میشل پلاتینی با 24 تیمه کردن تیم ها در جام ملت ها کار خودش را کرد و پرونده اش را برای مدت طولانی در فوتبال بست. یوفا مزه پول بیشتر را چشید و دیگر به 16 تیمه شدن رضایت نمی دهد و فقط هواداران و تماشاگران فوتبال می مانند که از این به بعد تنها بزن زیرش، دوندگی زیاد، انواع و اقسام تاکتیکهای دفاعی،خلاقیت در زدن ضربات آزاد، جنگندگی تیم های کوچک و بی انگیزگی تیم های بزرگ و خستکی بازیکنان ستاره را بدون فوتبال زیبا و خلاقیت در حمله تماشا کنند.
بازی ها با قدرت نمایی تیم های کوچک و مربیان جوان شروع شد و همه انتظار داشتند که مربی های پیر یکی پس از دیگری از هادجسون انگلیسی تا دل بوسکه اسپانیایی حذف شوند ولی در آخر جام را یک با تجربه و مکار پیر برد تا نشان دهد که هنوز هم دود از کنده بلند می شود، سانتوز دهه هفتادی مربی جوان میزبان را برد،
پرتقال همانطوری قهرمان شد که یونان در 2008 با غلبه بر میزبان بعنی پرتقال توانست جام را بالای سر ببیرد، همانطور قهرمان شد که دانمارک حذف شده در مقدماتی جام ملت های 1992 توانست قهرمان اتفاقی جام شود،
پرتقالی که با آجان کشی و شانس بسیار در دقایق پایانی مقابل مجارستانی که دفعه آخر حضورش در جام ملت ها را فقط دو نسل قبل به خاطر می آورند و بعنوان تیم سوم به دور بعد صعود کرد، پرتقالی که باید به کرواسی اگر یک مربی با هوش تری داشت حتما می باخت، پرتقالی که در 90 دقیقه بازی فینال هم باید به فرانسه می باخت، اگر گریزمان از 5 متری توپ را به اوت نمی زد و یا در دقیقه 90 بازی بازیکن شماره 10 فرانسه توپ را به تیر نزده بود آنوقت کسی از تاکتیک هوشمند سانتوز و شهامت و جنگندگی پرتقالی ها چیزی نمی گفت،چه تاکتیکی؟ چه فوتبالی؟
پرتقال قهرمان شد چون بقیه تیم ها نخواستند، پرتقال قهرمان شد چون می دونست کسی روی آنها حساب نمی کند و این موضوع را حتی فرانسوی های فینالیست هم درک نکردند، فرانسوی ها مطمِئن بودند که قهرمانند چون هم میزبانند و هم پرتقال قوی نیست!!
فرانسوی ها فکر بیشتر از 90دقیقه را هم نمی کردند، پرتقال قهرمان شد چون از همه تیم ها بیشتر قهرمانی را می خواست، پرتقال قهرمان شد آماده تر از بقیه تیم ها بود، پرتقال قهرمان شد چون رونالدو یک جام ملی در ویتیرنش کم داشت
پرتقال همانطورقهرمان شد که پورتو با مورینیو قهرمان جام باشگهای اروپا شد، با همان شیوهای که مربیان نتیجه گرا قهرمان می شوند، اصلا شیوه مربیان پرتقال به کمال رساندن تاکتیک های تخریبی_ دفاعی است. حال چه مورینیو باشد، چه کیروش و چه سانتوز!!
آمادگی بدنی پرتقای ها در حدی بود که با احتساب وقت های اضافه یک بازی هم از سایر تیم ها بیشر انجام دادند.
البته راه رسیدن فنی و نه بدنی تا فینال برای پرتقال ها هموار و ساده تر از تر از فرانسوی ها تخلیه شده بود. شاید اگر ایتالی ها به فینال رسیده بودند با توجه سبک و شیوه بازی آنها که شبیه به پرتقالی ها بود نتیجه هم چیز دیگری می شد!!!
از حال به بعد شاهد خستگی تیم های بزرگ و ستارگان آنها در جام ملت ها خواهیم بود. جام ملت های 2016 یکبار دیگر نشان داد که هر چه می گذرد اهمیت جام باشگاههای اروپا بیشتر می شود و ستارگان با بدن های خالی و با انگیزه های پایین تر وارد این مسابقات خواهند شد. بازیکنان بزرگ اشتیاق خود برای بازی های تیم ملی از دست می دهند.
ماراتون 40 روزه مسابقات تمام شد، کمتر بازی با کیفیت و با تداومی از تیم ها دیدیم، از نظر تاکتیک های رو به جلو و حمله ای خلاقیت های زیادی دیده نشد، وقتی ایسلند و ولز و.. پدیده های جام شوند پس قهرمانی پرتقال اتفاقی نیست!!
نظر شما