باید با نسخه چاپی کتاب خداحافظی کرد و الا عقب مانده خواهیم ماند

در آستانه نمایشگاه کتاب، بار دیگر صدها هزار مشتاق علم را به سوی کتاب دعوت می کنیم و فکر می کنیم کار بسیار خوبی می کنیم! آیا همین مقدار که برای کتاب مایه می گذاریم، روی انتقال مفاهیم از طرق دیگر هم تأکید داریم؟ به نظرم این طور نیست چرا که در جامعه ما، ابزارها و وسائل دیگر در زمینه های غیر علمی و بیشتر تفریحی استفاده شده و این خسارت بزرگی است که در عقب ماندگی ما بیش از پیش تاثیر می گذارد.

سیاست کتاب در کشور ما، مانند سایر بخش های اقتصادی که گرفتار تحول شده و الزاما نوعی مدرنیزاسیون در آنها پدید می آید، تقریبا بدون برنامه پیش می رود. برنامه داشتن یعنی این که ما وضع آینده را در مقطعی دست کم از بیست تا پنجاه سال با روشی علمی بشناسیم، و آن وقت در اجراء، برنامه ای را برای رسیدن به نقطه مطلوب طراحی کنیم.
آنچه الان در حال طی کردن آن هستیم، یک مسیر تکراری است که فقط و فقط با ضرورت هایی که در حکم بن بست است، تغییر مسیر یا توقفی در پی دارد و راهی جدید می گشاید. این در حالی است که اساسا برنامه ای تعریف شده و بر اساس شناخت مسیر وجود ندارد. به همین دلیل است که وقتی مثلا کاهش در تیراژ رخ می دهد، به جای آن که به دلایل منطقی آن توجه کنیم و جایگزین پیدا کنیم، مرتب اظهار تاسف کرده و هنر کرده بودجه ای برای جبران آن می گذاریم، کاری که دور از برنامه ریزی دقیق است، چون کتابهایی که با پول مفت به خانه ها می رود، درست مثل روزنامه ها و مجلات، خوانده نمی شود و دلیل آن نه بی میلی به مطالعه بلکه تغییر مسیر در انتقال اطلاعات و علم است.
در حال حاضر اتفاقات کاملا متفاوتی در عرصه کتاب از هر جهت، تألیف، تولید، و توزیع، و نیز برخورد مردم با آن در حال رخ دادن است، اما عملا ما همان روش های سنتی را در این باره داریم. برای مثال، در حالی که بسیاری از مآخذ و کتب مرجع، سالهاست به صورت فایلهای دیجیتالی درآمده و حتی برنامه های سرچ روی آنها گذاشته شده، ما همچنان هزاران نسخه از آنها را چاپ کرده و برای کتابخانه های عمومی و دانشگاهی تهیه می کنیم. این در حالی است که تقریبا مطمئن هستیم مراجعه به این آثار به صورت کتابی و چاپی به شدت کاهش یافته و به دلایل روشنی، از جمله استفاده مکرر، پر حجم بودن آنها و تنها بهره وری موردی با سرچ و غیره، دیگر کسی به آنها مراجعه نمی کند. با این حال کتابخانه های ما همچنان مملو از این آثار است که هم هزینه خرید و هم نگهداری و جز اینها، به صورت کمرشکن، پرداخت می شود.
در حوزه دایرة المعارف ها و فرهنگ ها، باید گفت تقریبا چاپ آنها به طور کامل بی دلیل و هزینه کردن برای آنها بی مورد است. دلایل این امر روشن است. اولا ساختار دایرة المعارف و فرهنگ به گونه ای است که فقط آنلاین می تواند جواب بدهد؛ دایما آپدیت شده و لغات و مداخل جدید اضافه شده و اصلاح شود. در حالی که اساسا نسخه چاپی با آن همه هزینه امکان اصلاح به صورت لحظه ای که هیچ، حتی سالیانه هم ندارد.
در واقع، و بدون لحظه ای تامل، باید به طور کل جلوی چاپ دایرة المعارف ها و فرهنگ ها را گرفت. چرا که این وضع، نه تنها از نظر مالی مقرون به صرفه نیست، مهم تر آن که اگر کسانی مجبور به مراجعه به آنها باشند، در واقع، علم را نصف نیمه بدست آورده اند و ما آنها را به سراغ منبعی فرستاده ایم که رنگ کهنگی دارد، آثاری که گاه روزانه باید اصلاح شود و با توجه به گسترش اینترنت اطلاعات در در باره بسیاری از مدخلها روزانه افزون می شود. بدون شک، اگر مراکز دایرة المعارفی یا لغوی ما آنلاین کارهایشان را عرضه و اصلاح کنند، مسلما از نظر اهداف توسعه علم مسیر درست تری را می روند. به این دلایل و دلایل دیگر به طور کل باید بازار چاپ فرهنگ ها و دایرة المعارف ها به خاطر حفظ مصلحت علم و هزینه، متوقف شود، کاری که هیچ کس در کشور ما گوش نمی دهد و بشی از دویست سیصد دایره المعارف در حال چاپ است.
از این مثالها باید دریافت که ما باید سیاست های خاصی را نسبت به گروه های مختلف کتابی، آثار دانشگاهی، هنری، کودکان و غیره تعریف و دنبال کنیم.
بسیاری از کتابها هستند که به دلیل نیازی که به آنها در اقصا نقاط عالم هست، تنها پس از یک تا دو سه ماه، اسکن شده و فایل اسکن شده آن توزیع می شود. راهی که فرنگی ها رفتند این بود که نسخه دیجیتالی را می فروختند. اما در ایران، این کار تقریبا جواب نداده و با توجه به عادات مردم و این که به دلیل مشکلات مالی، اگر راه آسان و مفت برای دریافت کتاب باشد، به هیچ وجه حاضر نیستند حتی یک دهم قیمت کتاب چاپی را بابت نسخه دیجیتالی بدهند، این تجربه در ایران کارساز نشد و به نظر می رسد نخواهد شد. برای این موارد، باید راه حل های خاصی را دنبال کرد. برای مثال همان راه حلی که برای تولید سی دی های موسیقی یا فیلم های خانگی دنبال می شود. چون آنها هم اندکی پس از توزیع کپی می شوند. در این باره چه باید کرد؟ برخی از ناشران می گویند هنوز یک ماه نگذشته کتابمان اسکن شده و در سایت فلان ارائه شده است.
آیا از نظر حقوقی می توان جلوی آن را گرفت؟ به نظرم حتی اگر این کار صورت گیرد، شاید کمتر از بیست درصد محدود خواهد شد. دلیل آن این است که به صورت سنتی این امر جا نیفتاده و چنان که گفته شد، بسیاری از مردم به دلیل بی پولی، ترجیح می دهند آسان و مفت آن را بدست آورند. به علاوه، الان یک گوشی در اختیار هر کسی هست و در هر نقطه ای که باشد و وای فای یا خط تلفن اینترنت دار داشته باشد، بدون این که سنگینی کتاب را حس کند، می تواند آن را مطالعه کند. علاوه بر این از آن تصویر گرفته برای هر کسی بفرستد.
در واقع، حتی اگر از نظر حقوقی هم بتوان جلوی آن را گرفت، شاید این جلوگیری در محیط های ما به ضرر علم و ترویج آن باشد. پس چه باید کرد؟ آیا می توان مثل سی دی های موسیقی ، هزار نسخه یا دو هزار نسخه بر حسب اقتضای بازار آن کتاب، چاپ کرده یک شبه در همه کشور پخش کرد و مولف و ناشر سود خود را صرفا بر اساس همان چاپ محاسبه کرده و پس از آن بی خیال شده دنبال کار جدید بروند؟ البته همین ها تا مدتها بعد هم می توانند بفروشند اما عملا با توجه به توزیع دیجیتالی آن، مثل روزهای اول نخواهد بود. باید به این راه حل به عنوان یک رویه توجه کرد. می شود فکر کرد که اگر سیستم توزیع همراه و متمرکز باشد یعنی در آن واحد اقلا هزار کتابفروشی در کشور یک کتاب را توزیع کنند، سود آن بدست خواهد آمد.
اما در باره برخی از کتابهای دانشگاهی، می بایست روی حمایت دانشگاه ها و مراکز دولتی که نیازمند پژوهش هستند حساب کرد. یعنی آنان هزینه تولید کتاب را بپردازند و پس از آن ، آن را به جامعه سپرده و نگران توزیع دیجیتالی آن نباشند. در واقع، در این موارد، پولی که به مولف داده شده یا برای چاپ بکار می رود، عملا از کیسه دولت رفته و نوعی تلقی سوبسید از آن برای ترویج علم بشود. البته در حال حاضر هم این اتفاق می افتد اما ممکن است که با برنامه بهتر، حمایت از برخی از کارهای اصولی جدی تر شود.
اما در حوزه کتابهای کودکان یا رمانها، چاپ آنها با توجه به نیاز کما بیش جامعه به متن مکتوب، مشکلات بسیار کمتری هست. البته این که خود رمان خاصی، خواستار داشته باشد یا نه امر دیگری است، یا کتاب کودک، اما می دانیم که در حال حاضر نسخه دیجیتالی آنها، اساسا کار نسخه چاپی را نمی کند و غالب کسانی که از این نوع کتابها استفاده می کنند، دقیقا باید از کتاب استفاده کنند نه نسخه دیجیتالی.
در اینجا باید یک نکته را که شاید اساسی تر از همه این موارد است، یادآور شد.
علم، یعنی کشف جدید و این البته مواردش فراوان نیست. کشف های جدید علمی، شامل مسائلی هستند که اغلب در مقالات علمی عرضه شده یا در پروژه های دانشگاهی به صورت کارگاهی یا طرحهای ویژه که اساسا صورت کتابی ندارند، ارائه می شوند. آنجاهاست که علم پیشرفت می کند در واقع مردم دانشی، با علم، به مثابه کشفیات تازه کار دارند و اینها به هیچ روی در کتاب عرضه نمی شوند. بدین ترتیب، کتاب امری جدای از مقاله و اصلا و اساسا دنیای آن ها تقریبا متفاوت است. مقاله کارش علمی است اما کتاب کارش دایرة المعارف یا وجهی دیگر است که الان در صدد شمارش وجوه آن نیستیم. در این حوزه کار آسان تر است. مقاله چنان که الان هم باب شده، تنها در چند نسخه معدود چاپ شده و پس از آن در سایت های خاص به صورت دیجیتالی ارائه می شود. البته فرنگی ها برای برخی از اینها هزینه دریافت می کنند، اما حتی همانجا و عمدتا در حوزه علوم انسانی، روشن است که درآمد استثنایی در کار نیست، گرچه شاید در حوزه مقالات فنی چنین باشد.
اگر به صورت جامع تر نگاه کنیم، غالب آنچه فهمیدنی است باید به صورت دیجیتالی عرضه شود تا بتواند سریع تر و آسان تر به دست کسانی که در پی فهم بیشتر هستند برسد. هر نوع تعلل در این انتقال مفهومی، ظلم و خیانتی است که به جامعه علمی می شود.
به نظر این فقیر، تمرکز روی کتاب چیزی جز این نیست که ما در رساندن علم به جامعه تعلل می ورزیم و به خاطر این که حاضر نیستیم برنامه ریزی کنیم یا پولی برای دیجیتالی کردن هزینه کنیم یا ملاحظه طیف تولید کننده که می کوشیم منابع آنها را در نظر بگیریم و جز اینها، علم را در جامعه گرفتار مشکل می کنیم. حاصل بحث آن که ما در این زمینه نیاز به یک انقلاب داریم و این چیزی است که اگر برنامه ریزی هم نکنیم الزاما با تغییراتی که در دنیا رخ می دهد به آن می رسیم فرقش آن است که با بلوبشویی و بی برنامگی این مسیر را خواهیم رفت.
شاید واقعا ترویج کتاب، نوعی خیانت به علم و ترویج آن باشد. همان طور که کتاب جای استاد را نمی گیرد و بسیاری از دانش ها باید توسط استاد و مفهومی و زبانی منتقل شود، کتاب، کار انتقال دیجیتالی را نمی گیرد و آن نوع از انتقال در حال حاضر از هر جهت مقرون به صرفه است، جز این که به دلیل کهنگی نظام مفاهمه ای ما، نیز بی توجهی مسوولان و آشنایی کمتر با این عالم، و مهم تر از همه یک عادت نادرست، ما در این بخش هم زمین گیر کرده و خواهد کرد.
وقتی ما برنامه ای نداشته باشیم و دوباره همه را به کتاب بخوانیم، یک عادت بد را ترویج می کنیم. به نظر بنده باید یکی از نکات امتیاز دهی به معلمان آموزش و پرورش و دانشگاه ها بر اساس بالا بردن سطح توانشان در انتقال مفاهیم به شکل های تازه دیجیتالی و پرهیز دادن از استفاده از کتاب باشد.
گو این که بنده هم می دانم به این سادگی کتاب حذف نخواهد شد اما این فرقی با موارد مشابه ندارد که هنوز هم نمک فروشان ما از یک یابو و گاری استفاده می کنند یا و شاید تا هزار سال دیگر هم مواردی از این دست پیدا شود.

کد خبر 525557

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 24
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • شمس تبریزی 1 A1 ۱۹:۴۳ - ۱۳۹۵/۰۱/۲۱
    7 3
    سلام. به موارد خوبی اشاره کردید. اما یه مشکل که شما هم تلویحا ذکر کردین، موضوع فرهنگ کپی رایت داخلیه. یه کتاب اگر توسط ناشری کپی برداری بشه، به راحتی میشه ازش شکایت کرد و به دادگاه کشوندش. اما در فضای مجازی جایی برای شکایت نیست. اصلا کسی رسیدگی نمیکنه. به قول شما کتاب را اسکن میکنن و رو اینترنت میذارن، خب به راحتی میشه کسی که کتاب را آپلو کرده، پیدا کرد و دادگاهی کرد. اما مرجعی در ایران برای اینکار هست؟ اصلا رسیدگی میکنن؟ شما حتی یه نگاه به سایت های خبری کنین. ندرتا منبع اخبار را ذکر میکنن. به راحتی از روی هم خبر یا مقاله را کپی برداری میکنن و به اسم کار خودشون منتشر میکنن. اعتراض هم که کنی اصلا جوابی نمی شنوی. مسئول رسیدگی کیست؟ هیچ کس
    • بی نام US ۰۶:۵۵ - ۱۳۹۵/۰۱/۲۲
      5 2
      اینایی که گفتی به قوه مقننه و قوه قضائیه وقوه مجریه ربط داره. ولی ملت خودش هم کمبود شدید فرهنگی داره. یک راه حل این هست که همه ایرانیها برای یک مدت زمانی در غرب و با فرهنگ غربی زندگی کنند از جمله خود مسئولین وبعدش قوانین غربی را در ایران پیاده کنند مثلا خود این کپی رایت یک اختراع و ایده و کلمه غربی هست ورنه که به اصطلاح عالمان مادر طول تاریخ کتابهای مختلفی در باب مزخرفات نوشته اند و هیچوقت ادعای کپی رایتی نکردند ابدا.
    • شمس تبریزی A1 ۰۹:۰۵ - ۱۳۹۵/۰۱/۲۲
      0 0
      شما قوانین زیبایی را که در غرب وجود داره، بدون زندگی در آنجا هم میتوانید بدانید. حداقل اینترنت اطلاع از این قوانین را سهل کرده. اما یه مشکلی هم هست. ایرانیهایی که در غرب زندگی میکنن، در آنجا معمولا این قوانین را رعایت میکنن، اما همینکه وارد ایران میشن میبینی آنها هم مثل همین مردم میشن. یعنی چی؟ یعنی اینکه آنجا هم از ترس، قانون را رعایت کرده و فرهنگ قانونمداری نداره. اما در کل با شما موافق هستم. موفق باشید
    • شمس تبریزی A1 ۰۹:۲۵ - ۱۳۹۵/۰۱/۲۲
      6 2
      ضمنا به این دوست عزیز عرض کنم که کپی رایت معادل همان حق طبع و نشر است. از مصادیق حق الناس است و من اصطلاح انگلیسی آن را چون مرسوم شده استفاده کردم و البته عذر خواهی هم میکنم. ضما فرض کنید که غربی ها این حق را کشف کردن. وقتی درست می گوید و با اسلام نه تنها مخالفتی ندارد، بلکه مورد تایید اسلام هم است باید آن را رد کنم یا از آن حرفی نزنم؟
  • شمس تبریزی 2 A1 ۱۹:۴۹ - ۱۳۹۵/۰۱/۲۱
    6 4
    اما در مورد خرید کتابهای خارجی که در همین نمایشگاه اردیبهشت نظری دارم. هم خواننده باید کلی پول بده، هم دولت یارانه دلاری بده. غالب این کتابها نسخه دیجیتالی هم دارن که با قیمت اندک در سایتهای خارجی فروش میرن. به جای اینکه 200 دلار برای یه کتاب پول بدی میشه با 30 دلار هم خریداری کرد. چرا دولت امکان خرید آنلاین این کتابها را فراهم نمیکنه تا در هزینه های ارزی کلی صرفه جویی بشه؟ همین دولت بیاد با موسسات کردیت کارد یه توافقی کنه و کردیت کاردهای با سقف خرید محدود را در بانکها به متقضیان عرضه کنه. دانشجو و استاد دیگه نه کلی وقت میذارن برای رفتن به نمایشگاه، نه کلی پول برای خرید میدن. راحت نسخه دیجیتالی را می خرن. یه شکایت هم اینجا از کمیته فیلترینگ دارم
    • بی نام US ۰۶:۲۹ - ۱۳۹۵/۰۱/۲۲
      1 0
      تمامی شرکتهای کردیت کارد امریکایی هستند یا امریکا بزرگترین بازارشون هست. برای اینکار باید با کدخدا صحبت کنی چون این شرکتها تحت قوانین امریکا کار میکنند.
  • شمس تبریزی 3 A1 ۱۹:۵۵ - ۱۳۹۵/۰۱/۲۱
    4 7
    کتابهای خارجی را بعضا برخی ها در خارج بدون رعایت کپی رایت روی برخی سایتها و یا آپلود سنترها گذاشتن. وقتی رجوع میکنی تا همان کتاب را مفت دانلو کنی. با فیلتر روبرو میشی. آیا کمیته فیلترینگ برای رعایت حقوق ناشر خارجی این کار رو میکنه؟ خیر. فیلترینگ بی حساب و کتاب و سلیقه ای هم یک مانع بزرگ برای دانلود کتابهاست. این را هم یه فکری به حالش کنید. البته ببخشید معتقد به حفظ حقوق ناشر خارجی هم هستم، اما وقتی کردیت کارد در اختیار نیست. راهی جز دانلود قاچاقی هم نیست. تازه یه مشکل دیگه هم هست. فرض کنید که حتی کردیت کارد هم که داشته باشی، موقع پرداخت به سایتی هدایت میشی که میبینی فیلتر هست. باز اینجا هم مشکل فیلترینگ در پرداخت مبلغ هست. خدانگهدارتان
    • بی نام US ۰۶:۳۹ - ۱۳۹۵/۰۱/۲۲
      5 3
      از vpn استفاده کن. تکنولوژی غربی را نمیشه فیلتر کرد. چون تکنولوژی خود آن فیلتر را هم باید از غرب بخری با واسطه یا بی واسطه در ازای فلان قدر پول باد آورده نفت و معادن بعدش هم غرب ضد فیلترش را مفت میزاره روی اینترنت که دلت خنک شه. ملتهای عقب افتاده نیتوانند با ملتهای پیشرفته رقابتی کنند در هیچ زمینه ای چه چاپ کتاب چه خواندن کتاب چه پزشکی چه تولید ومصرف آشامیدنیها و استفاده از تفریحات و لذت های زندگی.
    • شمس تبریزی A1 ۰۹:۰۰ - ۱۳۹۵/۰۱/۲۲
      5 3
      فرمایش شما درست. دنبال وی پی ان هم بودم. اما نگران امنیتش و سرقت اطلاعات دستگاه خودم هستم. مضافا اینکه در پرداخت های بانکی و مشابه، استفاده از وی پی ان خطرناکه، مگر اینکه به شرکت طراح آن اطمینان کافی داشته باشی. راه منطقیش اینه که کمیته فیلترینگ بی حساب ورنداره فیلتر کنه. فیلتر سایت مستهجن یا معاند قابل فهمه اما میتونم لینک صدها سایت را به شما بدم که نه معاندهستن و نه مستهجن، اما فیلتر شدن
  • چغندر پخته A1 ۲۰:۵۴ - ۱۳۹۵/۰۱/۲۱
    6 7
    کتاب الکترونیک اگر با پرینتر چاپ شود ، کتاب چاپی است با تیراژ محدود.اگر هم چاپ نشود،یعنی روی صفحه مانیتور خوانده شود، آب مروارید می آورد
    • بی نام A1 ۰۹:۵۲ - ۱۳۹۵/۰۱/۲۲
      7 5
      مثل اینکه شما هنوز کاغذ الکترونیک و کتابخوان الکترونیک ندیده اید.
  • بی نام IR ۲۱:۰۹ - ۱۳۹۵/۰۱/۲۱
    19 6
    اگر کتاب چاپی خوب نیست؛ شما چرا برای کتابخانه ی تاریخ ایران و اسلام؛ اینقدر کتاب میخرید؟
    • شمس تبریزی A1 ۰۹:۱۰ - ۱۳۹۵/۰۱/۲۲
      0 1
      شاید دلیلش این باشه که خیلی از آنهایی که اهل مطالعه در حوزه های اسلامی هستن چندان علاقه ای به عصر دیجیتال ندارند
  • مهدوی A1 ۲۱:۵۸ - ۱۳۹۵/۰۱/۲۱
    10 0
    درد بزرگیه...این فرارکردن ازمطالعه..حالاچه دیجیتالی چه کاغذی...
  • ناشناس گمنام A1 ۲۲:۲۴ - ۱۳۹۵/۰۱/۲۱
    6 5
    سلام بر استاد جعفریان، که خودشون از عشاق الکتب هستندبودند. فرض کنیم بیست سال دیگه نیاز میشه که حافظۀ جهانی نت، جابجا بشه. یقینا انتقال تمام اطلاعات و داده های ثبت شدۀ قبلی ممکن نیست. مثل سایت قدیمی بی بی سی و سایت فعلی اش، فقط باید اون قبلی رو نگه داشت که به مرور با مراجعۀ کمتر، متروک میشه و یه روز صبح از خواب پا می شیم مثه اسناد دوران مصدق که توی امریکا بود، بدون هیچ عمدی دچار حریق و نابودی میشه. ماندگاری کتاب معمولا بیشتر و قابل استنادتره. مخلص کلامم اینکه ضمن احترام به انتقاد و پیشنهاد شما، این حجم بدگویی از کتاب رو نمی پسندم. قربان شما.
  • بی نام RO ۲۲:۲۹ - ۱۳۹۵/۰۱/۲۱
    8 5
    این حرف که کتاب های چاپی به آخر عمر خود رسیده اند بسیار ساده لوحانه است. کتاب های چاپی در طول قرنها از طریق یه رسانه ثابت که همان کاغذ و قلم هست رشد کرده اند. ولی کتابهای الکترونیک تا بحال یه رسانه یا بقول شما ها میدیا ثابت نداشته اند. مثلا پی دی اف کتابهای چاپی را نابود نکرد ولی تبلت ها زیان فراوانی به پی دی اف رساند. بد نیست که این آقای از پاپ کاتولیک تر یه نگاهی هم به آمار نشریات غربی بیاندازند تا بفهمند که نه تنها فروش کتاب های کاغذی بیشتر از الکترونیکی هست بلکه در سالهای اخیر رشد بیشتری هم نسبت به گذشته داشته است. کتابهای تاریخی قدمی 1600 ساله دارند ولی کتاب های الکترونیکی هر روز به شکلی هستند از پی دی اف به یی پاپ به دی جی وی یو و غیره.
    • شمس تبریزی A1 ۰۹:۱۹ - ۱۳۹۵/۰۱/۲۲
      2 5
      فکر نمی کنم ساده لوحانه باشه. یه مثال میزنم. تیراژ همین روزنامه های داخلی را ببینید. من آمارش را از دکه مطبوعاتی محل میگیرم. با رشد اینترنت، تعداد کسانی که علاقمند به مطالعه نسخه کاغذی روزنامه هستن نسبت به سه سال قبل خیلی کمتر شده. روزنامه های خاصی مثل همشهری و جام جم و اطلاعات هم تیراژشان پایین آمده اما به نظر می رسد همین تعدادی هم که فروش میره بیشتر یا به خاطر آگهی ها یا سرگرمی در اتوبوس و مترو، و یا به خاطر اینکه با اینترنت اشنایی ندارن خریداری میشه. در همین آمریکا هم خیلی ها دیگه مثلا نسخه کاغذی وال استریت ژورنال و تایم نمیخرن. اشتراک اینترنتی میخرن. کتاب هم همین وضع مطبوعات را پیدا کرده. چه در ایران و چه در آمریکا و بقیه جاها.
  • بی نام A1 ۰۶:۰۱ - ۱۳۹۵/۰۱/۲۲
    7 7
    آقای جعفریان پس چرا خودتان این قدر اصرار به چاپ هر کتابی به اسم خودتان دارید حتی ایمیل هایتان؟
  • بی نام GB ۰۹:۴۴ - ۱۳۹۵/۰۱/۲۲
    4 1
    اگرچه ظاهر برخی عبارات ایشان به نظر خطای فاحش میرسد ولی اصل حرف درست است. مشکل اینجاست که اکثر ما تصور دقیقی از محتوای دیجیتال نداریم. ولی ناچاریم به ان فکر کنیم. همانطور که امروز به جای سواد و بیسوادی از میزان گسترش اطلاعات و سطح دسترسی به اطلاعات در اقشارو نقاط مختلف صحبت میکنیم. جالب اینجاست که هر روز دستگاههای جدیدی برای چاپ کاغذی با تیراژ پایین و سرعت بالا و برای انتشار هر چیزی وارد میکنیم ولی کمتر در مورد انتشارات غیر کاغذی حتی حرف میزنیم.
  • ازمابهتران A1 ۱۵:۱۴ - ۱۳۹۵/۰۱/۲۲
    5 2
    کاملا درسته که دوران کتاب چاپی به سر آمده، ولی این به معنی عدم چاپ کتاب نیست؛ لازم است تعداد محدودی برای نگه داری در کتابخانه های آرشیوی چاپ شود، به هر صورت هنوز حسی که ورق زدن یک کتاب به خواننده می ده با مرور صفحات یک فایل الکترونیک بدست نمیاد و کتاب های چاپی دست کم ارزش موزه ای دارند.
  • بی نام IR ۲۱:۱۲ - ۱۳۹۵/۰۱/۲۲
    4 0
    'هنوز تا رسیدن به اون نقطه فاصله زیادی مونده است.
  • بی نام A1 ۱۵:۲۲ - ۱۳۹۵/۰۱/۲۳
    2 0
    به نظر بنده باید یکی از نکات امتیاز دهی به معلمان آموزش و پرورش و دانشگاه ها بر اساس بالا بردن سطح توانشان در انتقال مفاهیم به شکل های تازه دیجیتالی و پرهیز دادن از استفاده از کتاب باشد. very good
  • غبار A1 ۲۳:۲۸ - ۱۳۹۵/۰۱/۲۵
    3 1
    با تشکر از نوشتۀ آقای جعفریان و نظرات نسبتا راهگشای دوستان. در کتاب کاغذی می توان زیر سطر ها و نکته های مهم خط کشید، در حاشیه کتاب نکات مهم را علامت زد یا نظر خودمان را بنویسیم. و کارهایی از این قبیل، در حالی که این دست کارها را با کاغذ الکترونیکی یا نمی توان کرد یا کیفیت و نتیجه کار مثل کتاب کاغذی نیست. بحث «روح کلمات» هم در کتاب کاغذی جریان بیشتری دارد تا کتاب های برقی
  • علی A1 ۲۳:۰۶ - ۱۳۹۵/۰۱/۲۶
    3 0
    جناب آقای جعفریان به دنبال نفی کلی چاپ کتاب به صورت چاپ رایج نیستند اما شاید اگر مقدمۀ کتاب "الشیعه الاثنی عشریه و منهجهم فی تفسیر القرآن" اثر دکتر محمد عسال متعصب، را می خواندند کمی از شدت و حدت حمله به کتاب چاپی می کاستند.

آخرین اخبار