نیازی به شلیکهای ممتد با یک کلت خوشدست یا رقصی در حلقه رنگینپوشان تاجیکی نیز نیست. او راههای جذابیت را رفته و همین جذابیت صفحه فیسبوکش را بیشازپیش کلیکخور کرده بود. آنقدر که عصا قورت داده، در ابتدای تصاویری که برای مخاطبانش ضبط میکرد با ضرب میگفت «من بابک زنجانی هستم». مردی با موهای زرد، بینی دستنخورده، چشمانی آبی و پیشانی بلند، از گذشته خود برای امروزش اعتبار و جذابیت میخرد و با آن دستهایی که جنس اسکناسها را خوب میشناسند، تصورات از خود را خودساخته میکند. از روزهایی که گویی نقطهعطف زندگیاش سربازی و رانندگی برای محسن نوربخش، رئیس وقت بانک مرکزی بوده تا روزهایی که بعد از اتمام دوره سربازی، به دلیل اینکه «صاحب چند کارت» برای دلالی بانک مرکزی بود تصمیم میگیرد در تزریق دلارهای بانک مرکزی برای کنترل بازار فعالیت کند. این تصویر خودساخته او را با تحرکاتی در زمینههایی همراه میکند که چشم عامه به آنها خیره است، ( فوتبال و سینما). همین تحرکات اورا به یک «بیزینسمن» تبدیل میکند که بر پولسازترین عرصههای اقتصاد خاورمیانهای، (نفت و ارز و طلا) دست گذاشتند. حضور رسانهای او مقابل چشم مردم، کمکم صدای اعتراضها را درآورد و جدیترین سؤال در فرهنگ عمومی ایران در مواجهه با میلیاردرها را بهمیان کشید که «این پولها را از کجا آورده است؟» از همین جا سرازیری وجهه او آغاز شد تا روزهایی که وزیر نفت دولت روحانی در رسانه میلیونی صداوسیما از حجم بدهیهای او سخن گفت و صدایش کم کم به بهارستان رسید.
از بهارستان به دادستانی تهران در میدان ارگ رفت و او در اوین جا خوش کرد. سرازیری بعدی او، در اولین جلسه دادگاهش بود. دیگر خبری از کت و کفش چرم، ساعت پاتک و انگشتر طلا نبود و با موهای بیحالت، در لباس آبی با راهراههای آبی نفتی در جایگاه متهم نشست. دادگاه بابک زنجانی حالا به یکی از جذابترین دادگاههای اختلاسگران تبدیل شده است، جایی شاید بالاتر از دادگاههای شهرام جزایری و... . حرفوحدیثهای او، ژستهایش در دادگاه و بریده صحبتهایش با سرعت بالایی در رسانهها و شاید زودتر از آن در شبکههای اجتماعی و نرمافزارهای پیامرسان اینترنتی چون تلگرام پخش میشود و تکعکسهای آن حالا برای هر سایت خبری کمتر از ۲۰هزار کلیک را ندارد. حالا افکار عمومی همراه با دادگاه بررسی اتهامات، بیشتر او را در معرض قضاوت قرار میدهند. در این بین شخصیت زنجانی نیز از بعدهای مختلفی دارای تحلیل است. یکی از بعدهای که میتوان صحت گفتههای او در دادگاه یا آن چیزهایی که تا حدودی در ذهنش میگذرد را تحلیل کند، تحلیل زبان بدن بابک زنجانی است. «وقایع اتفاقیه» با انتخاب بیش از ۵۰ عکس از ۱۴ دادگاه برگزارشده برای بابک زنجانی و ارسال آن به یکی از متخصصان تحلیل زبان بدن، به یافتههایی دراینباره رسیده است. شاید تذکر این مسئله ضروری باشد که همه این تحلیلها براساس فرضیههای علمی است و قطعیتی در آنها وجود ندارد.
زنجانی بسیار جسور و فوقالعاده انرژیک است
مازیارمیر یکی از متخصصان ارشد تحلیل زبان بدن، تاکنون زبان بدن بسیاری از سیاستمداران ایرانی از جمله محمدجواد ظریف را تحلیل کرده است. او پس از یک بررسی طولانیمدت، در رابطه با تحلیل زبان بدن زنجانی میگوید: «در مصاحبهها و برنامههای مختلف که از بابک زنجانی پس از دستگیری وی تاکنون مورد مطالعه و بررسی قرار دادهام به یک سیر جالب رسیدم، سیری که پس از آن لحظه به لحظه از طریق تحلیل مدلهای رفتاری میتوان به ضدونقیضبودن بیانات وی پی برد. حرکتها، محدوده حرکات بدن او، بهویژه تن صدا و لحن وی، ساعتها مرور فیلمها و مصاحبهها و حتی شمارش پلک برهمزدنهای او نشان میدهد که او همچنان به دروغپردازی، پنهانکاری و توطئه و درکل بازیکردن ادامه میدهد».
او میگوید: «از لحاظ علم فیزیوگنومی و براساس تحقیقات و بررسیهای موجود، مدل صورتهایی که پیشانی بلند و شامل فرورفتگی در وسط پیشانی هستند و همچنین بینی بزرگ با سوراخهایی بزرگ دارند، افرادی بهشدت خوشگذران و درعینحال بسیار جسور و توانا بوده و انرژی بالا و فوقالعادهای دارند که باید این مسئله را هم درنظر گرفت.
وقتی زنجانی بارهاوبارها سرش را میخاراند
در ۱۴دادگاهی که برای بابک زنجانی برگزار شده، بیش از۱۰تا ۱۵بار در تصاویر در حال لمس و خاراندن سر خود است.مازیار میر در تحلیل این مسئله میگوید: «یکی دیگر از رفتارهای تکراری و دامنهدار بابک زنجانی این است که در حالتهای مختلف و به اشکال مختلف سر خود را لمس نموده یا بهاصلاح میخاراند که شاید این هم تعبیری دقیق و روشن باشد از پشیمانی و یا رسیدن به بنبست و یا میتواند حتی نشانههایی بارز برای ایجاد شک و شبهه پیرامون پشیمانی باشد و یا شاید نمونه بارزی هم از دروغ و ریاکاری باشد». او در ادامه میگوید: «اگر بهصورت او هم نگاه کنیم، همیشه در این دادگاههای آخر بهویژه لبها از حالت طبیعی خارج شدهاند و انگار این فرد همیشه درحال قورتدادن آب دهان است، به راستی چرا؟ بهتر است بهیاد داشته باشید، لمس دسته صندلی و تکیهدادن پا پشت پایه صندلی یک رفتار ناشی از استرس و ترس بوده و در هواپیماهای مسافربری از طرف مسافران، بسیار قابل رویت است».
اعتماد بهنفس کمکم در حال فروکشکردن است
این متخصص تحلیل زبان بدن میگوید: ژستهای بابک زنجانی هم دیدنی است، برخی اوقات مثل ولادیمیر پوتین میخواهد با اسلحه دستگرفتن ژستهای مردانه و قدرتمندانهای به خود بگیرد و با برخی دیگر از ژستها برای اثبات هویت فعلی و پوششنهادن بر هویت قبلی خود اقدام کند. شاید در اینجا باید اشارهای داشته باشیم به تیکهای عصبی و دهها تحلیل دیگر و سیررفتاری نامبرده که مؤید این مسئله است که او با اعتماد بهنفس کامل پا به دادگاه گذاشت، اما رفتهرفته این اعتمادبهنفس فرو میریزد و لحظهبهلحظه ترس و استرس را در چهره، رفتار و حتی وضعیت نشستن وی میتوان بهصورت آشکار دید و احساس کرد. بهعنوان یک تحلیلگر حرفهای معتقدم برای شناخت رفتارها، باید به جزئیات و ریز واکنشهای احساسی که یکی از پیچیدهترین مباحث زبان بدن است توجه خاصی داشته باشیم، مانند رفتارهای عصبی در پوشیدن لباسها، عدم آرامش و یا بیقراری در وضعیتهای گوناگون رفتاری مانند لمس بدن بهصورت پیوسته یا متناوب».
نشانههای بارزی از دروغ و پنهانکاری
علاوهبراین مازیار میر با اشاره به اینکه «تحلیلگران رفتارهای غیرکلامی معتقدند که یکی دیگر از نشانههای بارز دروغ و پنهانکاری و یا استرس و ترس شدید، مدل رفتاری، جمعشدگی و محدودکردن رفتارهای کلامی و بهویژه غیرکلامی و همچنین تقدم و تأخر کلام با تن گفتار است»، میگوید: «نسبت به مدل رفتارهای غیرکلامی قبل و امروز بابک زنجانی میتوان دید در آخرین مصاحبه او قبل از بازداشتشدنش که در شبکههای مجازی منتشر شد، لرزش نامحسوسی در صدایش موج میزد، ریتم آهنگ کلامش عوض شده بود و کلام با زبان بدن همخوانی و سنخیت نداشت و در چند مصاحبه جنجالی او که میگوید مرا با استیو جابز مقایسه کنید، درحالیکه من شرکت حملونقل، اتوبوس و هواپیما دارم و یا مصاحبههایش در خارج از کشور محدوده رفتارهای غیرکلامی مثل تکاندادن دستها و سروصورت و حالت چشمها و یا آهنگ کلام و بهویژه فرم صدای او کاملا متفاوت است، لرزشی در صدای وی وجود ندارد با اعتماد بهنفس فوقالعادهای صحبت میکند و دامنه آهنگ کلامش از ریتم خاصی هم برخوردار است، حتی اعتمادبهنفس در نوع گویش او موج میزند». مازیارمیر تأکید میکند: «استراتژیکترین سوال در محدوده ارتباطات غیرکلامی این است، چرا آنقدر تفاوت در گویش کلام و لحن و رفتارهای تن گفتار را امروز شاهد هستیم.
آیا متهم امروز به سخنانی که میگوید اعتقاد ندارد؟ آیا درحال مخفیکردن حقیقتی است آیا درحال زمانخریدن و فریب دادگاه است یا از برملاشدن دیگر برنامههای قانونشکنانه خود میهراسد و یا طناب مجازات را به خود نزدیک و نزدیکتر احساس میکند؟» با این حال تمامی نکات اشاره شده، بخشهایی از یک تحلیل براساس فرضیههای علمی بود و دارای قطعیت نیست؛ اما آنچه بیشازپیش میتواند دارای اهمیت باشد، تأکید دوباره اظهارات مسئولان قضائی است که آنها نیز با موشکافی دقیق فارغ از همین تحلیل زبان بدن، به این نتیجه رسیدهاند که او هنوز دروغ میگوید، پنهانکاری میکند و سعی میکند زمان بیشتری بخرد.
۴۵۴۲
نظر شما