47 ساله بود، حال و هواي خوبي داشت؛ با لبخندي جادويي، محكم دست داد و در گام برداشتنش نوعي اعتماد به نفس ديده ميشد. او همانطور كه خودش هم قبول دارد، حتي تاثيرات جيمز باند بودن هم محدوديتهاي خودش را دارد. «اسپكتر» عنوان بيست و چهارمين جيمز باند است. قسمت جديد از مجموعه جيمزباند به كارگرداني سم مندز و با بازي دنيل كريگ در نقش مامور 007 در نخستين هفته اكران خود در گيشه بينالملل در تمامي 77 بازار خارجي در صدر فهرست فروش قرار گرفت و 117 ميليون دلار فروخت. جيمز باندي كه دنيل كريگ آن را بازي كرده ماموري است جوان، تازه كار و بيتجربه اما بينهايت سرسخت و كله شق و پيگير كه در عين سردي و تلخي بسيار هم احساساتي است. بولتن رد درباره آخرين جيمز باند مصاحبهاي كرده است.
چه چيزهايي از جيمز باند ميتوانيم ياد بگيريم كه در زندگي روزانه به ما كمك كند؟
(قدري فكر ميكند) هيچ چيز!
اما جيمز باند يكي از افسانهايترين قهرمانان فيلم در تمام زمانهاست. مطمئنا بايد مجموعهاي از ويژگيهاي شخصيتي از او الهام گرفته باشي؟
بياييد به اين فيلمها به عنوان نوعي تجربه تغيير زندگي نگاه نكنيم. باند چيزي است كه باند انجام ميدهد. او بسيار با اراده است. راه خودش را ميرود و همين سادگي، عالي است.
اگر بخواهي يكي از تاثيراتي كه رويت گذاشته بگويي كدام را انتخاب ميكني؟
متاسفانه روي زندگي شخصي من اثر منفي ميگذارد. تمام مدت در انتظار هستي. اما خانوادهاي دارم كه اين موضوع را درك ميكنند و ميدانند كه آنها هم بخشي از كار هستند.
زخمي شدن زانوهايت در يكي از سكانسهاي فيلم اين موضوع را ثابت ميكند. اين اتفاق بايد خيلي سخت بوده باشد كه يك جا نشسته و هيچ كاري انجام ندهي.
دقيقا همين طور است واقعا سخت بود. اما ميدانيد كه براي فيلم «شبح» ما دو سال تمام به شكل فشرده كار ميكرديم ناگهان چنين اتفاقي افتاد. من اصلا به زانوهايم فكر نميكردم، بلكه تنها به تاخيري كه اين جراحت در روند فيلم به وجود خواهد آورد فكر ميكردم. اما چند روز بعد از اتفاق، از زاويه ديگري به آن نگريستم، فكر ميكردم كه نوعي موهبت بوده است. به اين معنا كه واقعا شانس آوردم كه صدمه بيشتري به زانويم وارد نشده است. در نهايت زانويم خوب شد و فيلم هم تمام شد. وقتي فيلمبرداري پايان يافت، ميدانستم ضرب و شتمي كه در اين فيلم داشتم مانند فيلم قبلي باند نبود كه واقعا انرژي مرا گرفت. در آن لحظه احساس فوقالعادهاي داشتم.
بياييد قدري در مورد پشت صحنه فيلم حرف بزنيم. به نظر ميرسد مديريت زمان يكي از مهمترين چيزها بود؟
زمان در معناي كلي. هر چيزي بايد به آرامي شكل ميگرفت، چرا كه تمام آمادهسازيهاي فيلم سالها زمان ميبرد. در اين زمان من براي درگير شدن با فيلمنامه وقت صرف ميكردم. سه ماه قبل از شروع فيلمبرداري، پنج يا شش روز در هفته باشگاه ميرفتم. وقتي كه فيلمبرداري شروع شد، به رژيم غذايي پايبند بودم؛ همه اينها اقدامات پيشگيرانه هستند تا مبادا صدمه ديده يا بيمار شوم. اما با اين وجود همانطوري كه ديديد ممكن است اتفاقي غيرمنتظره رخ دهد كه هيچ گريزي از آن نداري. زماني كه براي يك سكانس طول اتاق را سي بار ميدوي و سعي ميكني كه اين كار را به نظر راحت نشان دهي، زماني است كه ممكن است صدمات احمقانهاي هم به شما وارد شود.
چطور ميتوانيد فريفتگي شديد مردم به باند را توضيح دهيد؟
حدس ميزنم يكي از مهمترين دلايلي كه اين شخصيت مدت طولاني تحسين ميشود به خاطر اين است كه او كشمكش دروني خوب و بد را ارايه ميدهد و كمك ميكند كه عناصر شيطاني در فيلمهاي مامور 007 به شكل عجيبي بالاتر از محتوا باشند.
هيچوقت شده كه در زندگي واقعي با كسي برخورد كني كه فكر كني كه تبهكار است؟
من كساني را در زندگيام ديدهام كه آدمهاي ترسناكي هستند؛ آدمهاي بسيار ترسناك. اين موضوع بسيار سخت است كه بگويي آنها بد هستند، چرا كه افراد بد معمولا تمايلي به نشان دادن اين بدي ندارند.
اين آدمهايي كه دنيل كريك را ميترسانند چه كساني هستند؟
نميخواهم بگويم. ممكن است آنها مرا پيدا كنند. آنها ميدانند كه من كجا زندگي ميكنم. بهتر است واقعا موضوع بحث را عوض كنيم.
فكر ميكنيد كه آيا جيمز باند واقعا يك الگوي مثبت است؟
الگوهاي من افرادي هستند كه تكامل اخلاقي دارند. كساني كه در اعتقادشان پايدار هستند: روزنامهنگاران بزرگ، نويسندگان، هنرمندان... يكي از بزرگترين مشكلاتي كه امروز با آن روبهرو هستيم، خودآگاهي مردم است. همه ماجرا درباره اين است كه من چه كسي هستم؟ به جاي اينكه چه كار ميكنم؟ زماني كه رشد ميكردم تمام ماجرا درباره كار و چيزي كه توليد ميكنيم، بود. به نظرم خودآگاهي دشمن واقعي خلاقيت است، زيرا به زودي شما شروع ميكنيد كه درباره خودتان و تنها خودتان فكر كنيد و آن وقت از خلق كردن باز ميايستيد. آن زمان وقتي است كه شما بر نفس خود غلبه ميكنيد. تمام هنرمندان بزرگ از پيكاسو تا فرانسيس بيكن، اعتقادات خود را داشتند و در طول زندگيشان به آن پايبند بودند. هيچ كدام از آنها اهميتي نميدادند كه شما درباره كارشان چه فكر ميكنيد. ميگفتند اين چيزي است كه من انجام ميدهم. اين موضوع را ستايش ميكنم و همين قدرت واقعي آنها است.
بنابراين قهرمان مردي كه باند را بازي ميكند پيكاسو و بيكن است و آنها او را احاطه كردهاند...
الگوها را با قهرمانان اشتباه نگيريد. قهرمانان برايم بسيار شخصي هستند. پدربزرگهاي من هر دو در جنگ جهاني دوم جنگيدهاند- يكي از آنها در آلمان و ديگري با نيروي هوايي سلطنتي در سيبري بود. اما اجازه دهيد كه درباره آن حرف نزنيم. آنها متنفر بودند درباره اين موضوع صحبت كنند كه آن زمان چقدر وحشتناك بوده است. ما هم بايد به عقيده آنها احترام بگذاريم.
چه ويژگي رفتاري باند مورد علاقه شما است؟
باند ميتواند يك مرد جنتلمن باشد. او فردي با فكر و مراقب حرفهاش است در عين حال از مردم و خانوادهاش هم محافظت ميكند. باند فردي است كه درها را به روي مردم باز ميكند - براي هر كسي نه فقط زنان.
بسياري از مردان باند را به خاطر رفتارش با زنان تحسين ميكنند...
اما فراموش نكنيم كه او در واقع زن ستيز است. بسياري از زنان وقتي كه درگير ماجرايي خطرناك ميشوند كه عمدتا در انتظار آن نبودهاند مجذوب باند ميشوند.
سوالي كه قبلا هم از شما پرسيده شده اين است كه چه زماني قصد داري كه منصب مامور 007 را به شخص ديگري واگذار كني؟
بله هميشه اين سوال را از من ميپرسند: چيزي كه بدتر است تصميم درباره زود ترك كردن مهماني يا ماندن تا ديروقت و زيادهروي كردن و در نهايت با سر زمين خوردن است.
حالا جواب اين سوال را چه ميدهيد؟
نميدانم. چيزي كه در حال حاضر به آن نياز دارم متوقف كردن كار، استراحت كردن و برگشتن به زندگي عادي است. بسيار وحشتناك است كه زماني هفتهها خانوادهات را نبيني. تنها يك چيز كه در آن زمان هيجانانگيزتر از باند است؛ رفتن به خانه است.
۵۸۵۸
نظر شما