شفاف نوشت: حسین مهکام چندی پیش در نشستی درباره شهید آوینی حضور یافت و در این نشست که مسعود فراستی نیز حضورداشت مهکام با فیلم فارسی خواندن «اخراجیها» گفت: «در صفحه 154 و 155 گفت وگو باشهید آوینی، ایشان معتقدند فیلمسازی که تکنیک را به لحاظ ماهیتی نشناسد به هیچ عنوان، حتی اگر نابترین اندیشههای معنوی را هم داشته باشد، قطعاً سینمای او به افتضاح و ابتذال کشیده خواهد شد.
فیلم «اخراجیها» یک نمونه اینچنینی است، به دلیل اینکه آقای دهنمکی اصلاً تکنیک سینما نمیشناسد. بنابراین، با نگاه مرحوم آوینی فیلم «اخراجیها» یک فیلم فارسی تلقی میشود و اگر هم نگوییم فیلم فارسی، لااقل یک فیلم مبتذل شناخته میشود. ولی شما دارید از این سینما دفاع میکنید و از طرف دیگر معتقدید که از فیلم فارسی گریزانید. چطور این دو تناقض با هم جمع میشود؟
به نوشته وبلاگ محمد تاجیک مهکام درادامه خطاب به فراستی گفت: «باز هم در میان فرمایشات جنابعالی جسارتاً دارم تناقض پیدا میکنم. شما یک فیلمی را از منظر مخاطب عام بررسی میکنید، فیلمی را از منظر تکنیک بررسی میکنید و میکوبید، و فیلمی را اتفاقاً از منظر فیلمسازش میروید جلو؛ یعنی، من احساس میکنم که اگر «آواز گنجشکها» را مجید مجیدی نساخته بود، بلکه یک فیلمساز فیلم اولی ساخته بود، شما قطعاً این جوری به آن حمله نمیکردید.
شما سابقه مجیدی را به عنوان دانستن مؤلفههای مسبوق به سابقه مجیدی سراغ دارید و با توجه به نگاهتان به او میآیید این حمله را به مجیدی میکنید و باز معتقدم که اگر «اخراجیها» را کسی غیر از دهنمکی ساخته بود، باز شما این قدر از آن حمایت نمیکردید. اما چیزی که وجود دارد این است که چرا شما برای نقد یک فیلم از زاویه دید مخاطب عام میروید جلو و برای نقد یک فیلم دیگر از زاویه تکنیک میروید جلو، در حالی که...»
مهکام درادامه گفت: «دوستان کتاب «آیینه جادو» که میدانید چند جلد است. جلد سوم گفتگوهای مرحوم آوینی است. ایشان، در اردیبهشتماه سال 71، یک گفتگوی مفصل با آقای امید روحانی دارند که تقریباً 11 ماه پیش از شهادتشان است، کمتر از یک سال. و تقریباً مانیفست تئوریهای سینمایی ایشان در همین مصاحبه بسیار مفصل هست.
ایشان معتقدند کسی که تکنیک نمیداند، نه به مفهوم اشراف بر ابزار، بلکه کسی که اساساً تکنیک سینما را درک نکرده است، مثل شاعری که عروض و قافیه نمیداند، این شاعر و این فیلمساز قطعاً معنویترین اندیشهها را هم اگر بخواهد داخل فیلمش بریزد، آن فیلم فیلم از آب درنمیآید.
من پیش شما شاگردی میکنم، اما برای هر کسی که ذرهای سینما بداند این کاملاً قابل فهم است که آقای مسعود دهنمکی اساساً دکوپاژ بلد نیست در سینما؛ یعنی نمیتواند یک لانگشات را، که در آن پنج نفر آدم در یک خط مستقیم چیده است، پلانهایشان را خرد کند و بگیرد یا اُور شولدر بگیرد یا کات بزند به صورت یکیشان یا هر کار دیگری بکند. یک توشات درست این آدم نمیتواند بگیرد و بنابراین اشرافی بر ماهیت سینما، به مفهوم تکنیکیاش ندارد.
بنابراین با توجه به آرای مرحوم آوینی ایشان هر کاری بکند، با توجه به این فیلم یعنی با این چیزی که الآن داریم میبینیم، در دام ابتذال افتاده است. این اصلاً یک نگاه روشنفکرانه نیست، بلکه نگاه کسی است که دارد ادعای سینماشناسی میکند؛ منظور آقای دهنمکی است.»
نظر شما