۰ نفر
۲۰ اسفند ۱۳۸۷ - ۱۰:۴۵

مسعود فراستی

 

جشنواره فیلم فجر امسال هم تمام شد و همه راضی! شاید راضی‌تر از همیشه به خانه بازگشتند اما قبل از فرو غلطیدن به خواب، خواب جشنواره‌ای دیگر می‌دیدند یا شاید چند جشنواره دیگر؛ که چند روز بعد در شهر برپا می‌شد، با نود درصد همان محصولات به اضافه چند محصول دیگر که احیاناً یا به جشنواره قبل نرسیده یا کنار گذاشته شده بودند، برای جشنواره فردا. مثلاً جشنواره سینما شهر، یا پویانمایی، یا... 

این همه جشنواره و این همه هزینه برای چیست؟ و برای کی؟ برای «بودن»؟ یا مسئله را به تعویق انداختن؟ آیا این همه مسئله داریم که باید در جشنواره‌های رنگارنگ عرضه کنیم؟ یا از بی‌مسئله‌گی، «شو» می‌دهیم و رد گم می‌کنیم؟

اکنون با کمی فاصله به این دستپخت مشترک فیلم‌سازان‌، تهیه‌کنندگان و مسئولان سینمایی که نگاه می‌کنیم، همچنان راضی می‌مانیم یا حفظ ظاهر می‌کنیم؟

فیلم‌سازان‌، و داوران و مسئولان از چه راضی‌اند؟ از «تردید‌»های بودن یا نبودن انسان غربی که بهترین فیلم ما شد؟ یا تردید خود نبودن و دروغ، تردید هم شکل شدن با اوضاع، یا تردید و واپس‌زدگی فضای موجود؟ یا تردید خواب دیدن یا خواب کردن؟ -«وقتی همه خوابیم»- و «تردید» جایزه گرفتن یا نگرفتن؟ تردید مخاطب داشتن یا مطرح بودن، تردید خود بودن یا خود خوابی؟ آیا فیلم‌های عرضه شده، انتخاب شده و جایزه گرفته، محصول سیاست‌گزاری -عدالت‌خواهی و امید- مسئولان فرهنگی است در مسیر سینمای ملی و فاخر، ‌یا محصول فانتزی‌های عقب‌مانده یا عقب نگه داشته شده شخصی است، بی‌ارتباط با جامعه و مسائلش؟ 
به راستی مسئله این فیلم‌ها و فیلم‌سازان‌، جز مسئله نداشتن و مسئله دار نبودن چیست؟ آیا این بی‌مسئله‌گی، فضیلت است و مدرنیسم؟

مسئله «تردید» چیست؟ نگاهی مدرن به هملت؟ اثر کلاسیک جاوادانه شکسپیر، با نگاه بی‌مسئله ظاهراً مدرن، می‌شود انسان سرخورده و منگ و نیمه هپروتی کُند ذهن که پدرش خلافکار است و معوقه‌اش –افلیا- یک دختره مسخره امروزی که بی‌خودی چیغ می‌کشد و بی‌جهت عاشق را طرد می‌کند و به ناگه به او متمایل. شخصیت‌های باسمه‌ای «تردید» و ... نه از دل سنت می‌آیند، نه از مدرنیسم. یا مسئله «وقتی همه خوابیم» چیست؟ جز تحقیرشدگی و توجیه تحقیر و وادادن به اوضاع؟ 

مسئله «الی» با ادعاهای تنهایی انسان مدرن کدامست؟ مدرنیسم محقق نشده «الی» با آمدن نامزدش به ناگه به نازل‌ترین شکل سنتی، لو می‌رود. 

مدرنیسم «سوپر استار» معناگرا چگونه است که به سنت گریز می‌زند و فرشته‌خواه می‌شود؟ راستی آیا انسان خلیفه خدا، روی زمین است یا فرشته؟ اگر انسان، چرا تمام معناگراهای ما، فرشته‌بازند؟

مسئله «بی‌پولی» چقدر مضحک است با ساعت چند میلیونی به دست بازیگر اصلی! مسئله «می‌زاک»، آمدن یا نیامدن یک بچه منگل دیگر به جمع روستائیان منگل اگزوتیک عارف شده و مسئله «شبانه‌روز»، هم کلوز آپ‌‌های پورنوگرافیک مدرن و نوستالژی سنت. 

وقتی فاقد مسئله‌ایم و فاقد مسئله‌دار بودن؛ فاقد تنش، اضطراب، شکاف و تعلیق‌ایم. 

مدرنیته برای ما، نه در حوزه «امر واقعی» و نه در حوزه «نمادین»، بلکه در حوزه «امر شخصی» متنزل می‌شود و بدل به فانتزی، آن هم فانتزی عقب‌مانده تجربه‌های آنی و شخصی، بدون پشتوانه. میانجی اجتماعی و تاریخی، فانتزی‌ است و دکوراتیو. تجربه‌‌ها به هم متصل نمی‌شوند؛ شبیه عکس‌هایی هستند که در برهه‌های مختلف گرفته شده، اما در آن واحد کنار هم حضور دارند. تکه پاره‌هایی از سنت با تکه‌هایی از حال شبه‌مدرن کنار هم، در یک همزیستی مسالمت‌آمیز و خنثی، مدرنیته برای ما، به عنوان آنچه که نیست، تجربه و تأمل می‌شود. به همین دلیل روایت‌های مدرن‌ ما، هرگز تحقق پیدا نمی‌کنند و کاریکاتور می‌شوند. 

خیلی سعی می‌کنیم مدرن باشیم و جمله رمبو را روزانه تکرار کنیم و حتی صفحه اول کتابمان را با آن آذین می‌بندیم: «مطلقاً مدرن باید بود»، اما از آن‌جا که این خواست ـ یا حتی اراده ـ معطوف به واقعیت نیست و بدون میانجی اجتماعی و فرهنگی است، چیزی را در ما محقق نمی‌کند و تقلیدها و فرم بازی‌هایمان ـ مثلاً از ایناریتو ـ را که «نوآوری» می‌پنداریم، بی‌مایه و بی‌رمق، بیشتر به کاریکاتور ماند. ما حداکثر مصرف کننده موبایل و کامپیوتریم و کارمان جز sms نیست ـ هم‌چون کتاب‌های حافظ و سعدی و... کیارستمی ـ خلاء مدرن نبودن را نیز با فانتزی‌های شخصی پر می‌کنیم و راضی بر جای می‌مانیم.

ما، قبل از «مسئله» ایم؛ چه مسئله مدرنیته، چه حتی سنت.

 

کد خبر 4925

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • هم میهن چکش خورده IR ۰۹:۳۴ - ۱۳۸۸/۰۲/۱۵
    0 1
    قربون_ مسئلت برم، چیه مسئلت؟ روشن فکران؟ آسوده باش که ما هستیم.

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین