با توجه به تغییرات اقلیمی که قدرت ایجاد دگرگونیهای بزرگی در محیط زیست را دارد، بهتر نیست در ارتباط با طبیعت، ضریب مراقبت در نظر داشت؟ دکتر دانیل گلمن در بررسی انتخاب بین منافع کوتاه و بلندمدت و نادیدهگرفتن آینده، به غرایز انسانها اشاره میکند.
بر این اساس بشر به صورت غریزی روی منافع کوتاهمدت تمرکز دارد و حاضر است منافع درازمدت را در قبال آن از دست دهد. از نقطهنظر تکاملی، این کوتاهنگری کاملا موجه است؛ حداقل صدهزار سال پیش این کوتاهنگری عقلانی بود. این تعصب به میراث باقیمانده از زندگی در دشتهای خشک آفریقا، بازمیگردد؛ جایی که زندگی میتوانست هر روز به پایان برسد و استراتژی حاکم، استراتژی «هرآنچه را میتوانی بگیری، بگیر» بود.
نیمقرن پیگیری
نخستین طرح انتقال آب به وسیله کانال در ایران با هدف حل معضلات کشور، توسط هومان فرزاد در سال ١٣٤٥ به سازمان پژوهشهای علمی کشور ارائه شد. براساس این طرح در مسیر اتصال دریاچه خزر به خلیج فارس، دریاچههایی در سه نقطه پست ایران (جازموریان، دشت لوت و کویر) ایجاد میشد.
طرح دیگر فرزاد تخلیه آب دریاچه ارومیه به درون دریای خزر و آبگیری مجدد آن برای احیا و کاهش میزان نمک موجود در آن بود. طرح انتقال آب سالهای بعد توسط افراد در دولتهای مختلف، پیگیری شد.
این ایده با عنوان «طرح شیرینسازی و انتقال آب از دریای خزر به حوزه فلات مرکزی ایران» در سال ١٣٩١ با حضور رئیسجمهور وقت، مجددا مطرح شد. برای اجرای این پروژه دو هزار میلیارد تومان هزینه در نظر گرفته شد تا سالانه ٥٠٠ میلیون مترمکعب آب پس از شیرینسازی به وسیله لوله آبرسانی به مناطق مرکزی ارسال شود.
بنابر نظر کارشناسان، شیرینکردن آب، به معنی تجمع نمک و املاح و در نتیجه شورشدن دریای خزر است. با کمشدن عمق و شورشدن آب، حیات گونههای گیاهی و جانوری یعنی تنوع زیستی خزر به خطر میافتد. برداشت آب از خزر روی بارش منطقه و پوشش گیاهی تأثیر خواهد داشت. تخریب زیستگاهها موجب سختترشدن شرایط برای گونههای جانوری منطقه و نابودی آنها خواهد شد.
خارج از مسائل ناشناخته ناشی از کمآبی و شورشدن خزر که به دنبال تغییر در اکوسیستم منطقه رخ خواهد داد، در صورت موفقبودن اجرای طرح انتقال آب، با رفع نیاز آبی، جمعیت منطقه افزایش مییابد، جمعیتی که خواستار حجم بیشتری از آب خواهد بود. دریای خزر تا کجا میتواند پاسخگوی دورِ عرضه و تقاضا باشد؟ این فقط تأثیر انتقال آب خزر بر ایران است، دریای خزر بزرگترین دریای بسته جهان است که بیش از ٧ هزار کیلومتر مرز بین کشورهای ایران، روسیه، جمهوری آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان دارد. هر کدام از این کشورها که در منطقه خشک و نیمهخشک قرار دارند، میتوانند از آب آن برداشت و کشورهای دیگر را در تغییر اکوسیستم متضرر کنند.
مزایا غالباند یا مغلوب، مسئله این است
حسن روحانی رئیسجمهور، امکان انتقال آب از دریای خزر به سمنان با درنظرگرفتن مسائل محیطزیستی را در حالی مطرح کرد که به گفته او انتقال آب خزر به سمنان و همچنین آب خلیج فارس و دریای عمان به یزد و کرمان با سرمایه و کمک بخش خصوصی انجام خواهد شد. در همین راستا محمد رهبری، مجری طرح مطالعاتی انتقال آب از دریای خزر به فلات مرکزی، از همکاری با دانشگاهیان و نخبههای کشور برای حذف ورود پساب به دریای خزر خبر داد،
این در حالی است که تعدادی از استادان دانشگاهی در نامهای به رئیسجمهور مخالفت خود را با این طرح اعلام کرده بودند. موید حسینیصدر، سخنگوی فراکسیون محیطزیست مجلس شورای اسلامی، با بیان اینکه اکثر اعضای فراکسیون نسبت به طرح انتقال آب موضعی مثبت دارند، ادعا کرد: «اگر هزینه و فایده طرح انتقال آب خزر را بررسی کنیم، متوجه خواهیم بود فایده بر هزینه غالب است. استان سمنان میتواند بهعنوان یک استان صنعتی در مرکز کشور باشد که با این انتقال آب، مشکلات کمبود آب برای صنعت و شرب آن حل شود. طرح انتقال آب اگرچه ممکن است معایبی هم داشته باشد ولی در کل مزایای آن بیشتر از معایبش خواهد بود. در برخی موارد حیات وحش و برخی عرصههای طبیعی بهخاطر کمبود آب در حال نابودی است».
این در حالی است که مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، دفتر مطالعات زیربنایی این مرکز درباره طرح انتقال آب دریای خزر به استان سمنان اعلام کرده بود: «براساس این طرح قرار است سالانه به میزان ٢٢٢ میلیون مترمکعب آب از دریای خزر شیرینسازی و با استفاده از پمپاژ به استان سمنان انتقال داده شود. شاخص اقتصادی نسبت فایده به هزینه (B/C) برای این طرح برابر ٥٣/٠ و نشاندهنده آن است که تقریبا نصف سرمایهگذاریهای انجامشده برای این طرح از طریق منافع آن بازیابی میشود و نصف دیگرش زیانهای حاصل از عدم توجیه اقتصادی طرح است. این امر علاوه بر عدم ایجاد انگیزه برای ورود بخش خصوصی، به نحوی دخالت دولت از طریق بودجههای عمومی را اجتنابناپذیر میسازد».
واحههای حیاتبخش در گستره بیابان
یکی از مشخصههای تالابهای آسیای غربی، احاطه شدن آنها به وسیله بیابانها و اراضی شور و خشک است. آنها مانند واحههایی حیاتبخش در گستره بیابانها خودنمایی میکنند. دریاچه خزر در ضلع شرقی خود با بیابانهای توران و قرهقوم همسایه است. این دریا از کانونهای کلیدی ماهیان خاویاری در آسیای غربی است. شورشدن و تغییر در عمق آب میتواند موجب نابودی زیستگاه ماهیان استروژن شود.
با وجود اینکه آسیای غربی براساس طبقهبندی بهعنوان منطقه خشک معرفی شده، شمار زیادی تالاب و زیستگاههای مهم پرندگان (IBA) دارد. میلیونها پرنده در مسیر مهاجرت خود دورههای مختلفی از چرخه زیستی خود را (نظیر زمستانگذرانی، نسلآوری و...) در این تالابها میگذرانند. این تالابها برای شمار زیادی از گونههای نادر و در خطر انقراض، زیستگاههای مهمی فراهم میکند.
اهمیت تالابها در مناطق خشک بسیار برجسته بوده و نقش حیاتی در آسیای غربی ایفا میکنند. مردم منطقه از فرآوردههای تالابی (آب، ماهی، چوب و حیاتوحش) مستقیما، یا بهطور غیرمستقیم از کارکردهای تالابها نظیر تخلیه آبهای زیرزمینی، حفاظت اراضی در برابر امواج توفنده، تنظیم جریان آب، کاهش سیلاب و... استفاده میکنند. در ایران تاکنون ۳۳ تالاب در قالب ۲۲ عنوان، با مساحت کل یکمیلیونو٤٨١هزارو ١٤٧هکتار، به کنوانسیون رامسر معرفی و مشمول مقررات این کنوانسیون گردیدهاند. تغییر در سیستم آبی تالابهایی که در مسیر اجرای طرح انتقال قرار میگیرند، حیات جانداران و انسانهای مرتبط با آنها را متأثر خواهد کرد.
طرحهای انتقال آبی که معضل شد
طرح انتقال آب را میتوان یکی از تصمیات پرهزینه و زود بازده در محیط زیست خواند که نتایج آن بارها به وسیله کشورهای آسیایی و آمریکایی سنجیده شده است. علاوه بر هزینه هنگفت اجرائیکردن این طرح، هزینه محیطزیستی و اجتماعی پس از اجرای آن انکارنشدنی است.
طرح انتقال آب نخستینبار به وسیله روسیه برای افزایش سطح زیر کشت و افزایش بهرهبرداری در سال ١٩٣٠ به اجرا درآمد. در آن آب از دو رودخانه آمودریا و سیردریا به دریاچه آرال میریخت؛ طرحی که در نگاه اول موجب سبزشدن زمینهای خشک و افزایش میزان تولید شده بود، به معضلی برای منطقه تبدیل شد؛ تا جایی که آرال، چهارمین دریاچه بزرگ جهان بیش از ٨٠ درصد حجم خود را از دست داد و به همین دلیل بندرهایش خشک و صیادان این بندرها بیکار شدند. زمینهای پنبه به دلیل تغییرات محیطی خشک شد.
بستر نمکی به وسعت ٣٦هزار کیلومترمربع باقیماند؛ نمک آب دریاچه چهار برابر و موجب مرگ موجودات زنده اکوسیستم شد؛ املاح، سمهای کشاورزی و سایر مواد شیمیایی باقیمانده کشاورزی به وسیله باد تا کیلومترها جابهجا شد. این مواد موجب بایرشدن زمینها، بیماریهای تنفسی، قلبی و سیلیکوز، افزایش ٣٠درصد ناباروری و عقبماندگیهای ذهنی کودکان، کمخونی، افزایش فلزات سنگین در آب آشامیدنی و... در منطقه شد؛ همچنین غبارها بر سلامت زنهای باردار تأثیر گذاشت. به گزارش یونسکو وضعیت محیطزیست این منطقه بالاترین میزان مرگومیر نوزادان جهان را سبب شده است. براساس گزارشها، سالانه ١١میلیارد مترمکعب از آب رودخانه آمودریا به وسیله کانال قراقروم به آرال انتقال داده میشد که فقط ٥٠ درصد آن به دریاچه میرسید. از آرال فقط شورآبه تلخی به جای مانده است.
چین دیگر کشوری است که در آن طرحهای زیادی برای کنترل و انتقال آب در حال مطالعه و اجراست. انتقال میلیاردها مترمکعب آب در چین موجب تخریب محیطزیست آن شده است. بهصورتیکه به گفته دولت ٣٣٠هزار نفر برای ساخت لولهها و کانالهای انتقال آب مجبور به جابهجایی شدند. رقمی که طبق اظهارات لای شیانگ سان، از دانشگاه مریلند آمریکا، به نیممیلیون نفر میرسد. همچنین تغییر مسیر آب رودخانه میتواند منجر به گسترش بیماریهایی مانند شیستوزومیاسیس (نوعی بیماری منتقله از حلزون)، آسیبپذیری منابع آبهای ساحلی و افزایش احتمال خشکسالی شود.
کشورهای آسیایی در طرحهای انتقال آب تنها نیستند، دوران طرحهای عظیم در سال ١٩٣٠ توسط ایالات کالیفرنیا، آریزونا و یوتا با ساخت لوله عظیم انتقال آب لسآنجلس آغاز و منتهی به خشکی دریاچه اونز و نابودی مردم بومی دره اونز کالیفرنیا شد. بر اثر اجرای این طرح رودخانه کلرادو فقط در برخی ماهها از سال به دریا میرسد که خود موجب شکلگیری فجایع محیطزیستی در منطقه است. دادگاه عالی قضائی کالیفرنیا در سالهای بعد از ١٩٦٠ با شروع کاهش ظرفیت منابع آبی در مناطق غربی، با صدور حکمی میزان برداشت آب از رودخانه کلرادو را محدود کرد.
متوقفساختن تخریب محیطزیست بعد از چشیدن طعم سود آن، آسان نیست. آن سالها برای پاسخگویی به تقاضا، آینده را نادیده گرفته، انتقال آب از مناطق دورتر یعنی کانادا مطرح شد. طرحی که از طرف مردم کانادا با قاطعیت رد شد؛ آنان با اشاره به موقتیبودن نتیجه انتقال آب، اعلام کردند اجرای چنین طرحهایی فقط موجب تغییر عادت مصرفکنندگان شده، مشکل را از راه پرخرج از منطقهای به منطقه دیگر منتقل میکند.
به گفته کارشناسان قیمت آب شیرین شده و انتقالیافته نسبت به تعرفههای جاری آب شرب، صنعتی و کشاورزی رقم بالایی خواهد بود. با توجه به اینکه حدود ٩٥درصد منابع آب کشور در بخش کشاورزی مصرف و به علت راندمان پایین در آبیاری حدود ٦٨ درصد آن تلف میشود، بهتر نیست بودجه مورد نظر صرف ارائه و آموزش تکنولوژی روز برای آبیاری شود؟ دخالت در سیستمهای طبیعی درحالیکه هنوز ناشناختههای زیادی در آن باقیمانده، ریسک بالایی را متوجه آینده بشر کرده است.
۴۷۲۳۶
شرق نوشت: با پیشرفت علم و افزایش توانایی انسان برای تأمین نیازهایش، طرحهایی که روزی فقط در فکر بشر میگنجید، عملی شد. طرح انتقال آب یکی از آنهاست که تأثیر زیادی بر اکوسیستم مبدأ، میانی و مقصد دارد، تأثیری که اغلب موجب تخریب شده است.
کد خبر 539302
نظر شما