دکتر سیدهادی معتمدی

در خبرها داشتیم که دختری 14 ساله ضمن اعتراف به مصرف مواد مخدر اظهار داشته که از سن 12 سالگی با حشیش آشنا شده است و در مدرسه با دوستانش مصرف تفریحی شیشه داشته و همراه با مصرف مواد، ارتباط جنسی با دوست پسر خود برقرار می‌کرده است. جدای از نکات اخلاقی و مشکلات رفتاری متعددی که در این گزارش کوتاه به چشم می‌خورد و می‌توان هر کدام از آنها را از منظر آسیب شناسی بررسی کرد، در این جستار قصد داریم به پایین آمدن سن اعتیاد در ایران و برخی علل آن بپردازیم.

صرف نظر از تعاریف کلاسیکی که برای اعتیاد به کار می‌رود، تعریف عملیاتی اعتیاد را می‌توان خو گرفتن و وابسته شدن جسمی، روانی و عصبی فرد به مواد که ترک آن مشکل یا غیر ممکن است تعریف کرد. در گزارشات رسمی و غیر رسمی آمده است که سن شروع اعتیاد در کشورمان به حدود 13 -12 سالگی رسیده و روزانه حدود 300 نوجوان در معرض شروع اعتیاد قرار دارند و سازمان ملی جوانان مصرف شیشه را در بین جوانان روز افزون و خطرناک اعلام کرده است. در این گزارش ها مهم‌ترین عوارض اعتیاد را خودکشی، سرقت، فرار از خانه، قتل، نزاع و جرایم جنسی اعلام کرده است.

از مهم‌ترین علل گرایش روز افزون جوانان و نوجوانان به اعتیاد می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد.

1- تغییر در سبک زندگی: تغییراتی که در الگوهای رفتاری و حالت فردی جوانان ایجاد شده و بر تمامی ویژگی‌های زندگی ایشان مانند تغذیه، تحرک بدنی، ساعات خواب و بیداری و تفریحاتشان اثر گذاشته و در پی اجتماعی شدن بی‌قاعده و بی‌برنامه و گسترده جوانان این تغییرات روی آداب و رسوم، کار، بازی، وقت گذرانی، روابط اجتماعی، طرز تفکر، رفتار و بروز عواطف و احساسات آثار خود را نشان می‌دهد و جایگزین شدن اصل لذت بردن به هر قیمتی به جای اصل رشد و بالندگی در بین ایشان خود مزید بر علت شده است.

2- رشد پر شتاب تحولات اجتماعی و تأثیرات مستقیم و غیر مستقیم آن روی خانواده که منجر به از هم گسیختگی‌های عاطفی و افزایش طلاق‌های رسمی و غیررسمی شده و آثار خود را در بروز و ظهور جوانانی سرگشته و عاصی که نه به اتکای خانواده و پشتیبانی پدر و مادر که به پشتیبانی فکری و فیزیکی همسالان بی‌تجربه در پی حل مشکلات و اضطراب‌های خود بر می‌آیند و در یک جمله کشیده شدن به سمت گروه‌های هم سن و سال و علاقه‌مندی به شرکت و انجام تجربیات ایشان.

3- کاهش امکان بروز خلاقیت و ابراز وجود برای جوانان و نوجوانان در سطح جامعه: افزایش بی‌رویه و بدون برنامه جمعیت جوان در سال‌های نه چندان دور (که متأسفانه به طور واکنشی و بر اساس اصل افراط و تفریط اثر آن را در کاهش بی‌رویه فرزند‌آوری در بین جوانان متأهل می‌بینیم) منجر به کوچک شدن میدان بروز استعدادها در جوانان شده، رقابت را بسیار سخت کرده و امکان ابراز وجود را از جوانان گرفته یا به حداقل رسانده است و جوان که سرشار از انرژی و مشتاق نشان دادن خود و نیازمند جلب توجه دیگران است خود بزرگ انگاری خود را در مصرف سیگار و قلیان و مواد مخدر و شروع روابط جنسی نابهنگام و مخاطره‌آمیز می‌بیند تا در جامعه‌ای که صدایش به گوش هیچ کس حتی پدر و مادرش نمی‌رسد این گونه خود را فریاد زده و به اثبات برساند.

4- بروز اختلال هویت رفتاری و نگرشی: تغییر هنجارهای جامعه، از بین رفتن هنجارهای قدیمی، شفاف نبودن هنجارهای جدید و سر در گمی جوانان. در زمان‌های نه چندان دور جوانان براحتی در مورد هنجارهای خانوادگی توجیه می‌شدند، هنجارهایی مانند احترام به بزرگتر و کسب اجازه از ایشان حتی برای مسائل کوچکی مثل نامگذاری فرزند، احترام به زن به طور عام و گسترده، ناموس انگاشتن زن و همسر دیگران، استفاده از تجربه بزرگتر و نابرده رنج گنج میسر نشدن و امثال آن. ولی با برداشته شدن حریم‌های خانوادگی مانند دیدن ماهواره و امثال آن در حضور بزرگ و کوچک و دختر و پسر صحبت در مورد هر مسأله‌ای از جمله مسائل جنسی در جمع خانواده و شفاف نبودن مرز خوب و بد کارکرد همیشگی سنت‌ها را که به عنوان ترمزی در مقابل آفات مدرنیته به حساب می‌آمد، از بین برده است.

5- بلوغ زودرس: حس کنجکاوی و لذت‌جویی یکی از صفات انسانی است که به اعتقاد بسیاری از روان پژوهان از همان روزهای نخست زندگی در انسان بروز می‌کند. از بین رفتن حریم‌ها و استفاده بی‌رویه از فضای مجازی افسار گسیخته و ماهواره منجر به آن شده است که بلوغ جنسی جوانان پیش از بلوغ عقلی خود را نشان داده و در وجود وی سر برآورد. در ابتدای قرن 20 ازدواج دخترها در حدود سن 15سالگی و حتی کمتر صورت می‌گرفت در حالی که بلوغ جسمی (مثلاً شروع علام ماهانه در ایشان) در حدود سن 18 سالگی بود، در حالی که در حال حاضر سن بروز نخستین علائم بلوغ جسمی در نوجوان به حدود 12 یا 13 سالگی رسیده و سن ازدواج به حدود 25 سال و بالاتر رفته است. برای پر کردن این گپ بیش از 10 سال هیچ برنامه مهارت آموزی نه از طرف خانواده‌ها وجود دارد و نه از طرف دولت، پس نوجوان خود در پی پر کردن آن بر می‌آید و نوجوان بی‌تجربه و حریص به راهی می‌رود که بسیاری اوقات غیر قابل پیش‌بینی است و یکی از تئوری‌هایی که متفکران این روزها در مورد دین گریزی جوانان به آن اشاره می‌کنند جلو افتادن زمان بروز لذت قبل از شکل‌گیری اصل اندیشه و تفکر در انسان است یا به عبارت دیگر این اندیشه و افکار است که از کانال و فیلتر لذت می‌گذرد نه لذت که باید علی القاعده از کانال و فیلتر اندیشه و عقلانیت و تفکر بگذرد.

6- آشنایی و آگاهی بیشتر جوانان نسبت به والدین در مورد فضای مجازی و مواد بالاخص مواد محرک جدید، این پدیده منجر به آن شده است که گاهی اوقات جوان سال‌هاست در گیر ناهنجاری‌های متعدد از قبیل روابط جنسی تصویری و کلامی و استفاده از نوعی از مواد است و والدین قادر به شناخت و پیگیری آن نیستند.

معمولاً نخستین آگاهی و ارتباط جوان و نوجوان با مسائل جنسی و مواد از طریق فضای مجازی صورت می‌گیرد، دور بودن جوان از خانواده مثلاً در مورد قبولی در یک دانشگاه دور از خانه، نداشتن مهارت و تجربه لازم ایشان در دوست یابی، در دسترس بودن پیش از موعد تلفن همراه و اینترنت (یعنی قبل از آنکه عقل وی به نحوه استفاده درست از این ابزارها برسد) بدون هیچ برنامه و زمینه ذهنی مشخص و نظارت نداشتن خانواده بر امور فوق می‌تواند از مهم‌ترین علل غلتیدن نوجوان در دام این نوع آسیب‌ها باشد.

* این یادداشت روز ۱۹ خرداد در روزنامه ایران منتشر شده است

۴۷۴۷

کد خبر 544204

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 10 =