محسن حدادی: دکتر موسی نجفی، استاد علوم سیاسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در گفتگو با خبرآنلاین، با بیان اینکه اصل مساله تاریخسازی در رسانه ملی قابل تقدیر است، گفت: «اینکه تلویزیون بعد از 30 سال وارد حوزه جدیدی از روایت تاریخی و حضور برخی شخصیتهای نهضت بیداری اسلامی شده و برای اولین بار شخصیتهایی چون میرزای شیرازی و میرزا حسین نوری و ... برای جوانها و خانوادهها نمایش داده میشود، قابل تقدیر است.»
وی اضافه کرد: «البته با توجه به هزینههای سنگین تولید اینگونه مجموعهها، باید این آثار فاخر باشد و در مورد سریال «سالهای مشروطه» این گام مثبت تلویزیون میتوانست عمیقتر، پختهتر و بهتر برداشته شود.»
وی با اشاره به سابقه ساخت مجموعههایی چون «روزی روزگاری»، «مدار صفر درجه» و «در چشم باد» با تاکید بر اینکه در اینسریالها بخشی از تاریخ و یا یک واقعه تاریخی مورد توجه قرار گرفته، خاطرنشان کرد: «باید در کنار این روایتها به «اندیشهها» نیز پرداخته شود و نهضت بیداری اسلامی و جریان حضور روحانیت را آنطور که بوده نشان بدهیم، در حالی که در سریالهای ما تنها به نمایشی سطحی با «توصیه و تذکر و استخاره و...» بسنده کردهایم.»
نجفی اشاره کرد وقتی سریال «سالهای مشروطه» میخواهد نهضت بیداری اسلامی و حضور علما را در جریان تاریخ به شکلی «مستقیم» نشان بدهد باید به خوبی از پس این ادعا برآید نه آنکه مجموعه طوری شود که تاثیر عمیقی نداشته باشد، اما در مورد این سریال، این اتفاق افتاده است.
این پژوهشگر تاریخ با اشاره به اینکه در خصوص نکات فنی سریال نظری ندارد و اهل فن باید نظر بدهند، تاکید کرد: «تکرار برخی شخصیتها و داستانپردازی درخصوص آنها بر اساس چه هدفی است؟ وقتی تا به حال چندین بار از شخصیت امیرکبیر تصویرسازی داستانی شده در یک سریال جدید یا باید نکته تازهای از زندگی این فرد بیان شود و یا اینکه دیگر از او حرفی زده نشود. این دوبارهکاری با همان حرفهای قدیمی چه سودی دارد؟ من که نکته جدیدی راجع به امیرکبیر ندیدم.»
بهترینها بودند اما...
نجفی در بخش دیگری از گفتگو با خبرآنلاین، با تاکید بر اینکه در این سریال جمعی از بهترینهای سینما و تئاتر انتخاب شده بودند، تصریح کرد: «ضعف شدید فیلمنامه و ارجاعات تاریخی بدون سند نتوانسته آنگونه که باید مجموعه را شاخص کند.»
وی گفت: متن گاهی آنقدر ضعیف است که روایت تاریخ باعث خنده میشود، اینکه شیخ فضلالله در جریان محاکمه از کلمه «گفتمان» استفاده کند و یا محاورات و دیالوگهای امروزی در بیان نقشهای تاریخی بیش از 100 سال قبل حضور داشته باشد، چه معنایی دارد؟ مثل اینکه در سریال از عبارات «تهاجم فرهنگی یا شبیخون فرهنگی» استفاده میشود که در چند سال اخیر در ایران رایج شده است.»
نجفی اضافه کرد: «امیرکبیر از لفظ «گاله» استفاده میکند و میرزای آشتیانی جوانان را نصیحت میکند و از تهاجم فرهنگی سخن میگوید؛ اینها کجای تاریخ اند و چرا باید عنوان شود؟»
این مورخ و استاد دانشگاه در ادامه اظهار داشت: «در سریال از «حکم» میرزای شیرازی چندین بار به «فتوا» یاد میشود در حالی که ایشان حکم دادند آن هم از سامرا و نه از نجف! و یک نفر با کمترین اطلاعات تاریخی میداند که این تاریخگویی غلط است. در حالی که تبعیت از حکم بر همه مجتهدین و علما واجب است ولی فتوا فقط بر مقلدین لازم میشود. تحریم تنباکو حکمی بود که تبعیت از آن بر همه واجب بود. اینها نشان میدهد که مسئولان تولید و پخش این مجموعه، تاریخ روحانیت را به خوبی مطالعه نکردهاند.»
عاشقی در 80 سالگی
وی در خصوص اشکالات فاحش تاریخی این سریال همچین به حضور شخصیت «امینه» اشاره کرد و گفت: «این خانم در زمان امیرکبیر 15 تا 20 سال بوده، بعد از قیام تنباکو ناصرالدین شاه در تبریز او را عقد میکند و بچهدار هم میشود در حالی که فاصله این دو برهه تاریخی از زمان امیرکبیر تا پس از قیام، 8-47 سال بوده و یعنی در زمان عقد «امینه» باید حدود 60 سال میبوده. بعد با گذر از مشروطه و کمیته مجازات که حدود 17 سال اضافه میشود، و امینه باید در واقع حدود 80 سال باشد، تازه عشق و عاشقی او گل میکند!»
نجفی در همین زمینه اضافه کرد: «در خصوص امیرکبیر، او حدود 3 تا 3.5 سال صدارت داشته است، او در همین زمان ازدواج میکند و علی القاعده باید بعد از شهادت فرزندانی داشته باشد که 2 تا 3 داشته باشند اما در سریال میبینیم که وقتی بچههای امیرکبیر را نزد ناصرالدین شاه میآورند؛ 12-10 سالهاند!»
تاریخ ساختگی...
این پژوهشگر تاریخ با بیان اینکه برخی رفتارها و گفتارهای این سریال به هیچوجه در تاریخ وجود نداشته و در جریان قصه و داستان هم پیشبرنده نبوده، به رابطه مهدعلیا و امیرکبیر اشاره کرد و گفت: «در کجای تاریخ مهدعلیا با داماد خود وارد مباحث عشقی شده است و به او ابراز عشق میکند؟! چیزی که نه در تاریخ بوده و نه برای پخش آن میتوان توجیهی داشت و به نظرم پخش چنین قسمتهایی «حرمت شرعی» هم دارد.»
سیدجمال غلو شده
دکتر نجفی در ادامه گفتگو با خبرآنلاین در خصوص نقش سیدجمالالدین اسدآبادی با بازی حسام نوابصفوی گفت: «این شخصیت آنقدر غلو شده در سریال حضور داشته که اصلا باورکردنی نیست و گاه خندهدار است. سیدجمال یک روحانی انقلابی بود، اما نه اینکه به دربار ناصرالدین شاه که وارد شود، شروع کند به فحش دادن. جالب اینکه در مقابل میبینیم ناصرالدین شاه، شاه این مملکت در برابر این حملات بیادبانه «هیچ» نمیگوید. اولا نه سید جمال اینقدر بی ادب بوده و نه ناصرالدین شاه اینقدر باتقوا! در فرهنگ ما شخصی با قدرت یک شاه، اگر در مقابل این همه هجمه گفتاری سکوت کند، انسان خوبی است و خیلی باتقوا! و این سکانسها ناصرالدین شاه را خیلی مثبت نشان میدهد و نه سیدجمال را! که البته شعاری است و غیر مستند.»
کمالالملک سوپر انقلابی!
این مورخ و استاد دانشگاه در خصوص شخصیت کمال الملک نیز نکات جالبی را عنوان کرد گفت: «در هر قسمتی که کمالالملک را میبینیم، در حال نصیحت کردن است! به ناصرالدین شاه، نصیحت میکند به محمدعلی شاه نصیحت میکند به صدر اعظم نصیحت میکند و....چهرههای سوپر انقلابی ساختن از افراد یعنی چه؟ هم با واقعیتهای تاریخی نمیخواند و هم اثرگذار نیست و سودی ندارد.»
برداشت های سطحی...
نجفی با بیان اینکه برداشتهای سطحی از تاریخ هرگز نمیتواند ما را از رهگذر مرور تاریخ منتفع کند در حالی که درسهای بسیاری در تاریخ مشروطه وجود داشته که امروز میتواند برای ما و کشور مفید باشد. برای مثال «شهادت شیخ فضلالله» یکی از اسناد غیرقابلانکار و غیر قابل خدشه در خصوص جنایات روشنفکرها به تاریخ و ملت ایران است. که این داستان در سریال خیلی ضعیف و سبک عنوان شده بود گرچه نقاط سطحیتر تاریخ را هم در این مجموعه خوب از آب درنیاورده بودند اما به نظرم بزرگنمایی بیجهت نوعی انحراف در مسیر روایت تاریخ است.»
وی با اشاره به اینکه در قضیه مشروطیت میان آیت الله شیخ فضل الله نوری، طباطبایی و بهبهانی اختلاف نظر بود، گفت: «این سریال ابعاد اختلاف را به درستی نشان نداد که از نقاط ضعف آن محسوب میشود.»
وی افزود: «در طول سالهای حیات ائمه(ع) شما ایشان را در راس کار و حکومتداری نمیبینید و یا بسیار کم میبینید و اگر بخواهید در بیان تاریخ ایشان را به عنوان رهبران جامعه بیان کنید، تاریخ را اشتباه تفسیر کردهاید، تاریخ حکومتهای ظلم و جور، نقطههای روشن و نورانی دارد که آنهم حضور و فرهنگسازی ائمه(ع) است. در مسیر نهضت بیداری هم حضور علما اینچنین بوده است. جنایات خلفا و حاکمان و پادشاهان را باید گفت، اما حضور فرهنگ مبارزاتی شیعه و علمای بیدار و مقاومت ایشان در برابر توطئهها و جنگها را نیز نباید کتمان کرد و یا بیجهت بزرگنمایی کرد. اثرات واقعی این حرکات و نهضتها هنوز هم باقی است.»
این استاد تاریخ اشاره کرد که به قول استاد شهید علامه مطهری، «فلسفه تاریخ» یک معلم است که میتواند خوب باشد و یا بد؛ وقتی نقش عناصر بد را در تاریخ برجسته میکنیم، تاریخ میشود همان معلم بد! معایب وجود داشته اما نه همیشه و از سوی یک جریان.
به سادگی گذشت...
دکتر موسی نجفی با بیان اینکه این مجموعه میتوانست بسیاری از گرههای تاریخی و شاهکارهای ماندگار علما در نهضت بیداری اسلامی را نشان بدهد به ذکر مثالی اشاره کرد که مجموعه سالهای مشروطه به راحتی از کنار آن گذشت.
وی توضیح داد: در جریان شهادت شیخ فضلالله نوری؛ پیام این شهادت باید عنوان میشد. بعد از به دار آویختن، ایشان را در خانهاش دفن میکنند. چند ماه بعد مردم پشت دیوار خانه شیخ جمع میشوند و صبح و شب برای او عزاداری و سوگواری میکنند و ابراز پشیمانی میکنند. این اتفاق تا حدی پیش میرود که مشروطهخواهان نگران میشوند از یک اسطورهسازی و یا پیدایش یک محل تجمع امامزادهگونه، تصمیم میگیرند جنازه شیخ را به قم ببرند و آنجا دفن کنند. اینها وقتی نبش قبر میکنند، جنازه شیخ بعد از ماهها مثل یک بدن تازه فوت کرده، یک «بدن تازه» است. اینها میتوانست در این سریال نشان داده شود و اینکه رگههایی از آن نهضت بیداری تا امروز در تاریخ ما وجود دارد و مردم از آن یاد میکنند.»
وی در پایان این گفتگو با تاکید بر اینکه سریال «سالهای مشروطه» نتوانست خط تاریخی جدی و پررنگی را نشان بدهد، این بیت شعر را خواند: یا مکن با پیلبانان دوستی/ یا بنا کن خانهای در خورد پیل...
***
مجموعه «سالهای مشروطه» به نویسندگی و کارگردانی محمدرضا ورزی و تهیه کنندگی علی لدنی در حالی از شبکه سه سیما پخش شد که دو سال قبل نیز ورزی با سریال «پدرخوانده» به شبکه اول رفت و بسیاری از منتقدان و مورخان ایرادات بسیاری را به سبک تاریخخوانی او از تاریخ انقلاب انتقاد کردند.
نظر شما