سفیر پیشین ایران در جمهوری آذربایجان در گفتگو با دیدبان روسیه بررسی کرد:

 ولادیمیر پوتین و رجب طیب اردوغان، رؤسای جمهور روسیه و ترکیه اخیرا در سن‌پترزبورگ دیدار و دربارۀ تحولات منطقه‌ای و روابط دو کشور گفت‎وگو کردند. این دیدار، نخستین ملاقات سران دو کشور پس از ماه‌ها تنش بر سر سرنگونی یک فروند جنگندۀ روس توسط ارتش ترکیه بود. طی ماه گذشته با نرمش در سخنان روسای جمهور دو کشور گمانه زنی‌هایی برای بهبود روابط مسکو-آنکارا به گوش می‌رسید که با این دیدار وارد فاز عملیاتی شد. خروج از تاریکی و بهبود روابط میان دو کشور بدون شک پیامدهایی در نظام بین الملل و به خصوص در منطقه غرب آسیا در برخواهد داشت. از این رو دیدبان روسیه این هفته به گفتگو با دکتر "افشار سلیمانی" سفیر پیشین ایران در جمهوری آذربایجان پرداخته است تا این پیامدها به ویژه در موضوع سوریه و تعاملات با ایران و غرب را بررسی کند.

چه عوامل و زمینه‌هایی موجب بهبود روابط ترکیه و روسیه گردید؟

شروع بهبود روابط آنکارا و مسکو مربوط به قبل از کودتای نافرجام می‌باشد. یعنی با گذشت هشت ماه از سرنگونی هواپیمای روسیه و تیره شدن روابط طرفین، آقای اردوغان تلاش نمود که این روابط را بهبود بخشد و با تلاش ترکیه جهت بهبود روابط با اسرائیل همزمان گردید. گرچه بهبود روابط با روسیه از قبل آغاز شده بود، اما در آن زمان به نتیجه رسید. هر چند در بعضی نگارش‌ها آغاز بهبود روابط ترکیه با روسیه را به دوران بعد از کودتا محدود نموده‌اند، این امر منجر به اشتباه محاسباتی خواهد شد. در واقع استارت بهبود روابط با مسکو قبل از کودتا و حداقل از راه دور زده شد. در زمان کودتا نیز آقای پوتین با آقای اردوغان تماس گرفت و مراتب ناراحتی خود را از وقوع کودتا اعلام و آن را محکوم نمود؛ همین امر باعث شد که طرفین بیشتر به یکدیگر نزدیک شوند.

در این بین دلایل مختلفی باعث بهبود که روابط دو کشور شد؛ مسائل اقتصادی از جمله این دلایل می‌باشد. ضعف و خسارات توریسم در حدود چند میلیارد دلار بود و طبق آمار حدود پنج الی شش ملیارد دلار خسارات اقتصادی برای ترکیه به دنبال داشت و صادرات ترکیه به روسیه که سابقاً صادرات خیلی خوبی بود کاهش یافت و مشکلاتی را برای طبقه تجار و تولیدکنندگان ترکیه ایجاد نمود. همین مسائل موجب نگرانی‌هایی در داخل ترکیه شد و منجر به نارضایتی‌هایی و نهایتاً باعث تصمیم دولت ترکیه برای بهبود روابط با روسیه گردید.

مباحث منطقه‌ای از دیگر دلایل می‌باشد. در مسأله سوریه خواسته‌های آقای اردوغان محقق نگردید و این هم عامل دیگری می‌باشد. ترکیه همانند سوریه در مورد کردهای سوری و نیروهای دموکراتیک (که در قالب ائتلاف آمریکا با داعش می‌جنگند) از قبل کودتا با آمریکا دچار مشکلاتی شده بود. دلیل دیگر عدم همسویی ترکیه با اعراب و عربستان در بحث سوریه مانند سابق می‌باشد. در واقع ترکیه رویکرد عملکرد هماهنگ با اعراب را در سوریه تغییر داد. یعنی صرفنظر از اینکه ترکیه در شکل گیری داعش نقش داشته است یا نه، بر خلاف عربستان تصمیم به مبارزه با داعش داشت. همین امر نارضایتی اعراب به ویژه عربستان را موجب گردید. بدین ترتیب آقای اردوغان مشاهده نمود در سیاست خارجی خود با این کشورها دچار فراز و نشیب خواهد شد. ضمن اینکه شرط اروپا در قضیه پناهندگان موجب چالش میان ترکیه و اروپا شد. اروپا شروطی گذاشته بود که در قبال تغییر رویکرد ترکیه اتباع این کشور را نیز شامل شینگن کنند در حالیکه موضوع شینگن هنوز برای ترکیه حل نشده است. لذا ترکیه از طرفی با برخورد این کشورها مواجه شد و از طرف دیگر این کشور روسیه را از دست داده بود. در حالی که یک کشور نمی‌تواند در تمام جبهه‌ها به رویارویی سیاسی و دیپلماتیک بپردازد، هر چند این رویارویی نظامی نبوده و شامل رویارویی سیاسی باشد. در این مسیر سفر آقای اردوغان نیز که پس از کودتا انجام پذیرفت وی را به مذاکره با آقای پوتین بیشتر ترغیب نمود. به علاوه در بحث فتح اله گولن نیز روابط ترکیه آمریکا را بر سر دو راهی انتخاب گولن یا ترکیه قرار داد.

 آیا بهبود روابط روسیه با ترکیه معنی است که ترکیه مایل به حضور در قالب اتحاد ایران و روسیه باشد؟

در ارزیابی‌ها و تحلیل‌ها بایستی با کدهای عینی‌تر، کارآمدتر و ساختارگرایانه‌تر با مسائل برخورد نمود. وقوع اتفاقاتی در منطقه، کودتای نافرجام در ترکیه و دلایل آن و برخوردهای تند آقای اردوغان ناخرسندی غرب و آمریکا و در نتیجه ناخرسندی ترکیه را نیز در پی داشت. منظور این است که باید مباحث احساسی پیرامون این قضیه را از مباحث عقل گرایانه جدا کرد. به هر حال روسیه در کنار ترکیه قادر به انجام برخی اقدامات اقتصادی، منطقه‌ای و ... می‌باشد. سفر اردوغان به روسیه حاکی از این است که ترکیه تمایل دارد مسائل خود را با روسیه حل و فصل نماید. اما به نظر من فعلاً این بدان معنی نیست که ترکیه کاملاً از غرب و آمریکا به سمت روسیه رفته و مایل به حضور در قالب اتحاد ایران و روسیه باشد.


 بهبود روابط ترکیه با روسیه چه تأثیری بر نوع نگاه روسیه به بازیگران منطقه‌ای دارد؟

به این موضوع از دو جهت می‌توان نگاه کرد. از بعد ایران می‌توان اینطور گفت که هماهنگی بیشتر ترکیه در مسائل منطقه به ویژه سوریه با روسیه و ایران طبیعتاً خوب است. اینکه آیا ترکیه قابلیت هماهنگی کامل و در تمام ابعاد را دارد یا نه جای سؤال دارد. چرا که اختلاف کماکان به قوت خود باقیست و تنها یک سری همسویی‌ها در رابطه با حل سیاسی بحران شکل گرفته ولی در حوزه تعیین گروه‌های تروریستی و زمان ترک قدرت توسط بشار اسد یا حتی عدم ترک قدرت اختلافاتی وجود دارد. در واقع قرار گرفتن ترکیه در کنار ایران و روسیه از این جهت که وزن آن‌ها سنگین‌تر خواهد شد خوب است، لیکن بدان معنی نمی‌باشد که این همسویی به طور کامل خواهد بود. گذشته از این البته بهبود روابط ترکیه با روسیه برای ایران از جهت دیگری می‌تواند منفی باشد. چرا که روسیه در صورت داشتن یک فاکتور جدی‌تر بیشتر با ایران بازی خواهد کرد؛ به دلیل این که با وجود همسویی‌هایی میان ایران و روسیه، این کشور در مسائل زیادی با ایران بازی کرده است.


 تأثیر این بهبود بر روابط روسیه با اروپا و غرب چه خواهد بود؟

از یک نگاه می‌توان گفت که هدف آقای اردوغان از نزدیکی به روسیه تحریک آمریکا و غرب می‌باشد تا بتواند امتیازات مد نظر خود را در بحث پناهندگان، استرداد گولن، عضویت در اتحادیه اروپا و سایر مسائل دریافت نماید. همچنین غرب و به ویژه آمریکا چنانچه قصد امتیاز دادن داشتند در بحث گسترش ناتو به شرق و بالتیک و راه اندازی سیستم موشکی و افزایش نیروها و در بحث تحریم‌های مربوط به اوکراین امتیاز می‌دادند. در واقع عامل ترکیه به روسیه کمک نمی‌کند تا از غرب امتیاز بگیرد. همچنین ترکیه نیز با عامل روسیه نخواهد توانست امتیازات درخور توجهی بگیرد. شاید در مسأله سوریه تا حدودی تأثیرگذار باشد، ولی در جمیع مسائل سیاست خارجی این بازی جوابگو نیست.

 با توجه به چالش میان ترکیه و روسیه و ایجاد فرصت‌های اقتصادی برای ایران در جهت حضور در بازارهای روسیه آیا بهبود روابط آنکار و مسکو از نظر اقتصادی به ضرر ایران می‌باشد؟

به نظر من چنین نخواهد بود. چرا که در شرایطی که روابط روسیه و ترکیه عادی بود و مسائل مربوط به صادرات و ... بین دو کشور وجود داشت، ایران نیز با روسیه از مراوداتی برخوردار بود. از آنجایی که وزن دو کشور متفاوت است، چنین تضرری دیده نمی‌شود. به عبارتی یک سری امکانات در اختیار ایران و یک سری امکانات در اختیار ترکیه و از نظر قیمت، کیفیت و امکان دسترسی با یکدیگر متفاوت می‌باشد. اگر قرار باشد ایران با نبود ترکیه وارد بازار روسیه شود یا ترکیه با نبود ایران وارد بازار روسیه شود، این کار اقتصادی نیست. شاید این بهبود روابط تا حدودی بر دامنه روابط اقتصادی ایران و روسیه تأثیرگذار باشد. به عنوان مثال از ترکیه سیفی‌جات و محصولات کشاورزی زیادی به روسیه صادر می‌شود که همزمان با ترکیه از ایران نیز صادر می‌شده است، ولی در واقعیت امکانات ترکیه بیشتر از امکانات ما می‌باشد.


سایر پیامد‌های عادی سازی روابط ترکیه و روسیه در وضعیت کنونی چه خواهد بود؟

در مسأله اسرائیل و فلسطین اتفاق خاصی نخواهد افتاد، چرا که ترکیه روابط خود را با اسرائیل تنظیم کرده است. از طرفی روسیه نیز دارای مناسباتی با اسرائیل می‌باشد. ولی در بحث اعراب به ویژه قطر، عربستان و مصر باید گفت آنها با ترکیه زاویه پیدا کرده‌اند؛ چنانچه مصر از بعد کودتای سیسی با ترکیه قطع رابطه نموده است. هر چند ترکیه متمایل به برقراری ارتباط با مصر بود ولی اخیراً موضع آقای سیسی در قبال کودتای ترکیه چندان مناسب نبود. همین امر موجب سستی برقراری روابط با ترکیه گردید. در مقابل روسیه با این کشورها و اسرائیل در ارتباط است و از اعضای کمیته چهارجانبه فلسطین می‌باشد، لذا کاری خواهد کرد که از بهبهود رابطه‌ با ترکیه به سایر کشورهای خاورمیانه زیانی نرسد. در این بین در حوزه سوریه شاید به همکاری ترکیه و روسیه در کمک اطلاعاتی به یکدیگر، شناسایی مواضع گروه‌های همسو با غرب و عدم هدف قرار گرفتن هواپیمای دیگری گردد و ترکیه در موضوع بشار اسد کوتاه آمده و نرمش‌هایی از خود نشان دهد و بشار اسد نیز جزء روند صلح قرار گیرد.

منتشر شده در سایت دیده بان روسیه 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 568205

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 7 =