرار دهیم . سازمان اطلاعات ارتش پاکستان با یک تیر دو نشان، زده است. هم برخی چهره های مطرح و البته خودسر طالبان را تنبیه کرده است و هم اینکه اطلاعات خود را به قیمتی گران به آمریکایی ها فروخته است و نشان داده است که به اوضاع مسلط است. سازمان اطلاعات پاکستان هر وقت تحت فشار قرار گرفته ، چنین اقداماتی را انجام داده است. در دوره ژنرال بازنشسته مشرف نیز در آستانه سفر وی به غرب اتفاقات مشابهی رخ می داد تا وی با دست پر و از موضع بالا با غربی ها مذاکره داشته باشد.
گفته می شود ؛ ملا برادر مسولیت مالی طالبان را عهده دار بوده است . در اینصورت دستگیری وی را باید ضربه بزرگی به طالبان تلقی کرد؟
اینگونه اطلاعات هیچ وقت قطعی نبوده است . زمانی که ملا اختر عثمانی کشته شد نیز گفته شد که وی مسول عملیات طالبان است و با این رویداد ضربه بزرگی به این گروه وارد شده است ، اما در عمل طالبان خود را بازساری کرد . واقعیت این است که سیستم افراط در طول سالها جنگ تجربه مبارزه را پیدا کرده و یاد گرفته است که چگونه عناصر جدید را جایگزین نیروهای از دست رفته بکند.
آخرین موردی که یکی از چهره های مطرح طالبان دستگیر و یا کشته شد به چه زمان بر می گردد؟
مهم ترین اتفاق همان کشته شدن ملا اختر عثمانی است که حدود یکسال پیش در جنوب افغانستان توسط نیروهای امریکایی کشته شد و همان موقع نیز منابع خبری از دست داشتن احتمالی سازمان اطلاعات پاکستان در این ماجرا خبر دادند از این زاویه ماجرای دستگیری ملا عبد الغنی برادر بی شباهت با کشته شدن ملا اختر عثمانی نیست .
با این حساب اگر ملا عبدالغنی برادر، با کابل مذاکره می کرده و خط و ربطی داشته، دستگیری وی برخلاف منافع دولت افغانستان است.
می توان گفت این رویداد، با رضایت کابل نبوده، چرا که دولت افغانستان و امریکایی ها بر اساس توافقنامه کنفرانس لندن جذب بخشی از نیروهای طالبان و در عین حال جنگ با بخش دیگر را در دستور کار قرار داده اند. برهمین اساس آنها هم اکنون در هیلمند با آن دسته از طالبان که به اصطلاح تند رو نامیده می شوند می جنگد اما بدیهی است که این شیوه را به جایی نخواهد برد چرا که اولا چیزی به نام طالبان میانه رو نداریم، ثانیا عملیاتهای جنگی مانند عملیات مشترک با آنچه که چند ماه پیش تحت عنوان عملیات پنجه پلنگ و خنجر صورت گرفت تفاوت چندانی ندارد و همانطور که آن عملیاتها ناموفق بود این نبرد نیز شکست می خورد و تنها نتیجه آن توزیع نا امنی ها و همچنین تغییر جهت آن به سمت ایران خواهد بود. تمرکز اصلی طالبان طی چند سال اخیر در شرق افغانستان بود. اکنون این نیروها در جنوب افغانستان متمرکز شده اند و بر اساس گزارشهای به دست آمده عملیات مشترک نیروهای امریکایی و ناتو موجب حرکت بخش قابل توجهی از نیروهای طالبان به سمت غرب این کشور یعنی مرز ایران شده است به طوری که در حال حاضر بخشی از آواره ها در خاشرود در همسایگی ایران مستقر شده اند. حرکت طالبان به سمت ایران این نظریه را تقویت می کند که غربی ها به دنبال توزیع نا امنی ها به سمت مرزهای ایران هستند.
نظر شما