فرهنگ؛ فرآيند گسترش و افزايش استعدادهاي بشري است؛ فرايندي كه با جذب و فراگيري آثار پژوهشي و هنري، به آساني شكل مي گيرد و در پيوند با ماهيت روبه رشد دوره نوين تعريف مي شود. اكثر كار شناسان از فرهنگ بعنوان زيربنا و شالوده جامعه ياد مي كنند. انقلاب شكوهمند ايران نيز با تكيه بر ارزش ها و باورهاي ديني اساسا يك انقلاب فرهنگي بوده است. بنابرين تحول و پيشرفت در عرصه سياسي و اجتماعي نيز بدون تحول مثبت و سازنده در عرصه فرهنگي امكان پذير نيست .
از ديگر سو؛ هويت ملي و فرهنگي هر ملت و جامعه اي داراي ويژگيهایي است كه باعث تمايز آن از ساير ملل مي شود. در واقع هويت ملي، فرايند پاسخگويي آگاهانه يك ملت به پرسش هائي درباره خود، زمان، تعلق به خاستگاه اوليه، جايگاه سياسي، اقتصادي و فرهنگي و ارزشهاي ملهم از هويت تاريخي است. به همين دليل است كه هويت ايرانيان از ديرباز بر چهار منبع و آبشخور متكي بوده است: ايران، دين (اسلام)، سنت و تجدد.
به گفته ايران شناسان، بستر مهم رودخانه هويت ايراني؛ دين بوده است. ايرانيان حتي قبل از ورود اسلام به سرزمين خود؛ همواره دل نگران دين بودند و مي كوشيدند كه در زندگي شان خدا به وجهي حاضر و ناظر باشد. از اينروست كه يكتاپرستي ايرانيان در بين النهرين بي همتا بود. بنابراين، دين باوري كه همانا اعتقاد داشتن به مركزيت خدايي كه همه جا حاضر باشد، هميشه با فرهنگ ايراني همراه بوده است.
درست به سان مركزيت داشتن انديشه توحيد با تاكيد بر برابري و برادري و نيز ملاك برتري انسان در تقوا و درستكاري بود كه باعث گرايش مردم ايران به دين مبين اسلام شد. از جنبه سنت نيز ايرانيان همواره به اعتدال ورزي و پرهيز از هرگونه افراط و تفريط در انجام امور معروف بودند. چنان كه فتوت و جوانمردي از صفت ها و خصايص والاي مردم اين سرزمين پهناور بوده است.
بستر ديگري كه در قرون اخير بيشترين دل نگراني هاي ايرانيان را به خود واداشته است. تجدد يا نوگرايي است. در حالي كه مولفه هاي انسجام بخشي چون ايران، سنت و دين تجربه گرانبها از زندگي ما شده است و حتي توازن معني دار ميان اين عناصر فرهنگي برقرار شده؛ ولي در بحث تجدد با چالش هاي جدي مواجه ايم؛ بطوري كه ايرانيان در شناسايي سهم تجدد در هويتشان نتوانستند اقدام اثربخشي را انجام دهند و برخي از روشنفكران به كج راه رفته اند و با ناديده گرفتن سه خصيصه اصلي فرهنگ ايراني به تقليد كور كورانه از غرب پرداخته و در دام غرب زدگي افتاده اند. در حاليكه اين فرهنگ وابستگي و عدم اتكاء به ارزشهاي ديني و ويژگي هاي مثبت ايراني بود كه زمينه ساز انقلاب شكوهمند سال 1357 نيز شد و در واقع برش مهمي از تاريخ ايران را رقم زد . معمار بزرگ انقلاب اسلامي امام خميني(ره) با تكيه بر جايگاه روحانيت در تاريخ ايران به عنوان رهبران اجتماعي مردم توانست روحيه دين باوري و ارزشهاي انساني و فتوت و جوانمردي را دوباره احياء و زنجير اسارت بيگانه را از دستان مردم پاك اين سرزمين بازنمايد. ايشان با عبور از دو جريان روشنفكري غرب گرا وابسته و جريان نامتوازن تحجر؛ مردم ايران و نيز سراسر جهان اسلام را در رجعت ديگر بار به متن اصيل اسلام فرا خواندند.
در كلام مبارك امام(ره) آميزه هائي از ويژگي و خصايص فرهنگ ايراني نمايان بود و آن عالم رباني مردم را به حفظ وحدت ملي و شناخت بيشتر معرفت ديني دعوت مي كرد. در اين زمينه ايشان فرموده اند: اصلاح جامعه بايد از طريق فرهنگ صورت گيرد.
پس از رحلت ملكوتي حضرت امام خميني(ره) مقام معظم رهبري هم در زمينه اقدامات فرهنگي و تعالي آن در جامعه در دوره هاي گذشته سخن بسيار و رهنمودهائي را ارائه نموده اند. بطوري كه در ديدارهاي اخير با مسوولين ضمن گلايه از عدم اهتمام جدي به حل و فصل مشكلات فرهنگي كشور، اشاره به مظلوميت فرهنگ داشتند. البته دولتهاي قبلي و فعلي نتوانستند بر اساس سند چشم انداز بيست ساله كشور توسعه كلان نگر برنامه ريزي هدفمندي را براي تثبيت جايگاه ايران اسلامي بر اساس گفتمان انقلاب و آموزه هاي ديني پايه ريزي نمايند.
نگاهی به مشکلات کلان و آسیب های روزافزون در جامعه نشان می دهد که بسیاری از بزه ها و ناهنجارهای موجود و نیز بروز شکاف های متعدد اجتماعی و بحران های سیاسی ریشه فرهنگی دارد و حتی عدول از جاده انصاف و سیاه نمایی مطلق رقیب در تاکتیک شناخته شده انتخاباتی تحت دیو- فرشته سازی برای کسب آراء و پیروزی ناشی از بی توجهی به مسایل فرهنگی است.
اينك در آستانه انتخابات سرنوشت ساز مجلس شورای اسلامی قرار داریم . انتظار عموم مردم به ويژه قشر فرهيخته دانشگاهي از گروههای سیاسی حاضر در انتخابات اين است كه در كنار تبليغات گسترده در عرصه سياست داخلي و خارجي و بحث اقتصاد برنامه ها و سياست هاي كلان خويش را در حوزه فرهنگي ارايه دهند. البته ديدگاه هاي متفاوتي در مورد ميزان نقش مجلس و محوريت آن در حوزه فرهنگي مطرح است. اما بي ترديد نامزدهاي اين دوره بر اساس مطالبات واقعي مردم و بر اساس برنامه محوري و حوزه هاي غالب بومي و اسلامي سياست هاي فرهنگي خود را اعلام كنند . و در پاسداشت ارزشها و باورهاي فرهنگي جامعه كوشا باشند .
اصل مسلم اين است كه فرهنگ يك عمق(محتوا) دارد و يك ظاهر، مجلس آینده بايد از كنار اقدامات نمايشي و ظاهري خودداري نموده و سياست هاي فرهنگي را بايد بر اساس آموزه هاي ديني و ارزشهاي انقلاب شكل دهد. در اين زمينه ذكر نكات ذيل قابل تامل است:
- ارتقاء سطح زندگي فرهنگي مردم و تقويت هويت فرهنگي جامعه در كانون سياست گذاري ها و فعاليت هاي مرتبط با دولت قرار گيرد.
-همه مسايل سياسي، اقتصادي و اجتماعي در ذيل تقويت بنيان هاي فرهنگي جامعه تبيين و تنظيم شود.(پیوست فرهنگی).
- تدوين استراتژي بلند مدت جهت حفظ انسجام و وحدت ملي در زماني كه هجمه رسانه غرب براي ايجاد نفاق و دو دستگي در ايران اسلامي از طريق طرح مسايل قومي و مذهبي شدت يافته است بنابراين حفظ وحدت ملي مي طلبد كه عناصر هويت ملي و نمادهاي اقوام و مذاهب كشور تقويت و در اولويت سياست هاي فرهنگي قرار گيرد.
- ايران سرزميني است كه از ابتدا تعامل رفاقت و وحدت در عين كثرت در آن نهادينه شده است . لذا در جامعه چند فرهنگي ايران، شناسايي فرهنگ ها مختلف ضروري بوده و مي بايست الگوي خاص و مناسبي با وضعيت جعرافيايي، تاريخي، فرهنگي و سياسي ارائه شود .
- زنده نگه داشتن انديشه ديني و سياسي امام خميني(ره) و اعتلا و عمق بخشيدن به معرفت ديني و قرآني
- برقراري فضاي نقد منصفانه سالم و پاسخ گو نمودن تمام مسوولین به مطالبات مردم به ويژه قشر دانشگاهي در حوزه فرهنگ.
- ضرورت تلاش مستمر براي ايجاد تعامل سازنده ميان فرهنگ عمومي و فرهنگ علمي و دانشگاهي كه به شكوفايي و بالندگي استعدادها ي علمي منجر مي شود.
-بی تردید بی اعتمادی و بدبینی در فرهنگ سیاسی ایران زمین ریشه تاریخی دارد. بسیاری از مردم عدم موفقیت خویش را ناشی از شاخص های ساختاری دانسته و بر این اعتقادند که حقوق اجتماعی آنها نادیده انگاشته شده است بنابراین برای گذار از این بدبینی و ایجاد فضای مشارکت حداکثری کاندیداهای مجلس آینده فارغ از قشرگرایی و سطح نگری به مطالبات مردم در حوزه فرهنگ پاسخگو باشند. این در حالی که متاسفانه در انتخابات گذشته بازی سیاسی همواره بر متهم سازی و بدبینی برای ایجاد موج سیاسی استوار بوده و گروههای سیاسی توجه چندانی به نیازهای فرهنگی و اجتماعی جامعه نداشتند. و عمده مسایل فرهنگی بدون پشتوانه جریانهای خود انگیخته دانشگاهی پیش رفته است. و فلذا به نظر می رسد که مجلس آینده در کنار دولت با نظر داشت به این امر مهم با تصویب مصوبات قانونی به مشارکت واقعی قشر دانشگاهی اندیشه کند.
داوداحمدزاده، معاون پژوهشی پژوهشکده علوم اجتماعی و انقلاب
نظر شما