تا کنون تعریفی جامع و قابل قبولی از تروریسم ارائه نشده و وحدت کلمه ای در این میان وجود ندارد. در جهان سوم، برای مبارزه با دولتهای تمامیت خواه و مستبد، نوعی مبارزات عدمی و مسلحانه صورت می گرفته است که داعش امروز متحول شده این جریان است. طالبان گسترش یافت و القاعده پدید آمد و القاعده تبدیل به داعش شد. نیروهای تروریستی و جنایتکاران و قاچاقچیان برای اینکه به دام قانون گرفتار نشوند بایستی نسبت به نیروهای دولتی از نظر عملیاتی، اطلاعاتی و تجهیزات برتری داشته باشند.
تسخیر موصل و رقه از سوی تروریستهای داعش و تشکیل دولتی به نام «دولت اسلامی» و مقاوت در برابر ارتش های کلاسیک و دولتها نشان می دهد که تروریسم بین الملل اکنون از توانمندی های بسیاری برخوردار است. واقعه پاریس و استانبول و برخی نقاط دیگر نشان می دهد که تروریسم نه تنها تضعیف نشده بلکه بر دامنه فعالیت و گستره جغرافیایی آن افزوده شده است.
ساده سازی مساله داعش و طالبان خیلی خوشبینانه است. از شرق آسیا تا غرب آفریقا آنچه جامعه بین المللی آن را تروریسم بین الملل می نامد، گسترش یافته است. هر چه توزیع درآمد، ثروت و قدرت نابرابرتر می شود بر دامنه فعالیت تروریسم افزوده می شود. آنچه با آن مبارزه می شود معلول است.
تروریسم از گروه بادرماینهوف تا ارتش سرخ ارامنه و ارتش آزادی بخش ایرلند و طالبان و القاعده و اکنون داعش همه یکی بعد از دیگری بدنبال هم تحول یافته اند و پیشرفت کرده و اکنون با بهترین تجهیزات و اطلاعات ماهواره ای و بمبهای هوشمند و سلاحهای مخرب دیگر عمل می کنند. چگونه می توان باور کرد که کسی را تربیت کرده باشند که آگانه مواد منفجره به خود ببندد و آماده شود برای انجام اهداف از پیش تعیین شده، خود را منفجر کند و به اصطلاح بمبگذار انتحاری شود؟ این کجای اسلام آمده است که برخی گروههای پیروان اهل سنت با مسلسل به مساجد شیعیان حمله و نمازگزاران را در حال نماز به رگبار ببندند؟ این چه آموزه های دینی است که آنها را به این باور رسانده است؟ این خود مساله است. اگر در گذشته تاریخی فدائیان حسن صباح یا پیروان اسماعیلیه خود را برای انجام ماموریت به کشتن می دادند یا با فرمان رهبر، خود را از بلندی به زیر می افکندند، می گفتند که تحت تاثر حشیش و مواد مخدر این کار را انجام می دهند(که آنها را حشاشین می نامند و گویا واژه لاتین assasination از این اصطلاح گرفته شده). آنچه هست، هنوز هم تروریسم جوامع را به خطر می اندازد و آگاهانه تر نیرو جذب می کند و در دنیای مجازی گستره خود را جهانی می سازد.
اکنون دهکده جهانی پدید آمده و تروریسم نیز در فضای دهکده جهانی فعالیت دارد. سلاحهای متعارف نتوانسته تروریسم را از بین ببرد و سلاحهای غیر متعارف نیز کاربرد ندارد. آنها نیز به تکنولوژی های روز مجهز هستند، بهترین متخصصان آی تی را در اختیار دارند هکرهای ماهری با آنها همکاری می کند، مهندسین برجسته، اقتصاد دانان و دیگر تخصصها را در اختیار دارند که مستقمیا یا در همان فضای مجازی به آنها خدمات ارائه می دهند، هم بدون دستمنزد و هم با دستمزد. اکنون آنها می توانند سلاحهای شیمیایی تولید و استفاده کنند. می توانند به مواد رادیو آکتیو دسترسی داشته باشند.فیلمهای هالیودی خیلی چیزها را به تروریستها آموزش داده و تروریسم ناشی از تاثیر فیلمهای خشن و اکشن نیز قابل تامل است. انگیزه تروریستها هر چه هست، جریان و تفکر داعشی را توسعه می دهد. هنگامی که اسلحه هست و پولی هم می دهند، می توان مزدور جذب کرد و جامعه شناس و متخصصین تربیتی می توانند جوانان جویای نام و مال را از سراسر گیتی گرد آورند و لشگری برای تروریسم سازمان دهی کنند. حتی بمبارانهای قرارگاههای القاعده توسط نیروهای ائتلاف در افغانستان و عراق هم نتوانست تروریستها را از بین ببرد. باید با این پدیده شوم و شیطانی دگرگونه برخورد کرد. روسیه در مبارزه با تروریستها در سوریه چه کرد؟ آیا تروریزم نابود شد؟
چه تضمینی بر موفقیت این عملیات است؟ بیش از 7 میلیون مردم سوریه آواره شده اند و شهرهای سوریه به تلی از ویرانه ها تبدیل شده و بیش از 250 هزار نفر کشته شده اند. حفظ ساختار موجود و برپایی دوباره قدرتی توانمند و کشوری آباد اگر نه محال بل بسیار دشوار خواهد بود و نیاز به میلیاردها دلار سرمایه و دهه ها زمان برای بازسازی فیزیکی دارد. باید از نظر جامعه شناسی و روانشناسی پدیده تروریسم مورد مطالعه قرار گیرد. جامعه جهانی بر اساس تعاریف خود آنها را تروریست و آنها بر اساس تعاریف عرفی، خود را قهرمان ملتهای محروم و مردم بدون صدا(Voiceless People) می دانند. طالبان در بین مردم و از مردم است و از آسمان نیامده است. آنها هوادارانی دارند یا به زور یا به باور و عقیده مردم و از سوی مردم (به هر نحوی) حمایت و تغذیه می شوند و در فضای جغرافیایی زندگی می کنند. تفکر طالبان را باید از بین برد و نه خود طالبان را. داعش تفکر است، با چراغ باید به جنگ تفکر رفت. امامعلی رحمان در تاجیکستان جنبشهای اسلامی متوازن را غیرقانونی، نام های عربی را ممنوع و می خواهد جامعه ای یکدست و بدون مخالف پدید آورد. در برابر، پیروان داعش در تاجیکستان در حال افزایش است. هرچه به جامعه سنتی فشار بیستر وارد می شود و محدودیت ایجاد می شود، گرایش به فعالیتهای زیر زمینی و مخرب بیشتر می شود. حکومتهای این چنینی در اوراسیا و برخی کشورهای خاور میانه از یک ساختار کلی حکومتهای توتالیتر و میلیتاریستی تبعیت می کنند. اگرچه ممکن است دهه ها با خفقان و سرکوب حکومت کنند ولی انفجاری که بعد از بهار عربی در سوریه و مصر و نقاط دیگر رخ داد، برونداد چنین حکومتهایی است. روسیه چچن را با خاک یکسان کرد و گروزنی جدید ساخت ولی چچنهای مبارز (که روسیه آنها را تررویست می داند)، هنوز فعال هستند و این بار روسیه در خارج از مرزهای خود آنها را در سوریه دنبال می کند.
به گمان ما همکاری کشورها و بررسی همه جانبه تروریسم نیازمند پژوهشهای همه جانبه از سوی دولتها و مراکز پژوهشی و دانشگاهی است. با روند کنونی تروریسم در جهان در آینده بیشتر و گسترده تر و در عین حال پیچیده تر خواهد شد. به همان دلیلی که در آغاز این نوشتار گفته آمد.
49310
نظر شما