عبدالرسول احمدي با بيان اين كه اين آموزشها حداقل 60 ساعت و در جهت توانمند سازي نيروي تفكري معلمان صورت گرفته تاكيد كرد: اين آموزشها بر اساس سند تحول بنيادين صورت گرفته و معلمان را به سمت مهارت آموزي مبتني بر پژوهش و تحقيق سوق مي دهد و نه آموزش هاي فعلي كه اغلب شامل يك سري تئوري ها و موارد به درد نخور است، ضمن اين كه هم اكنون آموزش هاي ضمن خدمت با همكاري مدرسين، دانشگاه شیراز، تربيت معلم و موسسه هاي آموزش عالي در همين راستا قدم برميدارند.عبدالرسول احمدي افزود: به همين منظور با انتخاب بيش از 60 نفر از معلمان، يعني حداقل يكي دو نفر از هر منطقه و آموزش آن ها، ترتيبي داده شده تا اين عده كه به عنوان معلم پژوهنده از آن ها ياد ميشود، بتوانند بعد از گذراندن دوره، آموزشهاي عمومي و تخصصي خود را در اختيار ديگر معلمان قرار دهند.
احمدي در ادامه اين گفت و گو با اشاره به اولويت هاي پژوهش و تحقيق در آموزش و پرورش بيان داشت: در حال حاضر در سبد پژوهش از نظر مسائل مالي مشكل داريم و اين معضل در طول چند سال اخير كه قيمت نفت به شدت پايين آمد، دو چندان شد، يعني متاسفانه اين كاهش قيمت اولين جايي را كه مورد هدف قرار داد، امور پژوهش و تحقيق بود و طبق مصوبه هيات دولت كه مقرر مي داشت 5/1 تا 3 درصد اعتبارات دولتي صرف امور تحقيق شود، به كلي اين امر متوقف شد. از طرفي ديگر ما ديگر به دنبال اين نيستيم كه كار پژوهش را به عنوان يك كار فرع بر آموزش و پرورش نگاه كنيم. ما مي خواهيم پژوهش را در بطن نهاد تعليم و تربيت ببريم، به سخني ديگر مي خواهيم معلمان و دانش آموزان را در متن امور پژوهش قرار دهيم و از كارهاي فانتزي فاصله بگيريم.
معاون برنامه ريزي و پژوهشي آموزش و پرورش فارس با بيان اين كه ايجاد تفكر پژوهشي مبتني بر تفكر، تدبر و تحقيق هم اكنون اساس كارهاي تحقيقي است ادامه داد: اين تفكر خوشبختانه در بعضي از مناطق محقق شده و در سال گذشته در منطقه اي 1000 معلم پژوهنده داشتيم.
به سخني ديگر اين عده 1000 طرح پژوهشي ارایه دادند كه رقم بسيار بالايي است. بنابراين ما دنبال طرح هاي كاربردي و بيشتر طرح هايي هستيم كه مورد نياز آموزش و پرورش است به عنوان مثال ما نياز داريم تا پژوهشگران در مورد مساله عدم يادگيري بعضي از مفاهيم در مقطع ابتدايي كه هم اكنون يكي از چالش هاست تحقيق و جست و جو كنند، يا در مورد ثبت نام و يا حوزه نقل و انتقال و غيره.اين مسئول همچنين در پاسخ به اين پرسش كه هم اكنون ضعف عمده نظام آموزشي ما چيست؟ تصريح كرد: متاسفانه امروز مدارس ما تنها به يك سري دروس توجه دارند و بيشتر به دنبال نخبه پروري هستند و هم و غم بيشتر دانش آموزان ما كلاس هاي فوق برنامه، تخصصي و در ادامه كنكور دانشگاه و غيره است و اين درست مقابل سند تحول بنيادين آموزش و پرورش است كه تأكيد بر علم، ايمان، عمل، اخلاق و تفكر دارد. در سند تحول بنيادين بر دروس علوم انساني تاكيد شده است و در مورد دروسي مثل املاء، انشاء، فارسي، بينش ديني و جامعه پذيري توجه خاصي شده، مساله اي كه متأسفانه اين روزها عكس آن است.
احمدي بيان داشت: الان پدران و مادراني كه اكثراً از خانواده هاي متمول هستند به ما مراجعه ميكنند كه فرزندشان قدرت ارتباط با آنها و جامعه را ندارند. نحوه تعامل با افراد را آموزش نديده و آداب شهروندي را نميدانند. يعني ما مهم تر از درسي مثل ادبيات، بايد به آن ها جامعه پذيري و مردم دوستي را متناسب با ارزش هاي جامعه آموزش دهيم، كاري كه هنوز صورت نگرفته و اغلب قدم هاي ما لنگان لنگان بوده است. بنابراين ما بايد كار گروهي و مشاركت فرهنگ همگاني را به دانش آموزان آموزش دهيم. الان در مدارس ژاپن تا آنجا كه اطلاع دارم يكي از فعاليت هاي معلم ها و دانش آموزان، تميز كردن مدرسه خود بعد از آموزش و سپردن آن به گروه ديگر است و يا در بعضي از كشورها دانش آموزان روزانه تنها 2 ساعت كلاس رسمي دارند و بقيه صرف مهارت آموزي، نحوه قدم برداشتن، مطالعه، كار گروهي، آموزش شهروندي، نحوه غذا پختن، كار تيمي و غيره مي شود. در همين راستا بيش از هر زمان بايد به محتواي درس ها توجه كنيم و ضمن تغيير در آن ها، در راستاي سند تحول بنيادين گام برداشته شود و مهم ترين اصول گزينش معلمين و تامين نيازهاي مادي و معنوي آن ها را در نظر بگيريم و براي رسيدن به آن بايد از همين امروز گام برداريم كه فردا خيلي دير است.
46
نظر شما