روزنامه اطلاعات در یادداشتی به قلم محمد ترکمان نوشت:در این روزها به مناسبت جستجو در باره زمان تأسیس اولین مریضخانه به سبک نوین در تهران‌، به کتاب ارزشمند دکتر پولاک با عنوان “‌ایران و ایرانیان‌” که آقاى کیکاوس جهاندارى با عنوان ” سفرنامه پولاک‌” ترجمه و انتشارات خوارزمی در سال ۱۳۶۱ منتشر کرده است‌، سرى زدم.

این کتاب خواندنى‌، مطالب آموختنى فراوان دارد که محل بحث آن فعلآ اینجا نیست‌. آنچه در اینجا مى‌خواهم یادآور شوم‌، توجه دکتر پولاک معلم دارو سازى و طب مدرسه دارالفنون در ۱۶۵ سال‌پیش‌، به یک نکته بدیهى است که هر عقل متعارف باید متوجه آن بشود‌. آن نکته به قرار زیر است:

” در سومین سال اقامت خود( ۱۸۵۴ م=۱۲۳۳هش)‌؛ سرانجام با تلاش بسیار‌، تأسیس بیمارستانى را براى سربازان بیمار‌، در خارج از شهر‌، طرح کردم و اجراى آن را قبولاندم‌.‌…دستور دادم که در صحن داخلى بیمارستان شبدر بکارند‌، زیرا در غیر این صورت‌، در تابستان سوزان‌، حتى با آبیارى دستى هم نمى‌توان چمن، عمل آورد…” ص ۲۱۲ و ۲۱۲٫

باید از خود پرسید : ما را چه شده است که این نکته بدیهى را حتى امروز پس از گذشت ۱۶۵ سال‌، با این بلایى که بر سر منابع آبى کشور آورده ایم‌، هنوز نفهمیده‌ایم‌؟‌!

گذشته از فضاهاى خصوصى‌؛ وسعت چمن کارى در فضاهاى عمومى‌و کنار بزرگراه‌ها با آبیارى‌هاى چند ساعته در روز را توسط مدیریت شهرى مى‌بینیم و مى‌بینید!

در رژیم گذشته که مبتلا به بدبختى “‌نفرین منابع‌” و مدیریت فاقد عرق ملى و کلان نگر و آینده نگر بودیم‌، از این بابت محل سخره عاقلان قرار داشتیم.

به گوشه‌اى از خاطرات خانم مینو صمیمى‌، سرپرست دبیرخانه و دفتر روابط عمومى‌”‌سازمان ملى حمایت از کودکان‌” که زیر نظرهمسر شاه‌، اداره مى‌شد‌، توجه فرمایید:

” مادر ملکه انگلیس‌؛ یکى از مهمانان سرشناس خارجى بود که به دیدار مرکز نگهدارى کودکان معلول آمد‌. او در سال ۱۹۷۴ براى یک هفته به عنوان میهمان دربار شاه‌، در ایران اقامت داشت‌… موقعى که مادر ملکه انگلیس با رولزرویس سفارت انگلیس به سازمان آمد‌…پارک محل تفریح کودکان را در جلوى ساختمان دید‌، با حیرت فراوان از من پرسید:

- ” در کشورى که تابستان‌هایش بسیار گرم است و باران نمى‌بارد، شما چطور توانسته‌اید چمن محوطه را اینطورى سرسبز نگهدارید ؟”‌.

- ” ما در اینجا به وسیله لوله‌هائى که در لاى چمنها کار گذاشته شده‌، هر روز چند ساعت به چمنها آب مى‌دهیم”.

- ” ولى به نظر من نگهداشتن محوطه‌اى چنین سرسبز و پر طراوت در یک کشور خشک و کم آب مثل ایران‌، باید هزینه سنگینى داشته باشد ؟”.

پشت پرده تخت طاووس ر مینو صمیمى‌ر ترجمه دکتر حسین ابوترابیان انتشارات اطلاعات ص۱۳۴

 

23302

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 584563

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 8 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 13
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۰۳:۵۹ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۸
    100 5
    تهران که سهله در کل ایران نباید چمن کاشت. محل کار من اطراف آرامگاه بوعلی سینا در همدانه. بولله قسم هر روز شاهدم که چمن این میدان با این وسعت رو شهرداری اونقدر آب میده که باهاش میشه روزی ده تا جنگل رو آب داد.همه جای ایران وضع همینه. برید و ببینید... آخه کشوری که آب نداره بخوره چمن برای چیشه. اقلا این آب رو به درختها بدید. اقلا چمن مصنوعی وارد کنید. اونوقت شعار میدیم صرفه جوئی در آب. اونم با مهار قطراتی که از شیر آب خونه می چکه واقعا خجالت آوره اینجور سیاستها در قبال نعمتی با این ارزش در کشوری بیابانی مثل ایران که بعد از انقلاب هزاران روستاش بخاطر نبود آب ویران شدن و حالا نوبت شهرهاشه. "خوش بحالت چمن که همچین دل سوزهائی داری در ایران ، که به قیمت تشنه موندن مردمش نمیذارن تو تشنه بمونی"
  • بی نام A1 ۰۵:۳۳ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۸
    10 0
    شهرداری شهر ما روزانه چندین منطقعه رو با تانکر اب پاشی میکنه که جز خیس کردن معابر و افزایش احتمال تصادف هیچ خاصیتی نداره. برای اب یاری فضای سبز هم کارگر محترمشون شیر اب رو باز میکنه میره به امان خدا، به جرات قسم میخورم ابی که از درز و شکافهای بلوار به بیرون نشت میکنه بیشتر از ابیه که برای گیاهان میره. تازشم چاهی که برای پر کردن تانکرهای شهرداری در نظر گرفته شده از ساعت شروع کار شیر ابشو باز میکنن تا تایمشون تموم بشه ، وقتایی که تانکری برای پر کردن نیست حاضر نیستن شیر اب رو ببندن و اب از یک لوله 5اینچ هدر میره. اب چاه وقابل شرب. شهر من رامهرمز،خوزستان
  • عطا IR ۰۵:۵۲ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۸
    10 0
    با سلام محل کار بنده ورامین است اگه بدونید امروز چه گرد وخاک وحشتناکی تو حومه جنوبی ورامین شاهد هستیم بیشترشم به خاطر زمین های کشاورزی است که از بی آبی رها شده اند آقا مملکت را دریابید
  • بی نام A1 ۰۶:۰۲ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۸
    0 8
    کاشتن یا نکاشتن چمن مهم نیست. مهم نداشتن عقل است که نه نویسنده مطلب دارد و نه همه ما که نتوانسته ایم بعد از 150 سال یا 1000 سال راه حل مناسب بیابیم.
  • بی نام A1 ۰۶:۱۰ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۸
    2 3
    80 درصد اتلاف آب شیرین ایران در کشاورزی هدر میره. 162 سال پیش نمیدونستند که چاه زدن زیادی چه آسیبی میزنه و نمیدونستن و نمیدونن که سیستم های تحت فشار وجود داره و میتونه جلوی اتلاف شدید آب رو بگیره و الانم نمیدونن پول آبی که پای ذرت و گندم میره از پول محصولش بیشتره. چمن در بعضی نواحی شهر مخصوصا پارک ها لازمه باشه، این مدیریت چمن هست که ضعیفه. استخرهای خونگی میسازن صدتا صدتا. بعد شعار مصرف بی رویه میدن. همه جاش مشکل داره داداش.
  • بی نام A1 ۰۶:۲۵ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۸
    7 0
    آب دادن به چمن خود نوعی جنایت است این سخن از دکتر کردوانی است
  • بی نام A1 ۰۶:۳۴ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۸
    4 0
    متاسفانه هنوز مسئولین و حتی سازمان حفاظت محیط هم عمق فاجعه بحران آب را در نکرده اند و همه در حد همان شعارهای در و دریوار خلاصه شده.... در شیراز حدود 90 درصد باغها تخریب شده و بهانه نبود آبه ولی چمن ها هرروز و به مقدار بسیار زیاد آبیاری میشه...
  • صحرا IR ۰۶:۵۰ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۸
    4 0
    متاسفانه فرهنگ مصرف در کشور ما بسیار ضعیف است، پیش از آن می توان به فرهنگ تصمیم گیری نیز بسیار خرده گرفت. کاشت چمن یک انتخاب و یک تصمیم گیری اشتباه است، در حالیکه کشورهای غربی برای تصمیم گیری هایشان یک روند خاص و جامع دارند، متاسفانه افراد جامعه ما با فرآیند تصمیم گیری بسیار ساده، سطحی و غیر حرفه ای برخورد می کنند و نتیجه اش می شود هزینه های بیهوده که نه فقط از جیب امروزیان بلکه آیندگان نیز در این هزینه ها ناخواسته سهیم هستند. ضعف فرهنگ مصرف در خصوص آب بسیار قابل تامل است، در حالیکه همه سازمانها و ارگانها از کمبود آب می گویند و حتی فریاد می زنند اما متاسفانه مردم خیلی راحت حیاط خانه هایشان را با آب آشامیدنی می شویند، آنهم نه هفته ای یکبار بلکه روزی یکبار که بسیار جای تاسف دارد....
  • صحرا IR ۰۷:۰۶ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۸
    3 0
    در کشور سوییس تک لبه های سیمانی کنار پیاده روها را حتی رنگ آمیزی نیز نمی کنند تا هزینه های آن در جای مهمتری مصرف شود در حالیکه در کشور ما هر سال حداقل سالی یک بار آنهم شب عید هزینه های هنگفتی بابت رنگ آمیزی آنها پرداخت می شود.
  • علی A1 ۰۷:۲۵ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۸
    2 0
    ما اگر فاجعه بی ابی رو هم درک و احساس کنیم باز بیدار نخواهیم شد .
  • بی نام A1 ۰۷:۳۳ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۸
    4 0
    یک دلیل واضح داره که از 162 سال تا الان کسی نفهمیده نباید منابع آب کشور رو تلف کرد: 160 ساله مسئولیت‌های مهم کشور به کسی که لیاقت مدیریت داره واگذار نشده و تمام انرژی موقع انتخاب مسئول صرف پیدا کردن کسانی میشه که با صاحب قدرت چپ و راست و وسط و شمال و جنوب، فرقی نداره هم‌سو باشه.
  • بی نام A1 ۰۷:۳۹ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۸
    5 0
    یا رب مباد که گدا معتبر شود وقتی مدیریت همه امور افتاده به دست یک سری بیسواد و بی مهارت اوضاع همینه جنگلهای چندین ساله تخریب و ساخت و ساز میشن رودخونه ها پر از زباله و فاضلاب کوچه باغهای شهر برج سازی و بعضی مناطق متعلق به از ما بهترون شهری هم به هر قیمتی شده مثلا سبز نگه داشته شدن آخه چشم انداز آقایون فقط نهایت میتونه بیست ساله باشه بعدش خدا بزرگه
  • بی نام A1 ۰۷:۴۹ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۸
    7 0
    اگه نگيد بد بين هستم و توهم توطعه دارم ميگم اينم از سياست هاي خودشونه.وگرنه سهل انگاري و بي خيالي و بي رگي و بي غيرتي و بي فكري و هزاران هزار بي ديگر هم اندازه اي داره.رك و پوسكنده بگم كمر به نابودي همه چي بستن بي انصافا منفعت طلبي تا چه حد آخه به چه قيمتي.به خدا خيلي سخته اين همه خيانت رو ببيني و نتوني كاري بكني.دلم ميسوزه براي خودم.براي هم وطن هاي عزيزم.براي كشورم... بي خيال همه ميدونيم همه درجريان هستيم ولي نميدونم كجاي كار ايراد داره كه دونستنمون به دردمون نميخوره.كاش نميدونستيم اينجوري مسئوليت هم نداشتيم.حداقل انقدر فكرو خيال هم نبود.نميخوام تلخ باشم و سياه انگاري كنم.ولي باوركنيد واقعيت امروز كشورمون طعم و رنگ بهتري نداره كه بخوام توصيفش كنم.به اميد آينده اي بهتر.