دولت موظف به پاسخگویی و رفع نیازهای اصلی مردم است. این وظایف در بیش از 10 اصل قانون اساسی آمده و ابعاد معنوی و مادی زندگی مردم را دربرمیگیرد.
دولت برای ایفای تعهدات و نقش خود، ساختارها و تشکیلات اداری را شکل داده است و با تفکیک و تقسیم وظایف، درجهت جلب آراء و نظر مردم، ایجاد رضایتمندی و کاهش شکایتها گام برمیدارد. اما تفاوت میان نیازها و اولویت های دولت و مردم، محدودیت منابع، مدیریت ناکارآمد، بهره وری نامناسب در دستگاه های دولتی، فساد اداری، کاغذ بازی، اتلاف وقت و انرژی مردم در رفت و آمد به سازمانهای اداری از یک سو و تنوع و تعدد درخواست های آنها، رشد توقعات و انتظارات از سیستم های اداری، عدم آشنایی به وظایف و تکالیف خود درقبال دولت و مسائلی از این دست در سوی دیگر که «مردم» قرار دارند، سبب شده است تعامل با دستگاه های دولتی با چالش همیشگی رو به رو باشد.
برای مثال، میزان پروندههای ورودی به دیوان عدالت اداری که براساس اصل 173 قانون اساسی به منظور رسیدگی به شکایات، تظلمها و اعتراضهای مردم نسبت به مأموران یا واحدها یا آیین نامههای دولتی و احقاق حقوق آنهاست در سالهای مختلف افزایش پیدا کرده و در سال 94 به 120 هزار پرونده رسیده است.
در کنار عوامل برشمرده، موضوعهای مختلف دیگری نیز می توان اشاره کرد که زمینه ایجاد سوءتفاهم میان مردم و دستگاه های دولتی را افزایش می دهد و منجر به نارضایتی می شود.
اما چه باید کرد؟ بدون تردید ادامه روند فعلی منجر به فاصله معناداری بین دولت - مردم می شود و تبعات ناگوار آن حتی دامن حکومت را نیز خواهد گرفت.
در کنار تمام توصیه هایی که صاحبنظران حوزه های سازمانی- اداری و اصلاح و تنظیم روابط میان دولت و مردم ارائه می دهند، توجه به کارآمدی تاکتیک ها و تکنیک های ارتباطی یکی از راه حلهای کاهش میان فاصله این دو و افزایش محبوبیت و مقبولیت سازمان ها نزد مردم و افکار عمومی است.
به نظر می رسد روابط عمومی ها در دستگاه های اداری، توانمندی و قابلیتی مناسب، و نه حداکثری برای کاستن از عمق این مشکلات دارند.
65 سال است که روابط عمومی ها در ایران تلاش میکنند با کسب علم و ترکیب آن با تجربه هایشان، اقدامهایی مستمر و آگاهانه درجهت ایجاد تفاهم و جلب پشتیبانی ذی نفعان خود انجام دهند و در این مسیر با فراز و نشیب های گوناگونی روبه رو بوده اند. اما، حدود دو دهه است که به دلیل توسعه روزافزون تکنولوژی ارتباطی، بیش از هر زمان دیگری توانمند شده و امکان ایفای مؤثرتر نقش خود را یافته اند. باور این موضوع از سوی مدیران ارشد سازمان ها و سپردن مسئولیت استراتژیک تنظیم روابط میان مردم و سازمان ها موضوعی است که درصورت تحقق، رضایتمندی مردم را بیشتر میکند و مانع عمیقتر شدن فاصله موردنظر می شود.
هفته روابط عمومی گرامی باد!
نظر شما