حرفهای معاون دادستان تهران و جملههایی که میخواست بگوید و نگفت تا همچنان سنگ روی سنگ این فوتبال سست٬ بماند٬ شاید تنها بخشی از حقیقت فوتبال ایرانی است؛ فوتبالی که آنقدر جسارت ندارد که مثل فوتبال ایتالیا٬ بیپرده بگوید تبانی کردهام و محبوبترین تیمش را به لیگ سری B بفرستد یا مانند آلمان آنقدر قانون سرش نمیشود که بگوید داورانم فاسدند.
حقایق این روزهای فوتبال ایران هم مانند تمام اجزای این فوتبال٬ کاملا ایرانیاند. ایجنتهایی که نمیدانند وظایفشان چیست٬ افرادی که روی فوتبال چنبره زدهاند و دیده نمیشوند ولی بخش قابل توجهی از بیلان مالی فوتبال در هر فصل به جیب آنها ریخته میشود و خبرنگارانی که خبرنگار نیستند.
اتفاقات روزهای اخیر٬ حقایقی را فاش کرد و حقایقی هم در انتظار زمان٬ لحظهشماری میکنند تا روی کریهشان را نمایش دهند. در شرایطی که دست باندها رو میشود و پروندهها به جریان میافتد٬ کمترین حق مخاطبان اصلی فوتبال این است که درباره لحظات مشکوک تاریخ٬ کاوش کنند. لحظاتی که تیم محبوبشان٬ قهرمانی را در آخرین ثانیهها تقدیم کرد و هرگز ندانستند چرا. زمانی که تیمشان شکستی ناباورانه و دور از انتظار خورد و همه فکر کردند اتفاق بوده. وقتی بازیکنی بدون آنکه مصدوم باشد بازی نکرد و زمانی که گلهای «هرز» زده و خورده شد. حالا که اهالی فوتبال به عقب نگاه میکنند میبینند خیلی از بازیها را بیهوده دیدهاند٬ چقدر از بیتالمال را بیهوده هدر دادهاند٬ در چند بازی بیدلیل غش کردهاند٬ هیجانشان در مسابقهها٬ بچگانه بوده و خیلی از موارد سر کار بودهاند و نباید خامی میکردند. حالا مشخص شده این فوتبال٬ همه چیزش میان زمین خوشرنگ چمن ورزشگاه تعیین نشده و همین چیزهاست که حالا همه را به همه چیز عالم مشکوک میکند. حالا تمام باختها کثیف شدهاند و همه بردها بیارزش. این خاصیت علنی شدن فساد است. اما هر فسادی بدون ریشهیابی و برخورد قاطع٬ به فسادی گستردهتر ختم میشود.
جریان پیش آمده به همان اندازه که برای افراد سالم رسانه٬ مسرتبخش بود٬ به همان اندازه هم دلهرهآور به نظر میرسد که چگونه ممکن است فقط چند نفر٬ به این میزان از توانایی برسند که کل فوتبال را به تباهی بکشند و هیچ کس خبر نداشته باشد. اساسا مگر ممکن است یک عده آدم انگشتشمار بتوانند بدون همکاری حلقههای دیگر زنجیره فوتبال٬ به این موفقیت کثیف برسند؟ در حالی که همه میدانند تا بازیکن نخواهد٬ ملعبه نمیشود٬ تا مربی نخواهد٬ بازیکنی را به فهرستش اضافه نمیکند و تا مدیری نخواهد٬ ریالی خرج نمیکند٬ نباید فکر کنیم سرچشمه آلودگی را یافتهایم؛ مگر آنکه معتقد باشیم عوامل انسانی در این فوتبال٬ اختیاری از خود ندارند.
جریانی که اینک٬ پاکی فوتبال را هدف اول خود قرار داده٬ حالا در برابر آنها که زمینه فوتبال را واقعا سفید میخواهند٬ وظیفهای سنگین دارد تا دوباره آرامش و اعتماد به این فوتبال و تماشاگران ورزشگاهی و تلویزیونیاش برگردد؛ وگرنه همچنان همه باختها٬ مصلحتی و همه بردها٬ غیر واقعی تعبیر میشوند. اگر این جریان٬ به معرفی همه علل و عوامل ختم نشود و برخی عناصر دست نخورده و ناشناس باقی بمانند٬ آن وقت باید به مردم حق داد که در پی هر اتفاق ناگواری٬ ریشه ماجرا را جایی غیر از میدان فوتبال ببینند و بدانند.
علی جوادی
کد خبر 5169
نظر شما