در تمام نقشههایی که یک گروه تحقیقاتی بینالمللی تهیه کردهاند، رشتهکوه بزرگی زیر سطح یخی قطب جنوب، درست در قسمت شرقی آن دیده میشود. نتایج این پژوهش میتواند باعث شود که زمینشناسان به تئوریهای تازهای درباره تاریخچه این قاره بیاندیشند.
این کوهها که به یاد زلزلهشناس روسی، گریگوری گمبارتسف، رشتهکوه گمبارتسف (Gamburtsev) نامیده شده، در سال جهانی ژئوفیزیک، 58-1957/36-1335 کشف شد؛ اما در آن زمان برای دانشمندان علم زمینشناسی، قلههای این رشتهکوه تنها قدری نسبت به نقاط روی نقشه بزرگتر بودند. در سال جهانی قطب (9-2007/87-1385) که همین روزها به پایان میرسد، در ماههای آذر و دی گذشته، هیاتی تحقیقاتی به گامبوتسوف اعزام شد تا بتواند از این رشتهکوه دفنشده نقشهای با جزییات بیشتر ترسیم کند. دادههای مربوط به رادار، گرانش و سایر اطلاعاتی که طی تقریبا 130 پرواز از این منطقه به دست آمده، حاکی از وجود منطقهای ناهموار با رودها و دریاچههایی است که صدها متر زیر لایه یخی قرار گرفتهاند.
رابین بل، یکی از هدایتکنندگان گروه تحقیق آمریکایی که از رصدخانه زمینی لامونت-دوهرتی در نیویورک آمده، در مورد این رشتهکوه مدفون میگوید:« آنها بهطور باورنکردنی ناهموار و دارای زاویههای تند هستند. بیشتر شبیه دندانهای نهنگ به نظر میرسند. این منظره واقعا نفس آدم را بند میآورد.»
به عقیده فاستو فراکیولی، مدیر گروه آمریکایی که از مرکز تحقیق قطب جنوب بریتانیا واقع در کمبریج آمده است، نقشههای به دست آمده از این ناهمواریها تنها معمای نحوه شکلگیری گمبارتسف را پیچیدهتر و عمیقتر میکنند. این رشتهکوه بین دو بخش خیلی قدیمی از پوسته زمین قرار گرفته است، جایی که زمینشناسان فکر میکردند حداقل در 540 میلیون سال گذشته هیچ فعالیت زمینساختی مهمی اتفاق نیفتاده است. با این اوصاف، این سوال مطرح میشود که چه مدتی است که این رشتهکوه در این منطقه وجود دارد.
جان گوج، از متخصصان زمینشناسی قطب جنوب در دانشگاه مینهسوتا میگوید:« این رشتهکوه از چه زمانی این جا بوده، سوال خوبی است. اگر در واقع از حداقل 540 میلیون سال پیش وجود داشته، به نسبت سنی که دارد به طور قابل توجهی خوب مانده است».
احتمال دیگر این است که این رشتهکوهها بر اثر فعالیتهای آتشفشانی در سالهای نسبتا اخیر به وجود آمده باشند. اما به گفته فراکیولی، نتایج اولیه بررسیهای گروه اعزامی، ناهنجاری مغناطیسی مهمی را در آن منطقه نشان نمیدهد. در حالیکه هنگام پرواز برفراز مناطق آتشفشانی معمولا چنین نابهنجاریهایی دیده میشود. از سوی دیگر، نمونههای رسوبی که از زمانی قبل از تشکیل لایه یخ روی این رشتهکوه به دست آمدهاند نیز، احتمال آتشفشانی بودن گمبارتسف را رد میکنند.
یان دالزیل، از زمینشناسان دانشگاه تگزاس میگوید که بدون حفاری در این رشتهکوه نمیتوان در مورد طول عمر آن نظر داد. به عقیده او، ناهمواریهای گمبارتسف غافلگیرکنندهاند و تاکنون هیچ توضیحی برای آنها ارایه نشده است. با توجه به این که لایه یخی شرقی قطب جنوب در حدود 35 میلیون سال پیش ساخته شده، ممکن است این لایه از قلههای گمبارتسف محافظت کرده باشد.
پروژه گمبارتسف قطب جنوب (AGAP) یکی از بزرگترین طرحهای ابداعی در زمینه قطب جنوب است که در سالهای اخیر انجام شده و پژوهشگران و حامیان آن، نه تنها از کشورهای آمریکا و انگلیس، که از استرالیا، آلمان، چین و ژاپن نیز مشارکت دارند. گروههای این پروژه به دو دسته تقسیم شدند: یکی گروه آمریکایی که در بخش جنوبی کار میکردند و دیگری گروه انگلیسی که در بخش شمالی و آنسوی رشتهکوه گمبارتسف به تحقیق مشغول شدند. میانگین دمای منفی 30 درجه در هر دو قسمت و شرایط آب و هوایی نامساعد در ارتفاع 3500 متری از سطح دریا، باعث میشد هواپیماهای هر دو گروه مدت زیادی قادر به پرواز نباشند.
سرانجام گروهها توانستند با پرواز بر فراز 120 هزار کیلومتر، به صورت رفت و برگشت روی لایه یخی، به صورتی فشرده اطلاعات مورد نیاز را جمعآوری کنند. تنها گروه آمریکایی، منطقهای به وسعت کالیفرنیا را بدین صورت پوشش داد. پوشش این پروژه در واقع دقیقترین نگاهی بود که تا آن زمان به گمبارتسف شده بود. با این حال در سالهای 08-2007 /86-1385 تیم اعزامی چین توانست در مسیر خود، رشتهای از اطلاعات رادار را در مورد این رشتهکوهها جمعآوری کند.
به گفته بل، قلههای گمبارتسف در بلندترین نقاط به 500 متری سطح لایه یخی میرسند. در نواحی کمارتفاع و پایین رشتهکوه، بر اثر فشار بسیار لایه یخی و همچنین دمای بالاتر، یخ ذوب شده و در نتیجه رودها و دریاچههایی تشکیل شدهاند که در دادههای رادار میتوان آنها را مشاهده کرد. فراکیولی معتقد است که این رودها با عمیقتر شدن و شکافتن زمین میتوانند باعث بالاتر آمدن قلهها و در نتیجه شکلگیری ناهمواریهایی با شیب تند شود، دقیقا به همان شکلی که امروز شاهد آن هستیم. به گفته بل، اختلاف ارتفاع درهها و قلهها در رشتهکوههای گمبارتسف گاه تا 700 متر میرسد.
این نتایج میتوانند مورد توجه و استفاده متخصصین حفاری یخ هم باشند و به آنها کمک کنند تا محل ایجاد حفره عمیق بعدی را در یخهای جنوب تعیین کنند. در اطراف یکی از اهداف اولیه برای حفاری، یخها تغییر شکل دادهاند. این موضوع خبر خوبی برای کسانی نیست که میخواهند یخ دستنخوردهای را حفاری کنند، چرا که آنها میخواهند حبابهای گاز یا سایر شواهد مربوط به آب و هوای گذشته را جستجو کنند.
در این بین، گروه زلزله شناسی AGAP بر روی یخهای بالای گمبارتسف، 24 ایستگاه زلزلهشناسی قرار داده است. داگلاس وینز، از دانشگاه واشنگتن که یکی از مدیران این گروه است، میگوید:» این اولین باری است صفی از ایستگاههای زلزلهشناسی در میانه قطب جنوب مستقر شدهاند و تمام سال گذشته را با موفقیت کار کردهاند.» این ایستگاهها از طریق اندازهگیری امواج زمینلرزههای بزرگ، مشغول جمعآوری اطلاعات در مورد ساختار زیرسطحی لایه یخی بودهاند. از جمله این موارد میتوان زمینلرزه زیشوان چین در بهار گذشته را مثال زد که در سر راه خود به بالای لایه یخ از گمبارتسف نیز عبور کرد.
به نظر میرسد که کارهای زلزلهشناسی از معدود پروژههایی است که مانند اغلب پروژههای تحقیقاتی قطب، در سالهای اخیر از کمبود بودجه تاثیر نگرفته است. بل میگوید که در پروژه AGAP، دانشمندان ناچار شدند بررسیهای هوایی را نسبت به آنچه طرحریزی شده بود، تا 20 درصد کاهش دهند. با این حال به گفته او، در هر صورت پروژه گمبارتسف به نحو دیگری صورت نمیگرفت. وی میافزاید:« چارچوب سال جهانی قطب واقعا به ما اجازه میدهد که بزرگترین گروه اعزامی را در سختترین شرایط برای کار بفرستیم.»
نیچر، شماره 7233- ترجمه: بهنوش خرمروز
نظر شما